دانلود و خرید کتاب صوتی دوباره فکر کن
معرفی کتاب صوتی دوباره فکر کن
کتاب صوتی دوباره فکر کن اثری از آدام گرانت، نویسنده و استاد مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. اهمیت تجدیدنظر در باورها و عقاید و پیشفرضها، هدف اصلی آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن است. این کتاب با صدای تایماز رضوانی منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی دوباره فکر کن
گرانت در تمام کتاب از جنبههای مختلف به چالشهای دوباره فکر کردن میپردازد و راهحلهایی برای غلبه بر این چالشها ارائه میدهد. در اولین بخش کتاب، تمرکز گرانت بر باز کردن ذهن است. همچنین در این بخش خواهید فهمید که چرا یک کارآفرین آیندهنگر در دام گذشتهاش گیر میکند، چگونه یک دانشمند برندهی جایزه نوبل از اشتباه کردن لذت میبرد، چگونه بهترین پیشبینی کنندگان جهان دیدگاههایشان را بهروز میکنند.
موضوع دومین بخش کتاب، بررسی راهکارهای تشویق دیگران به تجدیدنظر است. مثالهای متنوعی در این بخش گردآوری شده است. از جمله، قدرت گونه خاصی از گوش دادن را خواهید دید که کمک حال یک پزشک برای تغییر ذهنیت والدین نسبت به واکسن شد و به یک قانونگذار کمک کرد تا فرماندهی ارتش اوگاندا را متقاعد به حضور در مذاکرات صلح کند.
سومین بخش درباره ساختن جوامع تشکیل شده از یادگیرندههای همیشگی است. نقش معلمها در مدارس را میبینید که چگونه میتوانند با تشبیه فضای کلاس به موزه، قدرت تجدیدنظر را به دانشآموزان بیاموزند. رویکرد خلق فرهنگ یادگیری در محیط کار با اولین زن هیسپانیک در فضا را خواهید دید که چطور کنترل ناسا را در دست گرفت تا مانع شکلگیری حوادث متعاقب پس از فاجعهی شاتل فضایی کلمبیا شود. این بخش با بازتاب اهمیت تجدیدنظر دربارهی بهترین طرحها به اتمام خواه رسید.
و به طور خلاصه میتوان گفت این کتاب، فراخوانی برای رها کردن دانش و عقاید منسوخ، و نیز تثبیت خودانگاره مان نه بر اساس ثبات رأی بلکه با اتکا بر انعطافپذیری است.
آدام گرانت عقیده دارد که در صورت تسلط بر هنر بازنگری و تجدیدنظر، شرایط بهتری برای موفقیتهای کاری خواهید داشت و زندگیتان راضیکنندهتر خواهد شد.
تجدیدنظر میتواند کمکحال شما در زمینهی خلق راهکارهای جدید برای مسائل کهنه و اصلاح راهکارهای قدیمی برای مسائل جدید باشد. این کار، مسیری برای یادگیری بیشتر از اطرافیان و زندگی با حسرتهای کمتر است. یکی از نشانههای خرد، آگاهی از موعد رهاسازی تعدادی از ارزشمندترین ابزارها و برخی از محبوبترین بخشهای هویت خودتان است.
شنیدن کتاب دوباره فکر کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران کتابهای انگیزشی و موفقیت مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب دوباره فکر کن
آیا دوست دارید مشاجرهای طولانی و جنجالی در مورد سقط جنین داشته باشید؟ در مورد مهاجرت، مجازات اعدام یا تغییرات اقلیمی چطور؟ اگر فکر میکنید از پس این کار برمیآیید، به طبقهٔ دوم ساختمانی آجری در محوطهٔ دانشگاه کلمبیا در نیویورک بروید. آنجا «آزمایشگاه گفتگوهای دشوار» است.
اگر بهاندازهٔ کافی شجاع باشید که به آنجا بروید، با غریبهای روبهرو خواهید شد که درباره موضوعی جنجالی بهشدت با شما مخالف است. فقط بیست دقیقه به شما فرصت داده میشود تا در مورد این موضوع بحث کنید و سپس هر دو باید تصمیم بگیرید که آیا آنقدر همسو شدهاید تا بیانیهای مشترک دربارهٔ دیدگاههایتان در زمینهٔ قوانین سقط جنین بنویسید یا نه. اگر بتوانید این کار را انجام دهید -که اصلاً کار آسانی نیست- این بیانیه به یک انجمن گفتگوی عمومی ارسال خواهد شد.
