
دانلود و خرید کتاب صوتی نامه ای به سرباز من
معرفی کتاب صوتی نامه ای به سرباز من
کتاب صوتی نامه ای به سرباز من نوشتهٔ «ملیکا دستاری»، با صدای «مرضیه انصاری» و بهوسیلهٔ نشر رزا روانهٔ بازار کتاب شده است. این کتاب صوتی، روایتی داستانی و عاشقانه از دغدغهها و دلبستگیهای جوانی در آستانهٔ خدمت سربازی است. داستان به روابط عاطفی، چالشهای انتخاب و دوراهیهای زندگی جوانان میپردازد و با محوریت شخصیتهای «آرمان» و «گیسو»، تجربهٔ عشق، دوری و امید را به تصویر میکشد. نسخهٔ صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی نامه ای به سرباز من
کتاب صوتی «نامهای به سرباز من» اثری داستانی و عاشقانه است که در قالب روایت اولشخص، زندگی و احساسات «آرمان»، جوانی در آستانهٔ اعزام به خدمت سربازی را دنبال میکند. این کتاب صوتی در فضای معاصر شهری ایران شکل گرفته و دغدغههای نسل جوان را در مواجهه با انتخابهای مهم زندگی بهویژه در زمینهٔ عشق و آینده، به تصویر کشیده است. ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای روزمره، گفتوگوهای صمیمانه و نامهنگاریهای عاشقانه بنا شده و با تمرکز بر جزئیات احساسی و روابط خانوادگی، فضایی ملموس و نزدیک به واقعیت را خلق کرده است. نویسنده با بهرهگیری از زبان محاورهای و توصیفهای دقیق، تجربهٔ دوری، انتظار و امید را در بستر یک داستان عاشقانه روایت کرده است. این کتاب صوتی با گویندگی «مرضیه انصاری»، تجربهای شنیداری از فرازونشیبهای عاطفی و اجتماعی یک جوان ایرانی را ارائه داده است.
خلاصه داستان صوتی نامه ای به سرباز من
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با روایت «آرمان» آغاز میشود؛ جوانی که در آستانهٔ اعزام به سربازی قرار دارد و دلمشغولی اصلیاش، عشقی است که نسبت به «گیسو»، دوست خواهرش در دل دارد. آرمان پیش از آنکه گیسو را از نزدیک ببیند، از طریق عکسها و صحبتهای خواهرش شیفتهٔ او شده و تمام ذهنش را درگیر این علاقهٔ پنهان کرده است. آرمان با نزدیکشدن به مراسم عروسی خواهرش، امیدوار است که بتواند برای اولینبار گیسو را ملاقات کند و این دیدار، نقطهٔ عطفی در داستان میشود. در جریان مراسم و پس از آن، آرمان تلاش میکند به گیسو نزدیک شود و رابطهای هرچند محتاطانه و بهواسطهٔ خواهرش را برقرار کند. گفتوگوهای مجازی، پیامها و تماسهای کوتاه بهتدریج پیوندی عاطفی میان آنها شکل میدهد؛ بااینحال حضور سایهٔ سربازی و دوری قریبالوقوع، بر رابطهٔ آنها تأثیر میگذارد و آرمان با تردیدها و نگرانیهای آیندهٔ خود و عشقش دستوپنجه نرم میکند. در این میان، ورود «رضا»، پسرعموی آرمان که او نیز به گیسو علاقهمند میشود، تنش و رقابتی پنهان را به داستان اضافه میکند. آرمان میان انتخاب آیندهٔ حرفهای خود در فوتبال، مسئولیتهای خانوادگی و عشقش به گیسو بارها دچار تردید و اضطراب میشود. نامهنگاریهای عاشقانهٔ آرمان در دوران خدمت، بخش مهمی از روایت را تشکیل میدهد و نشاندهندهٔ عمق احساسات و امید او به بازگشت و ادامهٔ این رابطه است. داستان با تمرکز بر تجربهٔ دوری، انتظار و امید به وصال، تصویری از عشق جوانانه در بستر واقعیتهای اجتماعی امروز ارائه میدهد.
