دانلود و خرید کتاب نامه ای به سرباز من ملیکا دستاری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب نامه ای به سرباز من اثر ملیکا دستاری

کتاب نامه ای به سرباز من

انتشارات:انتشارات رزا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نامه ای به سرباز من

کتاب نامه ای به سرباز من نوشته ملیکا دستاری است. کتاب نامه ای به سرباز من که انتشارات رزا منتشر کرده است مجموعه‌ای از نامه‌های عاشقانه است که شما را به دنیای عشق و جوانی می‌برد.

درباره کتاب نامه ای به سرباز من

این کتاب داستان عشق گیسو آرمان است. آرمان به سربازی رفته است و هردو از دوری و عشق می‌سوزند. کتاب نامه ای به سرباز من شما را به دنیای احساسات پاک می‌برد. دنیایی که شاید در زندگی روزمره فراموش کرده باشیم. این کتبا روایتی ساده و از عمق جان است که به عمق جان می‌نشیند. 

خواندن کتاب نامه ای به سرباز من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم.

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نامه ای به سرباز من

درخواست اعزام به خدمت را فرستادم؛ کاش قبل از رفتنم می‌دیدم کسی را که کل ذهنم را درگیر خودش کرده است.

چه شد که من اینگونه بی‌هیچ برخوردی با او بدین گونه به او فکر می‌کنم؟

تحمل گذشتن از آیندهٔ فوتبالم بینهایت برایم سخت است؛ اما زمانه ما را همیشه بین دو راهی‌هایی قرار می‌دهد، که جز انتخاب راهی که ریسک کمتری دارد گزینهٔ دیگری را نمی‌توان برگزید. چگونه بگذرم از فوتبالم از خانواده‌ام و از عشقی که حتی یکبار هم او را از نزدیک ندیده‌ام؛ اما همیشه در خاطرم با او حرف زده‌ام.

حال تنها امیدِ من این است که بتوانم او را ببینم؛ آن‌هم در عروسی خواهرم. هرچه نباشد او دوست خواهرم است و آمدنش به این جشن حتمی است.

به امید پیدا کردن کت و شلوار مناسب، پشت ماشینم نشستم و به سمت میرداماد رفتم. وقت کمی داشتم پس‌فردا عروسی خواهرم بود و من حتی کت و شلوارم را هم نگرفته‌بودم.

تک به تک بوتیک‌ها را با دقت نگاه می‌کردم اما هیچ‌کدام آنها کت و شلوار مورد سلیقهٔ من نبودند.

کم‌کم داشتم ناامید می‌شدم که به بوتیک بزرگی نزدیک به متروی میرداماد رسیدم. کت و شلوار مشکی‌ای که یقه کتش ساتن بود خودنمایی می‌کرد. خودم را که با آن تجسم کردم، خارق‌العاده شده بودم. همان را با یک لباس سفید گرفتم و به سمت ماشین رفتم تا سریع‌تر به خانه برسم.

در خانه آنقدر غوغا بود که من حتی نتوانستم کت و شلوارم را برایشان بپوشم تا نظر بدهند. خواهرم آنقدر هیجان داشت که تا صبح صدای آهنگش نمی‌گذاشت کسی بخوابد. می‌گفت می‌خواهد تا صبح بیدار باشد تا راحت با خانۀ‌پدری‌اش خداحافظی کند. جوری می‌گوید خداحافظی گویا برای همیشه می‌رود. من که می‌دانم هرروز دوباره آن را در خانۀمان می‌بینم. اصلا از نبودش در خانه ناراحت نبودم؛ چرا که امیر را خوب می‌شناختم، می‌دانستم که خواهرم را خوشبخت می‌کند. آنقدر عاشق خواهرم هست که زندگی خواهرم را از الان هم زیباتر می‌کند.

رسید آن روزی که مدت‌هاست انتظارش را می‌کشیدم. نمی‌دانم چگونه برخورد کنم؛ نمی‌دانم که می‌توانم آن را هم به خودم متوجه کنم یا نه؛ اما این را خوب می‌دانم امروز بهترین روز است برای نشان دادن خودم به او.

در آینه پسری را می‌بینم که تیپ‌اش نشان می‌دهد به یک مهمانی مهم می‌رود. بله درست است من به جشن عروسی خواهرم می‌روم؛ اما دلیل به خود رسیدنم این است که بتوانم خودم را به کسی که مدتی است تمام ذهن من را درگیر خودش کرده‌است نشان بدهم.