دو دهه است که پیتر کُلمن، روانشناس مسئول این آزمایشگاه، مردم را گرد هم میآورد تا دربارهٔ مسائل دوقطبیساز بحث کنند. ماموریت او مهندسی معکوس مکالمات موفق و سپس آزمایش این دستورالعملها برای خلق تعداد بیشتری از این دست مکالمات است.
پیش از شروع مکالمه دربارهٔ سقط جنین و برای ایجاد ذهنیت درست در شما و غریبهٔ طرف مقابل، پیتر مقالهای خبری درباره یک مسئلهٔ تفرقهبرانگیز دیگر را در اختیارتان میگذارد: قوانین مربوط به اسلحه. اما نمیدانید که نسخههای مختلفی از این مقاله وجود دارند و مطالعهٔ هر کدام از این نسخهها، تأثیر زیادی بر اتفاق نظرتان دربارهٔ موضوع سقط جنین خواهد داشت.
اگر این مقاله دیدگاههای هر دو جناح را پوشش دهد و نظریات متعادلی دربارهٔ حقوق برخورداری از اسلحه و قوانین بهرهمندی از آن داشته باشد، شما و رقیبتان شانس خوبی برای توافق دربارهٔ سقط جنین خواهید داشت. در یکی از آزمایشهای پیتر، ۴۶ درصد از افراد پس از خواندن مقالهٔ «دوجناحی»، نقاط مشترک کافی برای تهیه و امضای بیانیهٔ مشترک را پیدا کردند. این نتیجهٔ قابلتوجهی است.
اما پیتر ادامه داد و نتیجهٔ بسیار چشمگیرتری هم کسب کرد. بهطور تصادفی چند جفت از این افراد را برای خواندن نسخهٔ دیگری از همان مقاله انتخاب کرد و این بار، ۱۰۰ درصدِ آنها بیانیهٔ مشترکی دربارهٔ قوانین سقط جنین تهیه و امضا کردند.
آن نسخه از مقاله، همان اطلاعات را بهگونهای متفاوت ارائه میداد. در واقع بهجای توصیف مسئله بهصورت سیاهوسفید، بحث را بهصورت مسئلهای پیچیده با سایههای خاکستری زیاد مطرح میکرد و گسترهای از دیدگاههای متفاوت را ارائه میداد.
در اواخر قرن گذشته، امید فراوانی وجود داشت که اینترنت میتواند ما را در معرض دیدگاههای مختلف قرار دهد. اما علاوه بر نقش اینترنت در ابراز چندین میلیارد صدای تازه و نظر شخصی، به منبعی از اطلاعات غلط و دروغپراکنی هم تبدیل شد. در انتخابات سال ۲۰۱۶ و وقتی مسئلهٔ دوقطبیشدنِ سیاسی شدیدتر و آشکارتر شد، راهکار واضحی به ذهنم میرسید؛ باید حبابهای فیلتر در فید اخبار و اتاقهای پژواک در شبکههایمان را از بین میبردیم. صرفاً اگر میتوانستیم روی دیگر مسئله را به مردم نشان دهیم، ذهنشان باز میشد و اطلاعات بیشتری کسب میکردند. اما تحقیقات پیتر این فرضیه را به چالش میکشند.
اکنون میدانیم که در مورد مسائل پیچیده، دیدن نظرات طرف مقابل کافی نیست. رسانههای اجتماعی ما را در معرض این نظرات مخالف قرار دادند، اما دیدگاه ما تغییر نکرد. صِرف اطلاع از وجود جناح مقابل، موجب تردید واعظها نسبت به حقانیت نظریات اخلاقی، ظنّ دادستانها دربارهٔ حقانیتشان در پرونده و دودلی سیاستمدارها دربارهٔ حقانیتشان در طول تاریخ نخواهد شد. شنیدن نظر مخالف لزوماً مجبورتان نمیکند که در مورد موضع خود تجدیدنظر کنید؛ بلکه صرفاً باعث میشود راحتتر بر عقیدهتان پافشاری نمایید. راهحل این مشکل، ارائهٔ دو حالت افراطی نیست؛ کمااینکه بخشی از علت بروز مسائل دوقطبیساز، به همین رویکرد برمیگردد.
روانشناسان این حالت را «سوگیری دوحالته» مینامند. این گرایش اساسی در انسان وجود دارد که با تبدیل یک زنجیرهٔ پیچیده به دو مجموعه، بهدنبال سادهسازی و تصریح مسئله باشد. در این مورد نقلقولی از رابرت بِنچلیِ طنزپرداز وجود دارد که میگوید: دو نوع انسان وجود دارد، کسانی که دنیا را به دو دسته تقسیم میکنند و کسانی که این کار را نمیکنند.
