دانلود و خرید کتاب قربانی طهران حامد اشتری
تصویر جلد کتاب قربانی طهران

کتاب قربانی طهران

نویسنده:حامد اشتری
انتشارات:نشر معارف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قربانی طهران

کتاب قربانی طهران داستانی از حامد اشتری است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است. این داستان درباره جوانی عدالت‌خواه است که در دوران مشروطه زندگی می‌کند و برای عملی کردن آرمان‌هایش به مرکز تحولات، طهران، می‌آید...

درباره کتاب قربانی طهران

حامد اشتری در کتاب قربانی طهران با نگاهی داستانی، وقایع و رخدادهای دوران مشروطه را بررسی کرده است. در این داستان با جوانی عدالت خواه آشنا می‌شویم که با رویای عملی کردن آرمان‌هایش و به هدف برقرار کردن عدالت، به طهران می‌آید. جایی که مرکز تحولات آن روزگار است ولی او چیزی کاملا متفاوت از آنچه که در روزنامه‌ها خوانده است، در طهران می‌بیند. 

این داستان همزمان در تهران و پاریس رخ می‌دهد. در بخشی از کتاب که در پاریس می‌گذرد، شاهد بازتابی از حضور روشنفکران و سیاسیون اواخر دوره قاجار در دولت‌های اروپایی هستیم.

کتاب قربانی طهران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

قربانی طهران را به دوست‌داران رمان‌های تاریخی و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب قربانی طهران

قهوه‌ام را سر کشیدم و به شیشه‌های مه‌گرفته خیره شدم. این کافه دنج را در یکی از گشت‌زنی‌هایم گوشه پارک بولوین پیدا کرده بودم. پاتوق همیشگی‌ام در کافه دولاپه دیگر دنج نبود. هر روز عده‌ای منورالفکر مفت‌خور ایرانی می‌آمدند و مسائل تکراری مطرح می‌کردند.

قجرها فلانی را گرفته‌اند. قزاق‌ها فلان انجمن را بسته‌اند. در آن روزنامه را گل گرفته‌اند. پسرعمویم را از مناصب دولتی عزل کرده‌اند. عمه‌زاده‌ام را از امیرتومانی خلع کرده‌اند ... و هزار و یک خبر و شکایت بی‌ربط.

این‌جا هم نمی‌گذاشتند آب خوش از گلویمان پایین برود. احمق‌ها پاریسِ پایتخت عیش و عشرت را با مرکز ثقل تحولات سیاسی ایران اشتباه گرفته‌اند. یکی نیست بگوید اگر خود ناکس‌تان یا پسرعمو و عمه‌تان سرکار بود باز این‌طور غر می‌زدید؟ بابت هر روز اقامت این‌جا کمِ کم پنجاه تومان هزینه می‌کنند. پنجاه تومان یعنی پول دو اسب کالسکه‌کش جوان. مگر کم‌پولی‌ست؟ با دوبرابر آن می‌شود یک خانه متوسط در تهران خرید. من را خر فرض کرده‌اند. این پول‌ها را از کجا می‌آورید که این‌جا این‌طور قهوه فرانسه بخورید و در تیاتر و اپرا و سیرک جولان بدهید و شقی و لوپق و توپق حواله هم کنید؟

قرار شده بود ترز دوتا تذکره تیاتر بگیرد تا با هم به تماشا برویم. اما وقتی آمد گفت که امشب تیاتر «مرد پریشان» نمایش ندارد و به‌جایش یک تحفه ارزشمند برایم آورده. یک کتاب به نام عشاق پاریس. صفحه اولش پاره شده بود و معلوم نبود نویسنده‌اش که بود. ترز می‌گفت این کتاب خیلی جذاب است و می‌توانیم به ایرانی ترجمه‌اش کنیم. چند صفحه‌اش را خودش با شور و هیجان خواند و در بینش ریز ریز خندید. برای لحظه‌ای مکث کرد و در چشمانم خیره شد.

-خوشت نیامد علی‌قلی؟

-چرا! اما حواسم به کتاب نبود.

