دانلود و خرید کتاب صوتی این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد
معرفی کتاب صوتی این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد
کتاب «این کتاب به شما اعتمادبهنفس میدهد» نوشتهٔ دکتر «جسامی هیبرد» و «جو اسمار» است که با ترجمهٔ «مهدی قراچهداغی» در انتشارات ماهآوا منتشر شده است.
جسامی هیبرد و جو اسمار در کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس میدهد، راهکارهایی ساده برای افزایش عزت نفس دارند. آنها عزت نفس را از مهمترین عوامل پیشرفت در زندگی و نبود آن را در مسیر دستیابی به خواستهها، بسیار بازدارنده میدانند. در این کتاب تمریناتی برای تقویت عزت نفس در نظر گرفته شده است که در صورت انجام دقیق آنها، اثراتشان به سرعت و به طور واضح در زندگی اشخاص و روابط آنها قابل مشاهده است.
این کتاب صوتی را میتوانید در وقتهای مردهٔ خود گوش دهید و با یک تیر دو نشان بزنید. هم خستگی و کسالت را از خودتان دور کنید و هم مسیر موفقیتتان را هموار کنید. همچنین صوتی بودن کتاب، مرور چندبارهٔ مطالب را برایتان راحتتر میکند.
درباره کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد
مبنای مطالب کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد، رفتار درمانی شناختی است اما داستانهای واقعی و نیمهواقعی، آن هم با زبان طنز و شیرین، باعث شده تا حال و هوای این کتاب شباهتی به فضای خشک و ملالآور کتابهای خودپروری نداشته باشد. ضمن این که از نقشههای ذهنی زیادی هم در آن استفاده شده که ساختاری بسیار ساده و قابل درک دارند.
سعی کنیدبا فصلهای کتاب آرام و باحوصله پیش بروید و تمرینها و راهکارهای آن را از همان لحظه در زندگی اجرا کنید. پس از مدت کوتاهی تغییرات را در شخصیت، افکار و کیفیت زندگی خودتان و اطرافیانتان مشاهده خواهید کرد. ممکن است خیلی از مطالب این کتاب، ابتدا برایتان ناآشنا و بیگانه باشد، اما هرچقدر این راهکارها را بیشتر تمرین کنید، برایتان بهتر جا میافتد و طبیعیتر میشود. تکرار این راهکارها پس از مدتی تلاش و تمرین تبدیل به عادت میشود و آنگاه تاثیر زیادی در زندگی شخصی و حرفهای خواهد داشت. بهتر است نکات کوچک و کاربردی این کتاب را جایی برای خود یادداشت کنید تا بتوانید هروقت که خواستید به آنها مراجعه کنید.
«درک کردن اعتمادبهنفس»، «رفتاردرمانیشناختی و اعتمادبهنفس»، «من فکر میکنم، پس هستم»، «صدای عمل رساتر از صدای فکر»، «غرور یا تعصب»، «حالت بگیرید»، «فواید اجتماعی»، «نشانهای از عزتنفس» و «اعتمادبهنفس تضمینشده» عنوان مطالبی است که در کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد ارائه شده است. با مطالعهی این مطالب به مرور میآموزید چگونه اعتمادبهنفس و عزت نفس را که اساس یک زندگی شاد و موفق است، در وجودتان رشد دهید. به نظر نویسندگان در مواردی نداشتن اعتمادبهنفس کاملاً طبیعی است؛ اما نباید اجازه داد که نبود اعتمادبهنفس شما را از راهی که میروید باز دارد و تصور کنید نمیتوانید آنچه را میخواهید در زندگیتان تغییر دهید.
هرچند کتاب از مباحث مستقل و متفاوتی تشکیل شده است، اما توصیه میشود که مطالب را به همین ترتیبی که برای آنها انتخاب شده خوانده شود تا مسیر راه واضح تر باشد و خواننده در مسیر پرورش عزت نفس خود گمراه یا آشفته نشود. اما همچنان و در صورت لزوم امکان مطالعهٔ هر موضوع به صورت مجزا هم وجود دارد.
راهکارهای زیادی در این کتاب وجود دارد. سعی نکنید از میان چند راهکار فقط یکی را انتخاب کنید، چرا که ممکن است راهکاری دیگر برای شما سودمندتر باشد. پس همهٔ آنها را امتحان کنید و پس از آن متناسبترین آنها با شخصیت خود و مشکلی که احساس میکنید را انتخاب کنید.
درباره جسامی هیبرد و جو اسمار
کتابهای این دو نویسنده تا کنون به دهها زبان دنیا ترجمه شده است. جسامی هیبرد نویسنده و روانشناس آمریکایی است که بیش از چهارده سال در زمینهی سلامت روان و خودپروری کار کرده است. تمرکز جسامی بیشتر روی نکات مثبت و فواید روانشناسی در زندگی روزمره و حرفهای است. جو اسمار پیش از انتشار کتاب با همراهی جسامی، نویسندهٔ مجلات و روزنامههایی مانند تلگراف، استایلیش و هافینگتون بوده است. «این کتاب شما را آرام میکند»، «این کتاب شما را میخواباند» و «این کتاب شما را موفق میکند» از سایر آثار مشترک این نویسندگان هستند که در ایران هم به فارسی ترجمه شدهاند.
