دانلود و خرید کتاب صوتی الیزابت
معرفی کتاب صوتی الیزابت
کتاب صوتی «الیزابت» نوشتهٔ وحید قربانی نژاد شلمانی را انتشارات گیوا منتشر کرده است. راوی این اثر حسین نصیری و گویندهٔ آن المیرا محمودیان است. تابهحال دانههای برفی را که از آسمان تیره و سرد زمستان میبارد شمردهاید؟ این نخستین وصفی است که از شخصیت اصلی داستان کتاب صوتی پنجره میشنویم.
درباره کتاب صوتی الیزابت
شخصیت اصلی کتاب صوتی الیزابت که داستان زندگیاش را برای ما روایت میکند، بهتازگی خواهرش را از دست داده است. او از محل زندگیاش، نیویورک، راهی لندن است تا در مراسم سوگواری الیزابت شرکت کند. خواهر کوچک ۹سالهاش تنها یک ماه به تولدش باقی مانده بود؛ اما حالا باید تصویر او را با یک روبان مشکی بالای سرش ببیند. اما علت مرگ الیزابت چیست و چه اتفاقاتی در انتظار برادر و دیگر بازماندگانش قرار دارد؟
وحید قربانینژاد داستان خود را در هواپیما آغاز میکند. در حقیقت داستان این کتاب صوتی با سفر برادر الیزابت به خانهٔ پدریاش شروع میشود اما در میانهٔ داستان اتفاقاتی میافتد که شخصیتها و وقایع را به سمتوسویی دیگر رهنمون میسازد. و اینچنین است که ما از زبان دیگر شخصیتهای داستان از سرگذشت الیزابت و مرگ تلخ او باخبر میشویم.
داستان کوتاه در ادبیات فارسی قدمتی صدساله دارد. این ژانر ادبی در تاریخ ادبیات ایران با انتشار مجموعه داستان یکی بود یکی نبود اثر محمدعلی جمالزاده آغاز شد و بعدتر سکان این کشتی به نویسندگانی همچون ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری، صادق چوبک، صادق هدایت و... سپرده شد. اکنون و با گذشت بیش از یک سده از متولدشدن نخستین داستان کوتاه فارسی، نویسندگان جوان پا به میدان گذاشتهاند و نامهای تازهای در قفسهٔ داستان کوتاه کتابفروشیها به چشم میخورد. وحید قربانینژاد شلمانی یکی از این نامهاست که با همت انتشارات گیوا داستان کوتاه شنیدنی خود را منتشر کرده است. کتاب صوتی الیزابت را با صدای حسین نصیری و المیرا محمودیان میشنوید.
کتاب صوتی الیزابت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به داستانهای کوتاه ایرانی علاقهمند هستید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره وحید قربانینژاد شلمانی
این نویسنده در تیر ماه ۱۳۶۴ چشم به جهان گشود. وحید قربانینژاد شلمانی از سال ۱۳۸۰ و در ۱۶سالگی به وبلاگنویسی روی آورد و در سال ۱۳۹۷ موفق شد نخستین کتاب خود را منتشر کند: مجموعهای از داستانهای کوتاه با عنوان «تاریک، سرد و بینهایت طولانی». «شب قدارههای بلند» نام کتاب دیگر وحید قربانینژاد شلمانی است.
بخشی از کتاب صوتی الیزابت
«زن نگاه مرموزی به من کرد و پرسید که آیا من از اداره پلیس هستم؟ و من گفتم که پسرش هستم. نگاه زن به حالت ترحمآمیزی تغییر کرد و از من اجازه خواست که با رئیسش صحبت کند. رفت و دقیقهای بعد به همراه یک مرد فربه و کوتاه قامت که لباس رسمی به تن داشت برگشت. مرد دست مرا فشرد و در حالی که بابت حادثه رخ داده ابراز تاسف و همدردی میکرد گفت: آقای همیلتون همدردی من رو بپذیرید اما پلیس ملاقات با مادرتون رو ممنوع کرده، حتی برای بستگان درجه اول.
ولی من آنجا نیامده بودم که با اخطار او یا هرکس دیگری برگردم و با اصرار او را مجاب کردم که برای دقایقی مادرم را ببینم. او خودش من را همراهی کرد و بعد از عبور از چند راهرو به در اتاقی رسیدیم که چیزی شبیه سلول انفرادی بود. مرد باز هم برای کوتاه بودن ملاقات تذکری داد و من را به داخل هدایت کرد.»
زمان
۲۳ دقیقه
حجم
۱۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۳ دقیقه
حجم
۱۵٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
تلخ وغم انگیز باپایانی باز، جالب بود.
چرا پایان باز بود عجب
یک داستان غم انگیز نامفهوم مثل یک فیلم سینمایی که به مرموزی تموم میشه
خب ک چی چقد مزخرف بود😶