ابروهای نازک قهوه‌ای ش را درهم گره زد و گفت:

-من را باش که با چه ذوقی برای شما داستان می‌خوانم!

هیچ می‌دانستی اخم که می‌کنی جذاب‌تر می‌شوی؟ من محو تماشای شما بودم بانوی من! وقتی داستان می‌خواندی دست‌هایت را در هوا تکان می‌دادی و همراه با حالت افراد قصه چهره‌ات تغییر می‌کرد. انگار خودت همان پسری بودی که در شب برفی به کمک دختر بی‌نوا رفته بود. وقتی قصه زنی را می‌گفتی که برای فروش جنس‌هایش در شب کریسمس جلوی مردم مست را می‌گرفته و مدام از سرما دست‌هایش را هااا می‌کرده، چهره‌ات سرخ شده بود و گونه‌هایت از سرما قرمز.

پوفی کرد و دست‌هایم را دور فنجان گرفت.

-من با تو چه کنم گربه ایرانی من؟ باید قول بدهی کمکم کنی با هم این کتاب را ترجمه کنیم. می‌خواهم انتلکتوئل‌های ایرانی با عشق‌های فرانسوی آشنا شوند.

دست‌هایم را از زیر دستانش درآوردم و رویش گذاشتم.

Omid H
۱۴۰۰/۰۳/۱۰

نسخه ی چاپی رمان رو خوندم. رمان باعث شدن قسمتی از تاریخ ایران که همیشه برام مبهم بود بیشتر روشن بشه و روی اون قسمت از تاریخ کشورم حساس تر بشم. رمان جذابیه و بهتون پیشنهاد می کنم بخونیدش.

Luma
۱۴۰۰/۰۴/۱۹

رمان نثر روان و جذابی دارد و بخشی از تاریخ مشروطه را به زیبایی به تصویر کشیده است .

مانا
۱۴۰۱/۰۹/۰۴

تکنیک داستانی رو خوب اجرا کرده. منتها شخصیتش وسواس فکری داره و این صفت باعث شد من از شخصیت داستان خوشم نیاید. چهره مذهبی ها را باید بهتر نشان میداد.

امیر حسین ۱۱۱۲
۱۴۰۱/۰۵/۲۷

نویسنده کتاب از همون روشی که بی مذهب ها استفاده می کنند برای جذاب کردن رمانشون استفاده گرده.توی قسمت هایی که میخواد شرح ما وقع پاریس رو بده.قصه رو جنسی وار با آب و تاب می نویسه همون کاری که

- بیشتر
Sayed Sajad
۱۴۰۱/۰۶/۰۱

این کتاب حتی اگه جذاب نباشه که هست، حتی اگه پایان خوبی نداشته باشه که داره و هر مشکله دیگه ای. مهم این است که داخل این کتاب اسامی که نام برده می شود شما را مشتاق به این می

- بیشتر
زهرا جاویدی
۱۴۰۱/۰۳/۲۳

فوق العاده کتاب خوب و پرمحتوایی بود، تاریخ رو دوست دارم و از خوندنش لذت می برم و درس می گیرم و مطمینا خوندن این دست کتابها به فهم عمیق و درست شرایط گذشته، حال و آینده کمک شایانی می

- بیشتر
دریا
۱۴۰۰/۰۴/۱۹

یه کتاب تاریخی جنایی عاشقانه که نمی‌تونی ولش کنی. یوقت از دستش ندی!

sm
۱۴۰۰/۰۴/۱۸

تاریخ توی بستر عشق و مبارزه... خیلی خوب بود

ovin
۱۴۰۰/۰۳/۱۳

کتاب بسیار بسیار زیبایی هست و ی رمان بسیار جذاب

کاربر ۱۶۶۱۶۵۸
۱۴۰۲/۰۲/۰۶

کتاب بسیار خوب و دلچسبی بود. با تاریخ زمان مشروطه هم بیشتر آشنا شدم. ممنون از نویسنده بابت لحظات خوبی که برایم ساخت