درباره مهدی قراچهداغی
مهدی قراچه داغی در زمینههای مختلفی مانند روانشناسی، کسب و کار، موفقیت و رمان بیش از 500 کتاب ترجمه کرده که بیش از 350 عنوان از این کتابها، روانشناسی هستند. «مردان مریخی، زنان ونوسی»، «عشق هرگز کافی نیست»، «از حال خوب به حال بد» و «روانشناسی تصویر ذهنی» از معروفترین ترجمههای این مترجم است. باتوجه به این که این مترجم تجربه و مهارت بالایی در فن ترجمهی متون روانشناسی و خودپروری دارد، مفاهیم کتاب به سادهترین زبان و درعین حال، کاملا وفادار به متن اصلی ترجمه شده است.
کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای تمام افرادی که به دنبال راهی برای پیشرفت در مسیر حرفهای و حتی شخصی زندگی خود هستند سودمند خواهد بود. همچنین به کسانی که از مشکل کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند و این موضوع بر کیفیت زندگی آنها اثر گذاشته است توصیه میکنیم این کتاب را از دست ندهند.
بخشی از کتاب این کتاب به شما اعتماد به نفس می دهد
وقتی احساس نااطمینانی میکنید، هنگامی که اعتمادبهنفس ضعیف دارید، به احتمال بیشتری بدترینها را پیشبینی میکنید. وقتی به آینده مینگرید همهچیز را تیره و تار میبینید. افکاری مانند «نمیتوانم این کار را بکنم، خیلی سخت است» یا «به اندازه کافی تجربه ندارم، کارم را خراب میکنم و همه مسخرهام میکنند» سبب میشوند به هر کار جدیدی که دست بزنید ناممکن و کلافهکننده به نظر برسد.
پیشبینی کردن درباره آینده و ارزیابی اینکه در آینده ممکن است چه اتفاقی بیفتد یا نیفتد روشی است برای بقا. در روزگار دایناسورها و لباسهای درست شده از پوست حیوانات، مردم غارنشین مجبور بودند خطر بعضی از موقعیتها را تجزیه و تحلیل کنند. حسگرهای خطر (خطریابها) امروزه به اندازه گذشته حساس هستند. اگر خطر را ارزیابی نمیکردیم، برای خنده از روی پل به پایین میپریدیم و یا آنچه را درباره رئیسمان احساس میکنیم با او در میان میگذاشتیم. وقتی با کمبود عزتنفس روبهرو هستید، نمیتوانید رخدادهای آینده را به درستی پیشبینی کنید.
هنگامی که اعتمادبهنفس ندارید و از خودباوری بیبهرهاید میلیونها داستان بالقوه منفی را به ذهنتان راه میدهید، در حالی که به جنبههای مثبت بیاعتنایی میکنید. این پیشبینیهای منفی شما را مشوش و نامطمئن میسازند. اضطراب سبب میشود که شما رخدادها را تهدیدکنندهتر از آنچه هستند ارزیابی کنید. اعتماد شما از بین میرود و شما، از نظر جسمانی، گرفته و منقبض میشوید و بدنتان در وضعیت جنگ یا گریز قرار میگیرد.
رابین مدت شش ماه به عنوان کمک معلم در مدرسهای راهنمایی کار کرده بود. او کارش را بیاندازه دوست داشت. همهی کارکنان میگفتند که او معلمی بزرگ خواهد شد. کارکنان مدرسه او را تشویق میکردند که تقاضای کار تدریس تمام وقت بکند. رابین که از تشویقها و توصیههای همکارانش در مدرسه به وجد آمده بود، فرمهای استخدام را تکمیل و در مصاحبههای مختلف شرکت کرد، سپس با بیقراری منتظر ماند تا پاسخش را بگیرد.
اما او موفق نشد.
او سرافکنده شد. نه تنها دچار این احساس شد که گویی خودش را کوچک کرده است، بلکه به این نتیجه رسید که دوستانش را نیز تحقیر کرده است. آنان او را بسیار تشویق کرده بودند و حالا گمان میکرد آنان را نومید کرده است... قبول نشدن، احساس اعتماد به نفس او را نیز به هم ریخت. به کمک معلمی کمحرف و کمصدا تبدیل شد و اشتباههای فراوان کرد. به فکرش رسید که «اگر برای معلم شدن مناسب نباشم، برای کمک معلم شدن هم مناسب نیستم».
زمان
۳ ساعت و ۵ دقیقه
حجم
۱۷۲٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۵ دقیقه
حجم
۱۷۲٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
عالی بود خیلی هم قشنگ و 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 زیبا🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🦄🌺🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