دانلود و خرید کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست دومینیک لاپی‌یر ترجمه پرویز شهدی
تصویر جلد کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست

کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست

معرفی کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست

کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست نوشته دو نویسنده مشهور دومنیک لاپی‌یر و لاری کالینز است. کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست را پرویز شهدی به فارسی ترجمه کرده است این کتاب روایتی از دنیای گاوبازها است.

درباره کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست

در پایان قرن هجدهم، طی یکی از این مبارزه‌ها، گاو وحشی، سوار و مرکبش را واژگون کرد. حیوان درصدد بود شاخ‌های تیزش را در بدن نجیب‌زادهٔ نگون‌بخت فرو کند که داربست‌سازی به کمکش شتافت. این مرد با تکان دادن کلاه لبه‌پهن اندلسی خود توانست توجه حیوان را جلب کرده و او را از طعمه‌اش دور سازد. همزمان با فریادهای هلهله و تحسین تماشاچیان که به استقبال این عمل متهورانهٔ او آمد، داربست‌ساز که بر اثر اقدام خود و تحسین مردم به‌هیجان آمده بود، از نو خود را جلوی شاخ‌های گاو وحشی انداخت و با تکان‌دادن کلاهش، او را دعوت به مبارزه کرد. این متهور گمنام، نامش فرانسیسکو رومرو بود. این اقدام جسارت‌آمیز او، هنر مبارزه با گاو وحشی را بدون سواربودن بر اسب به عرصهٔ وجود آورد، هنری که قرن‌ها طول کشیده بود تا در زیر آفتاب درخشان روندا زاده شود و در آینده شورانگیزترین و هیجان‌آورترین نمایش‌هایی شود که تا آن‌موقع بشر ابداع کرده بود.

طی سی سالی که از این واقعه گذشت، فرانسیسکو رومرو، نخستین گاوبازتاریخ، بارها و بارها روی شن‌های میدان و بدون اسب با گاوهای وحشی دست و پنجه نرم کرد. هنگامی که، ثروتمند و بلندآوازه، چشم از جهان فروبست، کوریدا (گاوبازی) کاملاً از هدف اولیهٔ خود فاصله گرفته بود. از یک وسیلهٔ سرگرمی و وقت‌گذرانی خاص ثروتمندان، به‌شکل هنری مردمی درآمده بود. اما به‌ویژه زندگی داربست‌ساز اهل روندا، راه تازه‌ای به‌سوی کسب افتخارها و ثروت گشوده بود. این راه را که از برابر شاخ‌های تیز و مرگ‌بار گاو وحشی می‌گذشت، هزاران اسپانیایی در طول یک قرن و نیم در پیش گرفتند به این امید که از فقر و گرسنگی نجات یابند. برای معدودی این راه به افتخار و ثروت ختم شد و برای بیش‌تر از چهارصد نفر از فرزندان اسپانیا، به مرگ.

این کتاب بازگوکنندهٔ سفر طولانی و دشوار یکی از این فرزندان است. 

سال‌ها پیش با این دو نویسنده و خبرنگار اعجوبه که در کتاب‌هاشان از رویدادهایی واقعی افسانه می‌سازند آشنایی داشتم. یکی فرانسوی و دیگری امریکایی، دو ماجراجوی با شهامت و کنجکاو که به بسیاری از کشورها سفر کرده‌اند، با زندگی روزمرهٔ تودهٔ مردم، با تاریخچه و با وضعیت سیاسی و اجتماعی‌شان آمیخته‌اند تا از میان آن‌ها رویداد بزرگی را که سرنوشت آن کشور و مردمش را تغییر داده، به‌صورت کتابی هم مستند و هم رمان‌گونه ارایه دهند.