می‌گویند طلبه‌ای داخل آسیاب شد و دید آسیابان خوابیده است و خر پیوسته سنگ آسیاب را می‌چرخاند. مدتی نشست تا آسیابان بیدار شد. از او پرسید: جناب آسیابان چه‌طور می‌خوابید و نگران نیستید که این خر کارش را درست انجام دهد؟ آسیابان خندید و گفت: اولاً که من چشم‌های خر را بسته‌ام. او هم پیوسته راه می‌رود و نمی‌داند که دارد مسیری دایره‌ای را می‌چرخد. ثانیاً که به گردنش زنگوله آویخته‌ام. اگر مدتی حرکت نکند صدا نمی‌آید و من می‌فهمم ثابت است. بلند می‌شوم و هی‌اش می‌کنم. طلبه نگاه عاقل اندر سفیهی به آسیابان کرد و گفت: عجب! اما اخوی! مسئلة. اگر جناب خر گرام از حرکت ایستاد و سرش را به چپ و راست تکان داد که شما نفهمید ایستاده، چه می‌کنید؟ که آسیابان چوبی برداشت و به طلبه گفت: یالا از این‌جا برو بیرون که خر من از این کارها بلد نیست. مگر این‌که شما طلبه‌ها یادش بدهید.
زهرا جاویدی
این‌که ما می‌گوییم دوغ و دوشاب قاطی شده از همین باب است. در بین مشروطه خواهان امثال ستارخان و باقرخان هم هستند که یک وجب خاک این مملکت را به هزاران توجه و صله اجنبی نمی‌دهند و حتی حاضر نیستد برای حفظ جانشان به سفارت آن‌ها پناهنده شوند. امثال تقی‌زاده و سردار اسعد هم که جیره‌خوار انگلیس و دوَل اجنبی هستند زیادند.
shariaty
زنگ صدای شیخ مثل بوق آژان‌های بازارچه نائب‌السلطنه در ذهنش صدا می‌کرد: «مشروطه‌ای که از دیگِ پلویِ سفارت انگلیس دربیاید نمی‌خواهیم.» سفارت انگلیس این وسط چه‌کاره بود؟ شیخ راست می‌گفت چرا آن‌جا شده بود پناهگاه مشروطه‌چی‌ها؟
shariaty
زمان آغاز مشروطه سفارت انگلیس، ۲۱ روز تمام حامیان مشروطه را پناه داده و دیگ‌های پلویی هم داخل سفارت علم کرده. هرکس می‌خواسته به‌عنوان بست‌نشینی و حمایت از مشروطه به آن‌جا می‌رفته و هرقدر هم می‌خواسته می‌مانده است. این وسط سفارت علاوه بر سه وعده غذای دلچسب و وسایل رفاهی، تعداد زیادی هم مستراح کنار باغ برایشان علم کرده تا بتوانند شبانه‌روز و متصل در آن‌جا بمانند. این مسئله را نمی‌توانست هضم کند. این همان انگلیسی بود که در قضیه تنباکو خباثتش مشخص شد؟ چه شده این‌جا از رعیت و مظلوم حمایت می‌کند؟
زهرا جاویدی
-ایهاالناس بر فرض که نیت سید بهبهانی و طباطبایی در حمایت از مشروطه خیر. قطعاً هم نیت و مراد بعض آقایان نجف در این فقره خیر. دقت کنید این‌که می‌گویم بعض‌شان از علم است. چون در نجف هم عده‌ای می‌دانند مشروطه آن‌طورها که از طهران برایشان می‌نویسند و مجلسیان می‌گویند نیست. نمونه‌اش عالمِ مهذبِ بی‌بدیل جناب صاحب عروه. اما حالا نیت همان بعض آقایان هم خیر. حال من از شما سؤال دارم. این وسط سفارت انگلیس چرا سینه‌زن مشروطه شده؟
زهرا جاویدی
در دلش گفت: «شیر مادرت حلالت پدرجان! که نان حلال و دعای خیرت نجاتم داد.»
زهرا جاویدی
