دانلود و خرید کتاب صوتی آوای وحش
معرفی کتاب صوتی آوای وحش
کتاب صوتی آوای وحش اثری بینظیر از جک لندن است که بر اساس تجربیات واقعی او در سفرهایش برای یافتن طلا نوشته شده است. او در این کتاب، داستان سگی را به نام باک تعریف کرده است که همراه با جویندگان طلا به سرزمینهای شمالی میرود.
نشر صوتی واوخوان این کتاب جذاب را با ترجمه روان کیومرث پارسای و صدای امیر جلیلی منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی آوای وحش
آوای وحش داستان زندگی سگی از نژاد شپرد به نام باک است. جویندگان طلا او را میدزدند و به نواحی شمالی میبرند تا از او به عنوان سگ سورتمه استفاده کنند. باک با زندگی و آداب زندگی در حیات وحش آشنا میشود. همین که مجبور میشود در این سفر همراه آنها باشد سبب میشود تا زندگی و آرامش خانه اربابش را فراموش کند. اوکه در خانه اربابش آرام و معصوم بود، در این سفر به ذات واقعی خودش برمیگردد. تبدیل به گرگ درندهای میشود که جنگل وحشی باید زنده بماند...
جک لندن در آوای وحش، سرگذشت باک را روایت کرده است؛ آنهم از زمان دزدیده شدن تا تبدیل شدنش به موجود افسانهای. او این روایت جذاب و دقیق را با بر اساس تجربیات و دیدههایی نوشته است که در سفرهای خودش برای یافتن طلا از سر گذرانده بود.
کتاب صوتی آوای وحش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
آوای وحش یکی از آثار ادبی بزرگ و ماندگار جهان است. اگر دوست دارید داستانهای بزرگ جهان را بشنوید، این اثر انتخاب خوبی برای شما است.
درباره جک لندن
جان گریفیث چنی با نام هنری جک لندن ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ در سانفرانسیسکو به دنیا آمد. او یکی از اولین کسانی بود که از راه نوشتن به ثروت دست یافت. اما این کار اصلا آسان نبود. او در خانوادهای فقیر به دنیا آمد و تحصیلاتش را هم به ناچار و از سر بیپولی رها کرد. اما با عضویت در کتابخانهی عمومی اوکلند بسیاری از آثار بزرگان را خواند و از این طریق بسیار آموخت.
او مدتها سرگردان بود و کارهای مختلفی را هم تجربه کرد. با گروهی که به دنبال طلا میگشتند همسفر شد. بعد از تلاشهای بینتیجه، بیماری و سختیهایی که کشیده بود، برگشت و کتابهای آوای وحش و سپید دندان را منتشر کرد که او را به اوج شهرت رساند. این دو کتاب بر اساس تجربیات واقعی خود او نوشته شد و همین جذابیتش را بیشتر کرد.
جک لندن دوبار ازدواج کرد و در نهایت در ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶ در ۴۰ سالگی، بر اثر نارسایی کلیه درگذشت.
درباره کیومرث پارسای
کیومرث پارسای، نویسنده و مترجم ایرانی، در سال ۱۳۲۵ به دنیا آمد. او در رشته زبانهای خارجی با گرایش ترجمه تحصیل کرده است و به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی تسلط دارد. کیومرث پارسای آثار نویسندگان بزرگ بسیاری را به فارسی ترجمه کرده است که از میان آنها میتوان به «دون کیشوت» اثر سروانتس، «ابله» داستایوفسکی، «بینوایان» ویکتور هوگو، «شاهزاده و گدا» از مارک تواین، «یازده دقیقه» از پائولو کوئلیو و تعدادی از کتابهای ساراماگو اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی آوای وحش
نخستین روز ورود باک به ساحل دریا، همچون کابوس، و هر ساعت آن، سرشار از هراس و شگفتی بود. باک را ناگهان از قلب تمدن و شهرنشینی برداشته و به قلب عصر بدوی انداخته بودند. زندگی تازه شباهتی با فعالیتهای گذشته، از جمله خوردن، خوابیدن مداوم زیر نور خورشید، بیهوده پرسه زدن و از شدت خستگی و بیکاری خمیازه کشیدن نداشت. در مکان جدید، آسایش و تنبلی و حتی امنیت نبود و خطر همواره وجود داشت. هر لحظه از زندگی سرشار از حرکت و جنبش و خطراتی بود که باک و سایرین را تهدید میکرد، بنابراین ضرروت داشت که ساکنان منطقه همیشه آماده برای مقابله با خطرات باشند، زیرا سگها و انسانهای آنجا، با سگها و انسانهای شهرنشین، متقاوت و همگی وحشی و بیتمدن بودند. باک تا آن لحظه هرگز سگی را ندیده بود که همچون سگهای گرگی آن ناحیه بجنگد و در نتیجه نخستین تجربه در این مورد را کاملاً به ذهن سپرد. البته پیشتر هم چنین درسهایی را آموخته بود و اگر چنین نبود، هلاک میشد.
