کتاب یک فیلم، یک جهان؛ درخشش
معرفی کتاب یک فیلم، یک جهان؛ درخشش
یک فیلم، یک جهان؛ درخشش، اثر راجر لاک هرست است که با ترجمه اردوان شکوهی منتشر شده است. این اثر یکی از کتابهای مجموعه یک فیلم، یک جهان انتشارات خوب است. لاکهرست در این کتاب فیلم درخشش اثر ماندگار استنلی کوبریک را بررسی میکند و آن را به وسعت یک جهان میبیند.
درباره مجموعه یک فیلم یک جهان
مجموعه «یک فیلم، یک جهان» مشتمل بر تکنگاریهایی است دربارهٔ فیلمهای نامی و اثرگذار تاریخ سینما. در انتخاب این کتابها، نه فیلمهایی خاص و سلیقهای مشخص بلکه اهمیت فیلم و کتاب مد نظر در اولویت است و از میان چندینوچند مجموعهٔ کتاب انگلیسی و فرانسوی، آثاری برگزیده میشوند که تا حد ممکن با تاریخ کتابهای سینمایی ایران نسبتی داشته باشند و جای خالی آنها حس شود؛ البته در مواردی نیز که کتاب دلخواه موجود نیست، کتابی مختص این مجموعه تدوین میشود.
هر کتابی از مجموعهٔ «یک فیلم، یک جهان» درصدد است «فیلم» مورد مطالعهاش را به وسعت یک «جهان» ببیند.
درباره فیلم درخشش
استنلی کوبریک فیلم سوروئال و روانشناسانه درخشش را در تعطیلات آخر هفتهٔ مموریالدیِ سال ۱۹۸۰، بعد از یک کمپین تبلیغاتی کمنظیر در آمریکا، به روی پرده برد. فیلمنامه این اثر را کوبریک و دایان جانسون، رماننویس آمریکایی نوشتند. در این فیلم جک نیکلسون، شلی دووال و دنی لوید به ایفای نقش پرداختهاند.
مرد نویسندهای به همراه همسر و فرزندش در یک زمستان سخت در هتلی به نام چشمانداز که در یک منطقه کوهسنانی صعبالعبور قرار دارد ساکن میشوند تا او کتاب جدیدشرا بنویسد. این هتل در منطقهای قرار دارد که در زمستانها راههای منتهی به آن به دلیل بارش سنگین برف بسته میشوند، بنابراین مسافران تا پیش از آغاز زمستان سخت همیشه هتل را ترک میکنند. اما جک تورنس در صدد است زمستانی را در این هتل بگذراند و اثری ماندگار خلق کند.
روزهای اول همه چیز خوب و نرمال است اما کمکم فضای فیلم عوض میشود. وهم و خیالات شیطانی بر تورنس غالب میشود. بخ خصوص زمانی که پی میإرد در این هتل جنایتی رخ داده و یک نفرهمسر و فرزندانش را اینجا به قتل رسانده است. جک رفته رفته دچار اختلالات روانی میشود و قصد نابودی همسر و فرزند خود را میکند گویی جنایت پیشین قرار است تکرار شود...
بهتر است این فیلم را ببینید چون هرچه درباره آن بخوانید و بشنوید کامل نخواهد بود.
آنونس خوفانگیز و سوررئال درخشش که در کریسمس سال ۱۹۷۹ در سینماها به نمایش درآمد، دیواری از خون را نشان میداد که از چاهِ آسانسور سرازیر میشد، به سمت دوربین میآمد و بهسرعت سرتاسر آن را فرامیگرفت. پوسترهای زردِ رنگپریدهٔ فیلم در روزنامهها و بیلبوردها تکثیر شدند. کوبریک که خودش را سه سال در اتاقهای عایق صوتی منزوی کرده بود وعده داد تماشاگران «ترسناکترین فیلم ژانر وحشت تمام دورانها» را خواهند دید.
خواندن کتاب یک فیلم، یک جهان؛ درخشش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به سینما و نقدهای سینمایی مخاطبان این کتاب و این مجموعهاند.