والله من مخالف مشروطه نیستم، من می‌گویم مشروطه باید مشروعه باشد ایهاالناس! مگر می‌شود بی‌قانون؟ قانون نباشد که اساس نظم و انتظام جامعه به‌هم می‌ریزد. اما این قانون باید تحت نظارت فقها باشد والا می‌شود همان بدعتی که حسین علیه‌السلام علیه‌ش قیام کرد ...
زهرا جاویدی
اهل فضل و عدل هم که باشی حواست به لشکر شیطان نباشد، کلاهت پس معرکه‌ست.
زهرا جاویدی
تا وقتی مشروطه در دل آخوندها و طلبه‌ها مخالف دارد کار درست نمی‌شود. مردم چشم‌شان به دهان همین آخوندهاست که مجاهدین را کمک نمی‌کنند.» حاجی می‌گفت: -درخت کرمو را شاخه نمی‌برند که. گاهی با این شاخه زدن، درخت هرس می‌شود و تنومندتر. باید ریشه را بخشکانی.
زهرا جاویدی
- و اگر هر دو طرف اهل عدل و فضل بودند چه؟ - سخت شد جوان! سخت! اولاً که باید به امام عصرت متوسل شوی که کمکت کند. بعد تنها یک راه می‌ماند. تحقیق کن ببین حرف کدام‌شان «دیگ پلوی شیطان» را گرم می‌کند؟
Ali Ali
-اشتباه شما همین است. شیخ فضل‌الله یک منبری ساده یا یک آخوند منزوی نیست مردِ مؤمن! ما راجع به بزرگ‌ترین دست و یاور میرزا در فتوای تحریم تنباکو حرف می‌زنیم. ما راجع به عالم اول تهران صحبت می‌کنیم.
Ali Ali
اهل فضل و عدل هم که باشی حواست به لشکر شیطان نباشد، کلاهت پس معرکه‌ست.
کاربر ۱۶۶۱۶۵۸
اهل فضل و عدل هم که باشی حواست به لشکر شیطان نباشد، کلاهت پس معرکه‌ست.
کاربر ۱۶۶۱۶۵۸
این دولت اجنبی با این کارنامه سیاه از کی تا حالا خیرخواه شما شده؟ ایهاالناس! می‌خواهند تمام آقایان طهران بگویند و تمام علمای نجف دست خط بفرستند. فضل‌الله زیر بار مشروطه مطبوعِ انگلیس نمی‌رود.
زهرا جاویدی
«مشروطه‌ای که از دیگِ پلویِ سفارت انگلیس دربیاید نمی‌خواهیم.» سفارت انگلیس این وسط چه‌کاره بود؟ شیخ راست می‌گفت چرا آن‌جا شده بود پناهگاه مشروطه‌چی‌ها؟
زهرا جاویدی
-ایهاالناس بر فرض که نیت سید بهبهانی و طباطبایی در حمایت از مشروطه خیر. قطعاً هم نیت و مراد بعض آقایان نجف در این فقره خیر. دقت کنید این‌که می‌گویم بعض‌شان از علم است. چون در نجف هم عده‌ای می‌دانند مشروطه آن‌طورها که از طهران برایشان می‌نویسند و مجلسیان می‌گویند نیست. نمونه‌اش عالمِ مهذبِ بی‌بدیل جناب صاحب عروه. اما حالا نیت همان بعض آقایان هم خیر. حال من از شما سؤال دارم. این وسط سفارت انگلیس چرا سینه‌زن مشروطه شده؟ این دولت اجنبی با این کارنامه سیاه از کی تا حالا خیرخواه شما شده؟ ایهاالناس! می‌خواهند تمام آقایان طهران بگویند و تمام علمای نجف دست خط بفرستند. فضل‌الله زیر بار مشروطه مطبوعِ انگلیس نمی‌رود.
زهرا جاویدی
این دولت اجنبی با این کارنامه سیاه از کی تا حالا خیرخواه شما شده؟ ایهاالناس! می‌خواهند تمام آقایان طهران بگویند و تمام علمای نجف دست خط بفرستند. فضل‌الله زیر بار مشروطه مطبوعِ انگلیس نمی‌رود.
زهرا جاویدی

حجم

۱۴۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۴۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان