دانلود و خرید کتاب با علی در صحرا محی‌الدین حائری شیرازی
تصویر جلد کتاب با علی در صحرا

کتاب با علی در صحرا

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۹از ۱۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب با علی در صحرا

کتاب با علی در صحرا نوشته محی‌الدین حائری شیرازی است. کتاب با علی در صحرا شرح دو حکمت از نهج‌ابلاغه است که شما را در مسیر سعادت در زندگی و آخرت همراهی می‌کند. 

درباره کتاب با علی در صحرا

کتاب نهج البلاغه شامل برگزیده‌ای گفتارهای حضرت علی است که در قرن چهارم هجری و توسط یکی از علمای شیعه به نام سید رضی جمع‌آوری شده است. این اثر را به دلیل محتوای غنی و بلاغت بی‌نظریش برادر قرآن می‌دانند. کتاب نهج البلاغه شامل سه بخش است که از خطبه‌های حضرت علی، نامه‌ها و کلمات قصار ایشان تشکیل شده است. این کتاب شرح دو خطبه از این کتاب ارزشمند است.

خواندن کتاب با علی در صحرا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به درک صحبت‌های امیرالمونین (ع) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب با علی در صحرا

و کمیل می‌گوید: امام (ع) دست مرا گرفت و با خود به صحرا برد و مرا گفت:

«یَا کُمَیْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا.»

کمیل، «دل» ها به «ظرف» ها می‌مانند

و آن دل که «ظرفیتی» بیش دارد، بهترین است.

و ظرفیت دل به آن است که «ثروت» ها دست‌مایهٔ غرور وی نباشد،

و «رنج» ها و «رنجوری» ها و «مصیبت» ها، شکیبایی وی را از وی نستاند،

ظرفیت دل هرچه بیش باشد، بهتر است.

ظرفیت آدمی میان «خوف» است و «رجا».

فاصلهٔ این دو هرچه کمتر باشد، لغزش و اضطراب بیشتر خواهد بود.

این دو باید به‌تساوی و تعادل باشند.

زیادتِ هرکدام زیان‌بار است.

«خوف» اگر بیش باشد، حاصلش فقط یأس است

و «رجا» اگر افزون باشد، مفسدت غرور در پی دارد.

آن‌که «مأیوس» است از جا نمی‌جنبد و می‌ماند بی هیچ «حرکت»،

و آن‌که «مغرور» است، به حرکت، احساس نیازش نیست،

باید میان «یأس» باشد و «غرور»،

وگرنه با اندک «بد» ی مأیوس و با اندک «خوبی» مغرور می‌شود.

یک نماز باحال، برای «غرور» وی کافی است

و یک غیبت، برای «یأس» ایشان کفایت می‌کند.

گاه، دل آدمی آن می‌خواهد که شبی برخیزد به نماز؛ اما توفیق را رفیق نمی‌یابد و اینجاست که خود را سرزنش می‌کند و این، باعث پیشرفت وی می‌شود،

حال‌آنکه اگر بیدار می‌شد، به غرور می‌رسید و سقوط می‌کرد.

«فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَک.»

کمیل، آنچه می‌گویم نگهدارش باش و جز در وقت ضروری آن را باز مگوی

و اگر کسی را نیافتی که با وی ظرفیتی لازم همراه باشد، باید به «دیوار» گفت یا به «چاه»،

که گوینده برای دو منظور سخن می‌گوید: سبک‌کردن دل و اداکردن امانت و دادن آن به اهلش.

ya' Mahdi
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

لطفا بزارید بی نهایت به نظر خییییلی قشنگ میاد☀️

Amin
۱۴۰۰/۰۹/۰۷

از نکات مثبت کتاب میتونم به روان و سلیس بودن متنش اشاره کنم و اینکه به خاطر بخش بندی موجود، به راحتی میتونید در زمانهای کوتاه اوقات فراغت بخونیدش

کاربر ۱۳۳۶۲۴۲
۱۴۰۰/۰۹/۳۰

احسنت درود برشما که کتاب های جناب حائری شیرازی رو الکترونیکی کردید. منتظر کتاب های بعدی ایشون هم هستم. مثل تعلق،حکومت جهانی خدا،مربی و تربیت و...