پادزهر این گرایش، ایجاد پیچیدگی است: نمایش طیف وسیعی از دیدگاهها در مورد موضوعی خاص. شاید معتقد باشیم با بحث دربارهٔ موضوعات مهم در قالب دو روی یک سکه، در حال بهتر کردن شرایط هستیم، اما با ارائهٔ این موضوعات از طریق وجوه مختلف یک منشور، تمایل افراد به تجدیدنظر هم افزایش خواهد یافت. والت ویتمن۲۰۰ میگوید: باید گسترهٔ وسیعی از دیدگاههای مختلف را به مردم نشان دهید تا متوجه شوند که خودشان هم یکی از همین دیدگاهها را دارند!
یک دوز از «پیچیدگی» میتواند چرخههای اعتمادبهنفسِ کاذب را مختل کند و باعث ایجاد چرخههای تجدیدنظر شود. فروتنی ما در قبال دانش، و تردیدهایمان در مورد عقایدمان را افزایش میدهد و همچنین بهاندازهٔ کافی کنجکاومان میکند تا خلأهای اطلاعاتمان را کشف کنیم. در آزمایش پیتر، کافی بود قوانین مربوط به اسلحه نه بهعنوان موضوعی صرفاً با دو موضع افراطی، بلکه بهعنوان مسئلهای شامل دوراهیهای زیاد و تودرتو ارائه شود. همانطور که آماندا ریپلیِ روزنامهنگار میگوید، مقالهٔ قوانین اسلحه، «کمتر شبیه شرح دعوی یک وکیل و بیشتر شبیه یادداشتهای میدانی یک انسانشناس است.» همین یادداشتهای میدانی، کافی بودند تا مخالفان سقط جنین و طرفداران آن بتوانند تنها طی بیست دقیقه، تعدادی نقطهٔ مشترک بیابند.
این مقاله صرفاً موجب تجدیدنظر افراد دربارهٔ دیدگاههایشان در مورد سقط جنین نشد؛ بلکه باعث شد در مواضعشان دربارهٔ سایر موارد تفرقهانگیز نظیر جبران بیعدالتیهای پیشین در قبال اقلیتها و مجازات اعدام هم تجدیدنظر کنند. اگر نسخهٔ دوحالتهٔ مقاله را میخواندند، بیش از علاقه به دیدگاه رقیب، از نظریات خودشان دفاع میکردند. اما در صورت مطالعهٔ نسخه پیچیده، تعداد اظهاراتشان دربارهٔ نقاط مشترک، دو برابر بیشتر از طرح دیدگاههای خودشان میشد. در این حالت، عقاید کمتر و سوالات بیشتری مطرح میکردند. در پایان گفتگو هم بیانیههای پیچیدهتر و باکیفیتتری ارائه میدادند، و هر دو جناح رضایت بیشتری داشتند.
زمان
۱۱ ساعت و ۱۳ دقیقه
حجم
۴۶۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۱ ساعت و ۱۳ دقیقه
حجم
۴۶۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
اگر کسی بتونه این باور رو عمیقاً در وجود ما ایجاد کنه که « شاید، شاید، شاید این منم که دارم اشتباه میکنم»، واقعاً کار بزرگ و خارق العادهای کرده. توی این کتاب آقای آدام گرانت طی سه بخش سعی میکنه
بالاخره امروز تموم کردم این کتاب فوق العاده رو.خیییلی مفید و پر از نکات مهم و کاربردی.به انسان خیلی خوب تفهیم میکنه که تجدید نظر رو در همه امور زندگی رعایت کنیم.چیزی که ما ایرانیها متاسفانه در فرهنگمون از اول
کتاب خیلی عالی هستش
به نام خدا هدف من از نوشتن این نظر این هست که هر خواننده و یا شنونده رو صرفا بتونه کمک کنه و نوعی دیدگاه بهش ارائه بده. بعد از مطالعه این کتاب (شاید باورتون نشه)که چندین بار ایده و نظرم رو
عالیهههه
فوق العاده است. کتابخوان هم عالی، شاید دلتون بخات سرعت روبالا ببرین و بیشتر بشه لذتتون.متن بکر،مطالب کاربردی، ترجمه روان. سپاسگذارم و خرسندم از خریدم.
عالییییه....
خیلی خوبه عالی بود این کتاب من رو به کتابخوانی دعوت کرد عالی بود
بارها باید این کتاب رو خواند.
خوشحالم که خوندمش