دانلود و خرید کتاب صوتی سگ ولگرد
معرفی کتاب صوتی سگ ولگرد
کتاب صوتی سگ ولگرد داستان کوتاهی نوشته صادق هدایت است. این داستان با صدای حسین نصیری برای تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی منتشر شده است.
درباره کتاب سگ ولگرد
داستان سگ ولگرد سال ۱۳۲۱ نوشته شده است. اما هدایت در آن دوران ممنوعالقلم بود، داستانش را سالها بعد منتشر کرد.
سگ ولگرد، داستان یک سگ اصیل اسکاتلندی به نام پات است. پات سگ تنهایی است که در خیابان میچرخد، کسی او را دوست ندارد و صاحب قبلیاش رو را رها کرده است. او به گذشته فکر میکند و آرزو دارد ذرهای محبت ببیند. بالاخره یک نفر دستی به سرش میکشد و به او غذا نیدهد اما پات نمیداند حقیقت این محبت تا چه حد شوم است.
هدایت داستان سگ ولگرد را از یک میدان شروع میکند. در این میدان آدمهای متفاوتی هستند که هریک به کاری مشغولند. همه این آدمها ظاهری انسانی دارند؛ اما از انسانیت اثری در آنها دیده نمیشود. همه نسبت به این سگ احساس تنفر و خشونت دارند و از آزار و شکنجهاش لذت میبرند.
اما پات، سگی که همه او را اذیت میکنند و شکنجهاش میدهند، دارای ویژگیهای انسانی است.
شنیدن کتاب سگ ولگرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب را به تمام دوستداران داستان کوتاه و علاقهمندان به آثار هدایت پیشنهاد میکنیم.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ متولد شد و در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. آرامگاه او در گورستان پر-لاشز قرار دارد.
او نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی بود. صادق هدایت را همراه محمدعلی جمالزاده و بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. بسیاری از پژوهشگران، رمان بوف کور او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. هرچند او را بیشتر به دلیل داستانهایش میشناسند اما آثاری از متون کهن ایرانی مانند زند وهومن یسن و نیز از نویسندگانی مانندِ آنتون چخوف و فرانتس کافکا و آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کرده است.
شمار بسیاری از سخنوران ایرانی نسلهای بعدی، از غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری و بهرام بیضایی تا رضا قاسمی و عباس معروفی و دیگران، هر یک به نوعی کمتر یا بیشتر تحت تأثیر کار و زندگی صادق هدایت واقع شده و دربارهاش سخن گفتهاند. از میان آثار صادق هدایت میتوان به زنده به گور سه قطره خون، نیرنگستان، سایه روشن و فواید گیاهخواری اشاره کرد.
بخشی از کتاب سگ ولگرد
این یک سگ اسکاتلندی بود که پوزه کاهدودی و به پاهایش خال سیاه داشت، مثل اینکه در لجنزار دویده و به او شتک زده بود. گوشهای بلبله، دم براغ، موهای تابدار چرک داشت و دو چشم با هوش آدمی در پوزه پشمآلود او میدرخشید. در ته چشمهای او یک روح انسانی دیده میشد، در نیمشبی که زندگی او را فراگرفته بود یکچیز بیپایان در چشمهایش موج میزد و پیامی با خود داشت که نمیشد آن را دریافت، ولی پشت نینی چشم او گیر کرده بود. آن نه روشنایی و نه رنگ بود، یکچیز دیگر باورنکردنی مثل همان چیزی که در چشمان آهوی زخمی دیده میشود بود، نهتنها یک تشابه بین چشمهای او و انسان وجود داشت بلکه یکنوع تساوی دیده میشد. دو چشم میشی پر از درد و زجر و انتظار که فقط در پوزه یک سگ سرگردان ممکن است دیده شود. ولی بهنظر میآمد نگاههای دردناک پراز التماس او را کسی نمیدید و نمیفهمید! جلو دکان نانوایی، پادو او را کتک میزد، جلو قصابی، شاگردش به او سنگ میپراند، اگر زیر سایه اتومبیل پناه میبرد، لگد سنگین کفش میخدار شوفر از او پذیرایی میکرد و زمانی که همه از آزار به او خسته میشدند، بچه شیربرنجفروش لذت مخصوصی از شکنجه او میبرد.
زمان
۲۶ دقیقه
حجم
۱۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۶ دقیقه
حجم
۱۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
جالب و عالی جوری داستان رو گفته که آدم خودش رو بجای اون سگ میگذاره