دانلود و خرید کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان

کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان نوشتهٔ کارمن بن لادن است که با ترجمهٔ علیرضا میراسداله و صدای فاطمه سلطان زاده به‌وسیلهٔ واوخوان منتشر شده است. این ناداستان نوشتهٔ عروس ایرانی - سوئیسیِ خانوادهٔ بن‌لادن است.

درباره کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان

کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان (زندگی من در عربستان سعودی) به‌وسیلهٔ عروس خانوادهٔ بن‌لادن به نام کارمن بن لادن نوشته شده است. این اثر از زندگی او در عربستان سعودی و بودن در کنار چنین خانواده‌ای برای خوانندگان می‌گوید. نویسنده که در فضایی آزاد بزرگ شده و بالیده بود، با ازدواج با «یسلام» در عربستان، وارد دنیای عجیب‌وغریب و بدوی عرب‌ها شد و به‌قول خودش با پاگذاشتن به عربستان، اولین اشتباه زندگی‌اش را مرتکب شد؛ با اینکه کارمن پس از ازدواج به آمریکا بازمی‌گردد، پس از تولد اولین فرزندش با پافشاری یسلام به عربستان برمی‌گردد و زندگی در میان بن‌لادن‌ها را آغاز می‌کند تا در دنیای آن‌ها شاهدی بر تحجر، انحطاط و بی‌ریشگیشان باشد. او در این کتاب صوتی از داستان زندگی‌اش با یسلام بن‌لادن، برادر «اسامه» و تأثیراتی که حادثهٔ ۱۱ سپتامبر بر او و خانواده و زندگی‌اش گذاشته است، می‌گوید. آشنایی او با یسلام بن‌لادن، توریست عربستانی در ژنو اتفاق افتاد؛ یک آشنایی که زندگی او را برای همیشه تغییر داد.

شنیدن کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران کتاب‌های تاریخی و زندگی‌نامه‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی در قلمرو پادشاهان

«اسامه سپهسالاری بود که لشکر نامنظم افغانی‌ها را علیه نیروهای اشغالگر شوروی هدایت کرده و پس از خروج آنها از این کشور به عربستان بازگشته بود و برای بسیاری از مردم سعودی یک قهرمان محسوب می‌شد.

در سال ۱۹۹۰ هنگامی که کویت به اشغال عراق درآمد و زمزمه‌های استفاده آمریکا از خاک عربستان برای مبارزه با صدام آغاز شد، اسامه شورش کرد. او به فهد، شاه عربستان، پیشنهاد داد که از نیروهای افغانی تحت حمایتش برای مبارزه با صدام استفاده کند. برخی از شاهزاده‌های مذهبی عربستان نیز این پیشنهاد او را پسندیدند و آن را ارزشمند دانستند اما شاه فهد آن را نپذیرفت.

اسامه علیه خاندان سلطنتی عربستان شورید و بیانیه‌هایی در باب فساد و رشوه‌خواری آنها و وابستگی عمیقشان به آمریکا صادر کرد و بالاخره در پی این اقدامات، خاندان سلطنتی او را از کشور راند. او به سودان پناهنده شد؛ جایی که محافظان مسلحش در تانک و تأسیسات نظامی از او مراقبت می‌کردند. او در نهایت دوباره به افغانستان بازگشت.

در آن روزها اگرچه من و یسلام متارکه کرده بودیم و دور از هم زندگی می‌کردیم، اما تماسمان همچنان برقرار بود. او مرا در جریان تغییر و تحولات داخلی عربستان قرار می‌داد و اخبار مربوط به خانواده بن‌لادن را به اطلاعم می‌رساند. همچنین از گسترش قدرت اسامه در پناهگاهش در افغانستان برایم می‌گفت و توضیح می‌داد که اگرچه اسامه در تبعید به سر می‌برد، اما اعضای افراطی خاندان سلطنتی در عربستان از وی همچنان حمایت می‌کنند. در سال ۱۹۹۶ در پی انفجار مهیبی که در برج محل سکونت نیروهای آمریکایی در شرق عربستان رخ داد، از اسامه بن‌لادن به عنوان یکی از کسانی که احتمالا در این فاجعه نقش داشته، نام برده شد. من حیرت‌زده شدم، در حالی که می‌دانستم این خبر می‌تواند حقیقت داشته باشد. چه کسی به جز او می‌توانست در کشوری مثل عربستان که به شدت تحت نظارت است، یک تریلی حاوی مواد منفجره داشته باشد؟ اسامه دلیر و افراطی بود و در عین حال عضو خانواده‌ای ثروتمند و بانفوذ محسوب می‌شد که بزرگترین و قدرتمندترین شرکت ساختمانی عربستان را اداره می‌کرد. من افکار و نظرات افراطی اسامه را به خوبی می‌شناختم. مطمئن بودم که او توان ایجاد هر فاجعه‌ای را دارد.در پی انفجارهای متعدد و حمله‌های پی‌درپی، همه چیز را درباره اسامه فهمیدم، بنابراین وقتی در نهم سپتامبر ۲۰۰۱ خبر مرگ مبارز افغان، احمد شاه مسعود را در تلویزیون دیدم، شک نداشتم که کار اسامه است. با شنیدن این خبر، ناخودآگاه به سوی تلویزیون رفتم و با احساسی از غم و درد گفتم: «کار اسامه است. او دارد آماده می‌شود تا فاجعه‌ای عظیم به بار آورد.»»