در واقع کورلی قربانی فقدان تجربه شد. کنار انبار هیزم، چادر زده بودند و کورلی، سگ ماده، با توجه به رفتار دوستانهای که داشت، حرکاتی در رقابت با یک سگ اسکیمو از نژاد گرگ انجام میداد. اندام سگ اسکیمو، نصف کورلی هم نبود، ولی بدون اینکه زوزه بکشد، پارس کند یا سر و صدایی به راه بیندازد ناگهان از جای جست. صدای برخورد دندانها به گوش رسید، جهش دیگری مشاهده شد و صورت کورلی را از چشم تا آرواره، از هم درید. روش مبارزه گرگها، چنین بود: هجوم، ضربه، گریز. ماجرا در این حالت خاتمه نیافت. سی یا چهل سگ اسکیمو در صحنه حضور یافتند و کورلی و سگ اسکیمو را محاصره کردند. باک نمیدانست چرا آن سگها پیوسته پوزه خود را میلیسند، ولی بوی خطر را احساس میکرد.
کورلی حمله را آغاز کرد. سگ اسکیمو، ضربه دیگری زد و به عقب گریخت. حمله دوم کورلی، با روشی ویژه سگ اسکیمو، با سینه دفع شد. پای کورلی لغزید و بر زمین افتاد. نتوانست با سرعت از جای برخیزد و این همان لحظهای بود که سایر سگهای اسکیمو انتظار میکشیدند. آنها با هیاهوی فراوان به کورلی حمله کردند. سگ ماده که از شدت درد زوزه میکشید، زیر توده سگهای اسکیمو ناپدید شد.
آن رویداد به اندازهای سریع و شگفتآور بود که باک فرصتی برای نشان دادن واکنش نیافت. به اسپیتز نگریست که زبان سرخ خود را همچون حالت خندیدن از دهان بیرون آورده است. فرانسوا در حالی که چماقی را در دست داشت و تکان میداد، میان سگها دوید. سه فرد چماقدار دیگر هم به کمک فرانسوا آمدند. کار مدت زیادی ادامه نیافت، زیرا دو دقیقه پس از سقوط کورلی، سگهای مهاجم با چماق رانده شدند. جسد تکهتکه شده کورلی، روی برفهای لگدکوبشده به چشم میخورد. مرد دورگه با لحنی خشن، به همه دشنام میداد.
باک بارها در خواب، آن صحنه هراسآور را دید و از خواب پرید. متوجه شده بود که روش زندگی در آنجا، چنین است، آداب و رسوم درستی رعایت نمیشود و انصاف و جوانمردی جایی ندارد. میدانست اگر پای کسی بلغزد و بر زمین بیفتد، دیگر هرگز برنخواهد خاست. بنابراین از آن به بعد، باک مراقب بود بر زمین نیفتد.
زمان
۳ ساعت و ۳۲ دقیقه
حجم
۱۹۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۳۲ دقیقه
حجم
۱۹۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
جالب بود اما من سپید دندان رو بیشتر دوست داشتم
عالی
عالی بود من عاشق تخیل این کتاب شدم در واقع زندگی عادی انسان هارو در روزمره در قالب حیوان نشان داده و این عالیه👌👌حتما گوش بدید