بخشی از کتاب یک فیلم، یک جهان؛ درخشش
درخشش از بسیاری جهات در مجموعهای از سرمایهگذاریهای بزرگ استودیویی در ژانر وحشت قرار میگیرد. یک فیلم جریان اصلی از ژانری دستکمگرفتهشده که غالباً پس از موفقیت بچهٔ رزماری (رومن پولانسکی، ۱۹۶۸) و مخصوصاً تأثیر پدیدهٔ فرهنگی جنگیر ــ فیلم ترسناکِ شوکآوری که کمپانی برادران وارنر پشت آن بود و در چند رشته برندهٔ جایزهٔ اسکار شد ــ ساخته شدند؛ البته الگوی سرمایهگذاری در اواخر دههٔ ۱۹۷۰ در حال عوضشدن بود. ریچارد نوول این تغییر و تحول را در مطالعهٔ جذابش بررسی کرده است و میگوید چگونه فیلم مستقل هالووین با دقت به گونهای طراحی شد تا پخشکنندگانِ فیلمهای جریان اصلی را تشویق به پخش فیلم کند. فیلم کارپنتر کوتاه شد تا درجهٔ ایمن R بگیرد و بتواند حداکثر تماشاگران را جذب کند و در ادامه هم یکی از سودآورترین فیلمهای تاریخ سینما شد. هالووین امواجی متوالی از چرخههای «اسلشر» تولید کرد که تأثیر سترگی بر هالیوود گذاشتهاند. مجموعه فیلمهای کابوس در خیابان الم که از سال ۱۹۸۴ شروع شد، جایگاه «نیو لاین سینما» را به عنوان یکی از استودیوهای اصلی تثبیت کرد و سری فیلمهای جیغ همین کار را در دههٔ ۱۹۹۰ برای استودیوی میراماکس انجام داد. درخشش وقتی به بازار آمد که اولین چرخهٔ فیلمهای اسلشر در حال اکران بود. نمایش پانزده فیلم در پانزده ماه از ژانویه ۱۹۸۰ به بعد گواهی بر این ادعاست. برخلاف فیلم ترسناکِ فوقالعادهٔ کریسمس سیاه (باب کلارک، ۱۹۷۴)، اسلشر بکر اما نادیدهگرفتهشدهای که هالووین اساساً به عنوان دنبالهای بر آن شکل گرفت، ویژگی غالب چرخهٔ دههٔ ۱۹۸۰ بر پایهٔ رابطهٔ منطقیِ شرارت و مجازات جمعهٔ سیزدهم بود که همراه درخشش در می ۱۹۸۰ اکران شد. در ماه اکتبر، منتقدان انگلیسی هم برای درخشش ریویو مینوشتند و هم برای قطار وحشت. بار دیگر جیمی لی کرتیس و یک قاتل سریالی، صرفاً با این تفاوت که داستان در شب سال نو میگذشت. جملهٔ تبلیغاتی فیلم این بود: «پولتان را برای بلیط دوسره دور نریزید. شما باز نخواهید گشت!»
اما انبوه فیلمهای وحشتی که در دههٔ ۱۹۷۰ ساخته شدند با جنبشی خردهفرهنگی که علیه ژانر وحشت باب طبعِ استودیوییِ طالع نحس (۱۹۷۶) و کپیهایش شکل گرفت تشخص مییافتند. شرکتهای فیلمسازیِ خردهپای سازندهٔ فیلمهای ترسناک همیشه این ژانر را تغذیه کردهاند (جک نیکلسن فعالیت حرفهایاش را با فیلمهای قاتل بچهننه (۱۹۵۸) و وحشت (۱۹۶۳) آغاز کرد که در مدت کوتاهی هم ساخته شدند). اما ژانر جدید و جذابِ وحشت از مکانهایی سر برآورد که با این ویژگی صنعتی فیلمهای درجهٔ ب فاصله داشت. فیلم کلیدی در این کلانمتن شب مردگان زنده (جرج رومرو، ۱۹۶۸) است که بسیاری از سرمایهگذاران محلی اهل پیتسبورگ در خودِ فیلم ظاهر شدند. اگر به طور مشخص دربارهٔ دوران خردهفرهنگ و سال پرآشوب ۱۹۶۸ صحبت کنیم، شب مردگان زنده با دوبارههدفگذاریِ ساختارشکنانهاش از مؤلفههای ژانر وحشت و علمی ــ تخیلی به دستاورد فوقالعادهای رسید: فیلمی ترسناک و ضدسیستم که هم کمک کرد «فیلم کالت نیمهشب» شکل بگیرد و هم در سال ۱۹۷۰ به عنوان بخشی از هنر انقلابی از طرف «موزهٔ هنرهای مدرنِ» نیویورک انتخاب و نمایش داده شود. در مارتین (۱۹۷۶)، رومرو با برداشتی کاملاً غیرمتداول از ژانر، همین بازنگری را پیرامون داستان خونآشامی انجام داد و بعد از آن با رویکردی آشکارا هجوگونه در سپیدهدم مردگان (۱۹۷۸) به زامبیها بازگشت.
Image
حجم
۸۸۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۸۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
کتابی ارزشمند و عالی برای مخاطبین فیلم های کوبریک و سینما
کوبریک همیشه فیلم نامه هاش رو از روی بهترین رمان ها برمیداره و یکی از دلایل موفقیتش همینه. اما اگر رمان درخشش استیون کینگ رو بخونید متوجه میشید که فیلم سطح روایت رو خیلی تقلیل داده، به خصوص از جنبه