با هیجان زیادی جلوی در سالن ایستاده بودم. می‌توانستم برق رضایت را در چشمان نزدیکانم ببینم؛ هرچه نباشد من تک‌پسر خانواده بودم و عزیزدردانۀشان. چشمانم تشنهٔ دیدن کسی بود که تنها او را در عکس دیده بودم. 

هویت رقابتی
سایمون آنهلت
بررسی مسئولیت کیفری جرایم منافی عفت در فضای سایبر
علی رزمان
نابغه‌ های تنها و فواید تنهایی
آنتونی استور
علم اعتیاد
نورا دی. وولکو
سیاست، فلسفه و جامعه
دلنیا اله‌ویسی
وابستگی بیش از اندازه
روبرت ویس
کلید مایکروسافت پروجکت
سیامک نعمت
ترجمه و تلخیص بارداری و زایمان ویلیامز ۲۰۱۸؛ جلد ۳
دپارتمان زنان و زایمان گزینه پارسیان طب
از لاک پشت ها چه خبر؟
روناک ربیعی
هیدرولوژی
سلمان شریف آذری
حقوق بین‎الملل عمومی؛ جلد دوم
الناز رحیم خویی
کسی آن زیر هست؟
لیلا هنرکار
بزم و رزم پارسیان
فاطمه مرادی
نقش روشنفکر
ادوارد سعید
جونی بی جونز مو کوتاه می کند؛ کتاب دهم
باربارا پارک
باغ پریشان؛ هویت ایرانی در شعر عصر قاجار
مهدی میر کیایی
سبز بودن یعنی چه؟
رانا دی اریو
مدیریت جامع تلفات آب
عادل علاف‌صالحی
مثل خون در رگ های من
احمد شاملو
چهل نامه کوتاه به همسرم
نادر ابراهیمی
نامه های بلوغ
علی صفایی حائری
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
اوریانا فالاچی
خیابان چرینگ کراس شماره‌ی ۸۴
هلین هانف
چهل نامه کوتاه به همسرم
نادر ابراهیمی
فصل دوم ـ اپیزود دوم ـ خطاب به عشق
زهرا خانلو
خطاب به عشق
کاترین کامو
جنابِ خان
سیده مریم خامسی
نامه
مارتین گاندا
کویر
علی شریعتی
نامه های عاشقانه یک پیامبر
جبران خلیل جبران
زیر خیمه شهدا
محمد جانی پور
کوی نومیدی مرو امیدهاست
حسین الهی قمشه‌ای
نامه‌های عاشقانه
جبران خلیل جبران
پنجاه سال عبادت
گروه نویسندگان
نامه سیمین به جلال
سیمین دانشور
فصل دوم ـ اپیزود هفتم ـ چرا اتفاقی نمی‌افتد؟
واتسلاو هاول
طاهره، طاهره‌ی عزیزم
غلامحسین ساعدی
عاشقانه‌ها
نادر ابراهیمی

نظرات کاربران

Erfan
۱۴۰۰/۰۹/۳۰

چقدر داستان زیبایی داشت عاشقش شدم اینقدر که شبو تا صبح برای خوندنش نخوابیدم و اصلا زمین نگذاشتمش تا تموم شه حتی با اینکه چشامو به زور باز نگه داشته بودم واقعا برام جالب و جذاب بود نامه ها و شعر

- بیشتر
yasi
۱۴۰۰/۰۹/۲۶

کتاب کاملا عاشقانه بود و من که عشقم سربازه کاملا تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم مخصوصا قسمت نامه‌هاش عالی بود

کاربر ۶۹۰۶۰۵۷
۱۴۰۲/۰۴/۲۶

سلام واقعا کتاب قشنگی بود توصیه می کنم حتما بخونیدش حرف نداره من که لذت بردم

کاربر ۲۱۸۹۹۸۲
۱۴۰۲/۰۱/۱۸

من با نویسنده کتاب رو از طریق کلاس های آموزشی میشناسم کلاس های نویسندگی و... نویسنده عالی و بیان شیوایی دارن

Ali
۱۴۰۰/۰۳/۲۳

خیلی از داستانش خوشم نیومد. بنظرم بیش از حد عاشقانه بود

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱)
عشق بال است برای پرواز روح است برای جان ماه است برای شب نقشه است برای خوشبختی عشق تویی هستی برای من
Erfan

حجم

۱۰۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۰۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان