دانلود و خرید کتاب زن و شوهری با قامت متوسط رضا فیاضی
تصویر جلد کتاب زن و شوهری با قامت متوسط

کتاب زن و شوهری با قامت متوسط

نویسنده:رضا فیاضی
انتشارات:نشر آواژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زن و شوهری با قامت متوسط

کتاب زن و شوهری با قامت متوسط نمایشنامه‌ای از رضا فیاضی، هنرمند سرشناس تئاتر، سینما و تلویزیون است که در نشر آواژ به چاپ رسیده است. 

این اثر دو کاراکتر دارد و روایتگر زندگی زن و شوهری است که سال‌ها در کنار همدیگر با زندگی روزمره و یکنواخت خود، خو گرفته‌اند. اما حالا قرار است ماشینی بیاید و آن‌ها را به جایی ببرد و از همین نقطه، ماجرا آغاز می‌شود...

این نمایشنامه جذاب چندین بار توسط هنرمندان مختلف به روی صحنه رفته است و نمایشنامه خوانی‌های موفقی هم داشته است. 

کتاب زن و شوهری با قامت متوسط را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی از خواندن کتاب زن و شوهری با قامت متوسط لذت می‌برند. 

درباره رضا فیاضی

رضا فیاضی سال ۱۳۳۲ در اهواز، به دنیا آمد. او بازیگر سینما و تئاتر و نویسنده ایرانی است. او از سال ۱۳۵۵ فعالیت خود را در سینما و تلویزیون آغاز کرد و کاراکترهای بسیاری را خلق نمود که از جمله آنها می‌توان به شخصیت آقای جمالی در مجموعه زی زی گولو اشاره کرد. وی علاوه بر بازیگری قلمی توانا و ذوقی سرشار در نوشتن دارد. الو... 

از میان آثار رضا فیاضی می‌توان به کتاب‌های الو... اینجا پدری به قتل رسیده، ت، مثل تئاتر، بازیگر و بانوی نیلوفر، زن و شوهری با قامت متوسط و پرسه در پاریس اشاره کرد.

بخشی از کتاب زن و شوهری با قامت متوسط

(مرد سبیل گذاشته. اما پر واضح است که مصنوعی است. مرد کتاب دست گرفته اما نمی‌خواند. چند لحظه بعد زن که حامله است و پر واضح است که بالشتی زیر پیراهن حاملگی‌اش گذاشته، بیرون می‌آید.)

زن: ببین چه لگدی می‌زنه پدر سوخته.

مرد: آی خانم بچه مادر هم داره. طوری نمی‌شه مادر سوخته هم بهش بگی. (هر دو به شدت می‌خندند.) چند وقتشه بچه‌مون؟!

زن: پا گذاشته تو هفت ماهگی... شاید همین روزا سر و کله‌ش پیدا بشه!

مرد: چه عجول!

زن: (مکث) دیشب مامان زنگ زد پرسید براش اسم انتخاب کردیم یا نه؟!

مرد: چی گفتی؟!

زن: گفتم دوست دارم باباش براش اسم انتخاب کنه. آخه اون یه نویسنده‌ست. گرچه پاورقی می‌نویسه و هیچ کتابی منتشر نکرده!

مرد: تو واقعاً دلت می‌خواد من اسم پسرمونو انتخاب کنم؟!

زن: تردید نکن.

مرد: ولی من می‌خوام تو براش اسم انتخاب کنی.

زن: اینو از ته دلت می‌گی؟!

مرد: از ته ته دلم می‌گم.

زن: آخه مردا معمولاً دوست دارن اسم بچه‌هاشونو خودشون انتخاب کنن.

مرد: انتخاب اسم مهم نیست. مهم تربیت بچه‌هاست.

(کمی سکوت)

زن: تو خیال داری تربیت بچه‌ت رو خودت به عهده بگیری؟

مرد: چرا گفتی تربیت بچه‌ت؟!

زن: آخه بچه مال مرده. اینو از قدیم گفتن. برای همینه که فامیلی پدر به فرزندش می‌رسه. تفکیک جنسیتی هم وجود نداره.

مرد: تفکیک جنسیت؟!

زن: خب آره. مثلاً پسرا فامیلی پدراشون رو می‌گیرن و دخترا فامیلی مادراشونو. این‌جوری عدالت هم رعایت شده.

مرد: این بی‌عدالتی ناراحتت می‌کنه؟!

زن: خوشحالم هم نمی‌کنه.

مرد: این قانون وحی مُنزل که نیست. می‌شه تغییرش داد و یه قانون جدید براش نوشت. شاید زد و طرفدارای زیادی پیدا کرد. هان؟! یا یه چیز دیگه...

زن: یه چیز دیگه؟!

مرد: از مسئول ثبت احوال خواهش می‌کنیم که برای پسرمون دو تا فامیل بنویسه. فامیل پدر و فامیل مادر... تقدم و تأخرش هم مهم نیست، چی می‌گی خانم؟!

زن: عجب فکر بکری. تو یه نابغه‌ای؟

مرد: نه، ولی شاید بتونم مسئول ثبت احوال خوبی باشم.

زن: بهترین مسئول ثبت احوال دنیا.

(هر دو با صدای بلند می‌خندند. آنقدر بلند و پر صدا که صدای اعتراض استاد را به همراه می‌آورد. او محکم با عصایش به سقف می‌کوبد.)

مرد: چه خبره؟! چی شده؟

زن: (که همچنان می‌خندد.) بالأخره صدای جناب استاد رو در آوردیم.

مرد: صداشو؟!

محمد ابراهیمی
۱۴۰۲/۰۴/۰۹

نمایشنامه‌ی جالبی بود اما شاید اجرا کردنش یه مقدار سخت باشه

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

حجم

۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

قیمت:
۱۶,۹۰۰
تومان