دومینیک لاپی‌یر در هفده سالگی به خبرنگاری رو می‌آورد و با سی دلار در جیبش، سراسر امریکا را زیر پا می‌گذارد. از جنگ کره تا مرگ کاریل چسمان، با گزارش‌هایش که در مجلهٔ پاری ماچ در پاریس چاپ می‌شدند، همهٔ خبرهای داغ آن سال‌ها را به اطلاع جهانیان می‌رساند. لاری کالینز، خبرنگار آمریکایی هم فرستادهٔ ویژهٔ نیوزویک در خاورمیانه و سپس رییس دفتر مجله در پاریس می‌شود. گزارش‌هایش دربارهٔ انقلاب در کشورهای عربی، جنگ الجزایر و رویدادهای سیاسی و اجتماعی فرانسه بازتاب گسترده‌ای در آن سوی اقیانوس اطلس، در کشورش امریکا پدید می‌آورد. نخستین کتاب مشترک‌شان: «آیا پاریس می‌سوزد؟» با شهرتی جهانی روبه‌رو شد و فیلم ارزش‌مندی هم از آن ساختند. کتاب‌های دیگری مانند: «آه، اورشلیم»، «آزادی در نیمه شب»، «پنجمین سوار سرنوشت» آثار مشترک‌شان است که به فارسی هم ترجمه شده‌اند، همچنین «شهر شادی» که نوشتهٔ خود دومینیک لاپی‌یر است.

خواندن کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست

روی بدنهٔ اتوبوس‌ها اعلان‌هایی چسبانده شده بودند که در آن، قهرمان روز بطری‌یی در دست داشت و به مردم توصیه می‌کرد از شراب سرزمین کوردوبس بنوشند. آ.ب.ث، معتبرترین روزنامهٔ اسپانیا، که از سحرگاه روی پیشخان تمام دکه‌های روزنامه‌فروشی خودنمایی می‌کرد، تمام صفحهٔ اول خود را به چاپ عکس بزرگی از چهرهٔ شوخ و سرزندهٔ قهرمان روز اختصاص داده بود. در صفحه‌های داخلی این مطالب درج شده بودند: «هربار که ال کوردوبس در میدان نمایان می‌شود، توفان به‌پا می‌شود. او از دریاچهٔ آرام هنر گاوبازی، اقیانوسی خروشان به‌وجود آورده است.» در قسمتی دیگر، مفسری چنین اظهارنظر کرده بود: «ال کوردوبس هیجان واقعی را در رگ‌های کوریدا دوانده است. از این مرد جوان همه‌گونه انتظاری می‌توان داشت.»

در کنار دکهٔ واقع در پلازا دو روما، پیرمردی که بینایی خود را در جنگ‌های داخلی از دست داده و از بیست سال پیش بلیت بخت‌آزمایی می‌فروخت و مدام فریاد می‌زد: «بخت خود را برای امشب آزمایش کنید» امروز ضمن ارائهٔ بلیت‌های خود می‌گوید: «اقبال بلند ال کوردوبس، خیلی‌ها را برنده می‌کند.» در طول کوچهٔ بلند و پایان‌ناپذیر آلکالا که به پلازا دو توروس ختم می‌شود، لکه‌هایی از همه رنگ در و دیوارهای خاکستری و کثیف ساختمان‌ها را تزیین کرده است. این لکه‌ها اعلان‌هایی هستند که از نسل‌ها پیش برای تمام مراسم گاوبازی به در و دیوارها آویخته می‌شوند و روی آن‌ها از شش گاو نر وحشی قدرتمندی یاد می‌شود که باید در ساعت شش بعدازظهر امروز در فی‌یستا براوا (جشن دلاوری) شرکت کنند. روی تمام این اعلان‌ها نواری کاغذی سفید چسبانده شده و روی آن نوشته شده است: «نو هی بیلتس» (تمام بلیت‌ها فروخته شده‌اند). این نوارها به کشیش پیر یادآور می‌شوند که دارای چه امتیاز استثنایی‌ای است که تا چند ساعت دیگر از آن برخوردار می‌شود. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۹۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان