دانلود کتاب صوتی بدشانسی چیز تازه‌ای نیست با صدای مهرداد شیخ + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی بدشانسی چیز تازه‌ای نیست

دانلود و خرید کتاب صوتی بدشانسی چیز تازه‌ای نیست

نویسنده:خونو دیاز
گوینده:مهرداد شیخ
انتشارات:واوخوان
امتیاز:
۱.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی بدشانسی چیز تازه‌ای نیست

کتاب صوتی بدشانسی چیز تازه‌ای نیست نوشته خونو دیاز، با ترجمه سینا ستوده و صدای مهرداد شیخ منتشر شده است. این داستان از مجموعه‌ی Drown انتخاب شده، این مجموعه، جایزه‌ معتبر نشریه‌ ساندی تایمز را گرفته است.

درباره کتاب بدشانسی چیز تازه‌ای نیست

داستان بدشانسی چیز تازه‌ای نیست درباره مردی است که خانواده‌اش را در سانتو دومینیگو با رویای کار در امریکا رها می‌کند و به دنبال ساختن سک سرنوشت دیگر می‌رود. اما زندگی او با بدشانسی گره خورده است و همین موضوع موقعیت‌های عجیب و جالبی در زندگی‌اش می‌سازد.

شنیدن کتاب بدشانسی چیز تازه‌ای نیست را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

علاقه‌مندان به ادبیات داستانی به‌ویژه داستان‌های کوتاه خارجی از این کتاب لذت خواهند برد 

درباره خونو دیاز

خونو دیاز نویسنده‌ی دومینیکنی‌-آمریکایی است که دسامبر سال ۱۹۶۸ در پایتخت جمهوری دومینیکن، سانتو دومینگو متولد شد. او تا شش سالگی و در دورانی که پدرش برای کار به آمریکا رفته بود، با مادر و پدربزرگش زندگی کرد و در سال ۱۹۷۴ به آمریکا مهاجرت کرد.

دیاز پس از اتمام تحصیلات خود در آمریکا، استاد ادبیات خلاقانه شد. او هم‌اکنون رییس هیأت مدیره‌ی جایزه‌ پولیتزر است. دیاز پس از اتمام تحصیلاتش در آمریکا، استاد ادبیات خلاقانه شد و هم‌اکنون رییس هیأت مدیرهٔ جایزهٔ پولیتزر است.

مجلهٔ نیویورکر خونو دیاز برنده پولیتزر ۲۰۰۸ را در فهرست بیست نویسندهٔ تأثیرگذار قرن بیست و یکم قرار داده است. «غریق» نخستین اثر اوست که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد و پس از موفقیت گسترده و تجدید چاپ‌های فراوان، موفق به دریافت جایزهٔ پن مالامود شد و برایش شهرتی جهانی به ارمغان آورد. داستان‌های مجموعه غریق، تا کنون پنج بار در سال‌های مختلف در فهرست بهترین داستان‌های کوتاه آمریکا قرار گرفته‌اند و جوایز بی‌شمار دیگری را به خود اختصاص داده‌اند.

دیاز در بیش‌تر داستان‌هایش به موازات قصهٔ قهرمان ناکام خود، بخش‌هایی از تاریخ و فرهنگ سرزمین پدری‌اش را نیز بازگو می‌کند. مهاجرت محور اصلی عموم آثار اوست که طبیعتاً بر اساس تجربه‌های شخصی‌اش نوشته می‌شوند و مسائل و دغدغه‌های خانواده‌هایی که به ایالات متحده مهاجرت کرده‌اند، در آن‌ها به وضوح دیده می‌شود.

بخشی از کتاب بدشانسی چیز تازه‌ای نیست

ر حالی‌که کلاهش را در می‌آورد گفت: «اگه الان این‌جام واسه اینه که می‌خوام راجع به زندگی خودم و دخترت باهات حرف بزنم.»

و سپس ادامه داد: «نمی‌دونم تو چی شنیدی، ولی از ته قبلم قسم می‌خورم که هیچ‌کدوم‌شون حقیقت ندارن. تمام چیزی که من برای دخترت و بچه‌هام می‌خوام اینه که ببرم‌شون ایالات متحده، می‌خوام یه زندگی خوب داشته باشن.»

بابابزرگ جیب‌هایش را به دنبال سیگاری که نمی‌دانست کجا انداخته می‌گشت. همسایه‌ها به مرور جلوی در خانه‌های‌شان می‌آمدند تا بتوانند بحث را دنبال کنند. سرانجام وقتی نتوانست سیگاری را که پشت گوشش گذاشته بود پیدا کند، پرسید: «پس قضیهٔ اون یکی زن چیه؟» 

«آره، من رفتم تو خونه‌ش. ولی اشتباه شده بود. من کاری نکردم که باعث شرمندگی‌ت بشم پیرمرد. می‌دونم به نظر کار هوشمندانه‌ای نمی‌آد. ولی من چه می‌دونستم اون زن داره اون‌جوری به‌م دروغ می‌گه.»

«به ویرتا هم همین رو گفتی؟»

«آره، ولی اون گوش نمی‌کنه. اون زیادی به چیزهایی که از دوست‌هاش شنیده اهمیت می‌ده. اگه فک نمی‌کنی من هر کاری بتونم برای دخترت می‌کنم، پس من هم ازت چیزی قرض نمی‌گیرم.»

بابابزرگ طعم دود و غبار خیابان را از دهانش تف کرد. شاید چهار یا پنج بار این کار را تکرار کرد. آفتاب می‌توانست تأثیر به‌سزایی روی تصمیماتش بگذارد. با چشم‌هایی که روزبه‌روز خاموش‌تر می‌شدند و مرزعه‌اش در آسوا که در غبار مدفون شده بود و خانواده‌اش که به کمک نیاز داشتند، چه کار دیگری می‌توانست بکند؟

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۱ ساعت و ۳۹ دقیقه

حجم

۹۱٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱ ساعت و ۳۹ دقیقه

حجم

۹۱٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۹,۴۰۰
۳۰%
تومان