هرچند که گوینده با گفتن خویش سبُک خواهد شد، باید پذیرفت که مخاطب کم‌طاقت، باری سنگین بر دوش خواهد گرفت. اینجاست که امام (ع) می‌فرماید: آنجا که قصد از سخن سبک‌بارشدن دل باشد، بهتر آن است که چاه و دیوار را مخاطب خویش قرار داد، نه انسان نامناسب را،
محمدرضا
هر فردی که بدون شناخت دنبال کسی رفت، آن‌قدر عمرش طولانی می‌شود که از او جدا شود.
miknow
آن‌کس که برای آخرت خود کاری نکرده است و از فکر روز حساب احساس رنج می‌کند، به‌طور طبیعی به انکار معاد روی می‌آورد تا این رنج را تسکین بخشد؛ چون وقتی دستش را خالی ببیند، احتمال نبود قیامت تسکین‌دهنده خواهد بود.
Samaneh J
امام (ع) می‌فرماید: آنجا که قصد از سخن سبک‌بارشدن دل باشد، بهتر آن است که چاه و دیوار را مخاطب خویش قرار داد، نه انسان نامناسب را،
مریم
علم همچون «چاه» است و مال مانند «آب حوض»: آب حوض با برداشتن کم می‌شود؛ چون از حوض تراوش نکرده است؛ بلکه از خارج حوض به‌دست آمده و در حوض ریخته شده است. طبیعی است که با خارج‌شدن آب، حوض خالی می‌شود؛ همان‌طور که از ابتدا خالی بود. آب چاه از چاه تراوش می‌کند؛ لذا با برداشته‌شدن آب، مجاری تراوش، رونق و وسعت جدید پیدا می‌کند و آب بیشتری از آن خارج می‌شود و درنتیجه، بر مقدار آب چاه افزوده می‌شود و با برداشته‌شدن آب کهنه، آب نو به‌جای آن سرازیر می‌شود، چون آب کهنه مانع حرکت آب تازه بوده است.
sajjadquote
به‌موجب آن تقوا، فرد نوری حاصل کرده باشد که فرق بین حق و باطل را بازشناسد.
طاهره
کمیل، «دل» ها به «ظرف» ها می‌مانند و آن دل که «ظرفیتی» بیش دارد، بهترین است.
محمدرضا
علمِ نادرست، موجب جهت‌گیری نادرست خواهد شد
zahraa_mousaavii
ماندن، «باختن» است. آب‌ها را که دیده‌ای؟! همین‌که می‌مانند، می‌بازند و نخست، «رنگِ» خدادادِ خویش را و «برگ» ها، همین‌که رنگ خویش را می‌بازند و به «زردی» می‌گرایند، به سقوط آیند و خشک و خشکیده می‌شوند و زیر لگدِ بادها... باید رفت و رفتن را «بریدن» شرط است از آنچه هست
sajjadquote
علم راه انسان را، آیندهٔ او را، دشمنان و دوستان راه او را نشان می‌دهد و او را رهبری می‌کند؛ ولی اگر مال را نگاه بدارد، خودش را خرج مال می‌کند؛ زیرا عمر و هدف و جان و ایمان و اعتقاد خود را روی آن می‌گذارد و اگر بخواهد خوب نگهداری کند، چاره‌ای از آن نیست.
Samaneh J
گاه، دل آدمی آن می‌خواهد که شبی برخیزد به نماز؛ اما توفیق را رفیق نمی‌یابد و اینجاست که خود را سرزنش می‌کند و این، باعث پیشرفت وی می‌شود، حال‌آنکه اگر بیدار می‌شد، به غرور می‌رسید و سقوط می‌کرد
Samaneh J
کمیل، «دل» ها به «ظرف» ها می‌مانند ‫و آن دل که «ظرفیتی» بیش دارد، بهترین است. ‫و ظرفیت دل به آن است که «ثروت» ها دست‌مایهٔ غرور وی نباشد، ‫و «رنج» ها و «رنجوری» ها و «مصیبت» ها، شکیبایی وی را از وی نستاند،
miknow
و آنگاه حضرت به سخنی دیگر رو می‌آورند و آن این است که ریشهٔ انحراف در بزرگ‌شمردن مال است و اینکه انسان آن را بهتر از علم بداند.
Fatima Ebadi
آنجا که قصد از سخن سبک‌بارشدن دل باشد، بهتر آن است که چاه و دیوار را مخاطب خویش قرار داد، نه انسان نامناسب را
sajjadquote
انسان به‌محض اینکه بی‌اعتباری دنیا را فهمید و دانست دنیا تاریک است و جای ماندن و دوست‌داشتن نیست، از دنیا دست می‌کشد؛ اگرچه خدا و پیامبر را نشناسد. صادق هدایت فقط مقداری از این بی‌اعتباری را درک کرده بود؛ لذا خود را کشت. برای درک بی‌اعتباری، روشنی زیادی لازم نیست.
کاربر ۷۰۴۹۲۲۶
ریشهٔ بی‌اعتقادی هر انسان به خداوند را باید در اعتقاد او به اشیا جست‌وجو کرد. آن‌کس که اشیا را چنان می‌بیند که نیستند، خدا را همچنان خواهد پنداشت که نیست. آن‌کس که اشیا را وابسته نمی‌بیند، چطور می‌تواند قیومی برای آن‌ها قائل شود. هر بزرگ‌بینی دربارهٔ اشیا، نوعی کوچک‌نگری دربارهٔ خداوند را پیش می‌آورد، تا آنجا که مستقل‌دیدن اشیا موجب انکار حق می‌شود. حتی بزرگ‌بینی دربارهٔ قوانین طبیعی، موجب پندار عجز و ضعف دربارهٔ حق می‌شود.
کاربر ۷۰۴۹۲۲۶
رفاقت با علم و مال هم مانند رفاقت با انسان است. اگر نتوانیم او را عوض کنیم، خودمان عوض می‌شویم وبرای همین است که در انتخاب رفیق باید دقت کنیم.
Samaneh J
خشوع به درون انسان مربوط است. از آهنگ سخن‌گفتن فرد می‌توانیم بفهمیم که او چه مقامی دارد
artemis
«دل» ها به «ظرف» ها می‌مانند و آن دل که «ظرفیتی» بیش دارد، بهترین است. و ظرفیت دل به آن است که «ثروت» ها دست‌مایهٔ غرور وی نباشد، و «رنج» ها و «رنجوری» ها و «مصیبت» ها، شکیبایی وی را از وی نستاند
sajjadquote
وقتی به معصومان (ع) علاقه‌مند شدیم، کسب حیات می‌کنیم، روح پیدا می‌کنیم، همان چیزهایی که مادی‌گرایان مرده می‌پندارند، ما حیات‌بخش می‌دانیم.
artemis

حجم

۱۶۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۶۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۳۲,۵۰۰
۱۶,۲۵۰
۵۰%
تومان