چرا باید کتاب صوتی نامه ای به سرباز من را بشنویم؟
این کتاب صوتی با تمرکز بر احساسات و دغدغههای جوانان، تجربهٔ عاشقانهای را روایت میکند که بسیاری از مخاطبان میتوانند با آن همذاتپنداری کنند. روایت صمیمی و جزئینگرانه، فضای ملموسی از روابط خانوادگی، دوستی و عشق را به تصویر کشیده است. شنیدن این اثر، فرصتی برای درک بهتر فرازونشیبهای عاطفی و اجتماعی دوران جوانی و مواجهه با انتخابهای دشوار زندگی است؛ همچنین نامهنگاریهای عاشقانه و توصیفهای دقیق از احساسات، به شنونده امکان میدهد تا با جهان درونی شخصیتها همراه شود و تجربهای احساسی و نزدیک به واقعیت را لمس کند.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب صوتی برای علاقهمندان به داستانهای عاشقانه و معاصر ایرانی بهویژه کسانی که با دغدغههای جوانی، دوری، سربازی و انتخابهای مهم زندگی روبهرو هستند، مناسب است؛ همچنین برای مخاطبانی که به روایتهای احساسی و نامهنگاریهای عاشقانه علاقه دارند.
بخشی از کتاب صوتی نامه ای به سرباز من
«کمکم داشتم ناامید میشدم که به بوتیک بزرگی نزدیک به متروی میرداماد رسیدم. کت و شلوار مشکیای که یقه کتش ساتن بود خودنمایی میکرد. خودم را که با آن تجسم کردم، خارقالعاده شده بودم. همان را با یک لباس سفید گرفتم و به سمت ماشین رفتم تا سریعتر به خانه برسم.
در خانه آنقدر غوغا بود که من حتی نتوانستم کت و شلوارم را برایشان بپوشم تا نظر بدهند. خواهرم آنقدر هیجان داشت که تا صبح صدای آهنگش نمیگذاشت کسی بخوابد. میگفت میخواهد تا صبح بیدار باشد تا راحت با خانۀپدریاش خداحافظی کند. جوری میگوید خداحافظی گویا برای همیشه میرود. من که میدانم هرروز دوباره آن را در خانۀمان میبینم. اصلا از نبودش در خانه ناراحت نبودم؛ چرا که امیر را خوب میشناختم، میدانستم که خواهرم را خوشبخت میکند. آنقدر عاشق خواهرم هست که زندگی خواهرم را از الان هم زیباتر میکند.
رسید آن روزی که مدتهاست انتظارش را میکشیدم. نمیدانم چگونه برخورد کنم؛ نمیدانم که میتوانم آن را هم به خودم متوجه کنم یا نه؛ اما این را خوب میدانم امروز بهترین روز است برای نشان دادن خودم به او.
در آینه پسری را میبینم که تیپاش نشان میدهد به یک مهمانی مهم میرود. بله درست است من به جشن عروسی خواهرم میروم؛ اما دلیل به خود رسیدنم این است که بتوانم خودم را به کسی که مدتی است تمام ذهن من را درگیر خودش کردهاست نشان بدهم.»
زمان
۴ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۴۰۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۴۰۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
یک داستان عاشقانه ست.ولی نسخه صوتی شو که گوش میدی دلنشین تره نسبت به نسخه الکترونیکی.
بسیار جذاب و دوست داشتنی...مخصوصا با صدای دلنشین خانم انصاری...
داستان قشنگی بود بی صبرانه منتظر ادامه داستان با صدای دلنشین خانم انصاری بزرگوار هستیم مخاطب رو به شنیدن ادامه فصلهای داستان ترغیب میکرد ازشون کمال تشکر رو داریم
خیلی فوق العاده بود علی الخصوص صدای خانم انصاری بسیار زیبا و دلنشینه