کتاب خنیاگران آذربایجان
معرفی کتاب خنیاگران آذربایجان
کتاب خنیاگران آذربایجان اثری از عمار احمدی است که به نقش عاشیقهای آذربایجان در حماسهسرایی و حماسهنوازی میپردازد. این اثر در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
درباره کتاب خنیاگران آذربایجان
عاشیق، عاشق یا آشیق که به ترکی آذربایجانی: Aşıq، به ترکی استانبولی: Aşık خوانده میشود، معمولا به عارف و نغمهسرای سیاری اطلاق میشود که ساز مینوازد و آواز میخواند. عموم عاشیقها در بداهه نوازی و بداهه خوانی مهارت دارند و گاه شعر و آهنگ تصنیفهایشان را هم خودشان میسازند.
پیش از اینکه واژه عاشیق به این مفهوم اطلاق شود و جا بیفتد، این صنف را با کلمه ترکی اوزان میشناختند.
عمار احمدی در کتاب خنیاگران آذربایجان به زندگی و نقش عاشیقهای آذربایجان در حماسهسرایی و حماسهنوازی پرداخته است. او به سراغ زندگی عاشیقهای مهشور اهل آذربایجان رفته است. زندگی آنان را مرور کرده و نمونههایی از منظومههای معروف آنان را هم آورده است.
کتاب خنیاگران آذربایجان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب خنیاگران آذربایجان را به تمام علاقهمندان و پژوهشگران فرهنگ فولکلور و محلی و همچنین دوستداران کتابهای زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خنیاگران آذربایجان
ساری عاشیق
این عاشیق بزرگ آذربایجان تقریباً در قرن هفدهم زندگی میکرد. درباره محل زندگی او روایتهای مختلفی نقل شده است. آنچه اکثر مورّخان در آن اتفاق نظر دارند این نقل است که ساری عاشیق اهل قرهداغ (قاراداغ) است. ساری عاشیق به نامهای «حق عاشیقی» و «غریب عاشیق» مشهور بوده است. در کشفیات اخیر، مزارِ ساری عاشیق را، که بر روی سنگ مزارش هم سازی حکاکی شده است، در منطقهای نزدیک روستای زنگهرود کشف کردهاند.
اکثر بایاتیهای ساری عاشیق، به دلیل روح لطیف و عاشق او، مضمامینی عاشقانه و تغزلی دارند. اما باز هم در میان شعرها و سرودههای ساری عاشیق میتوان حماسه را جستوجو کرد. دکتر حسین محمدزاده صدیق در این باره مینویسد:
«ساری عاشیق عاشیقی تغزلی است و در موضوع عشق داد سخن داده است. بسیاری از بایاتیهایی که ورد زبان خلق است منسوب به اوست. تو گفتی بنیانگذار بایاتی تغزلی هم ساری عاشیق بوده است. در جُنگها و سفینههای شعری نیز که به دست آمده، بایاتیهای زیادی به نام او ثبت شده است...»
از باب نمونه:
من عاشیق دالداسینا
گون وورار دالداسینا
نامرد آسلان اولسادا
سیغینما دالداسین
من عاشقی هستم که به حقیقت استوار است
خورشید حقیقت تکیهگاه من است
نامرد اگر شیر هم باشد
نباید به او تکیه کرد
در وصف وطندوستی ساری عاشیق میسراید:
عاشیق وطن یاخشیدی
کؤینک کتان یاخشیدی
غربت جنت اولسادا
یئنه وطن یاخشیدی
ای عاشق، وطن از همه جا برای آدم بهتر است
لباس کتانش خوب است
اگر غربت بهشت هم باشد
باز هم وطن آدم بهتر از آن است
***
عاشیق علعسگر و حماسه او در جنگ جهانی اول
عاشیق علعسگر در سال ۱۸۲۱ میلادی در روستای «آغ کیلسه» از ولایت «باسار کئجر» ارمنستان به دنیا آمد. عاشیق علعسگر تمام نقاط آذربایجان و بیشتر کشورهای همسایه را گشت. او در عاشیقی به مرحلهای از مهارت و دانایی رسید که مقام دده به او دادند و این مقام والا برازنده و شایسته مردی چون عاشیق علعسگر بود.
عاشیق علعسگر به مکتب نرفته بود. او حافظه قوی و اطلاعات شعری و ادبی خویش را نخست از عنایت حق، سپس در اثر تلاش و سیر و سفر به دست آورده بود. او خودش در این باره مینویسد:
اوخورام انّا فتحنا مطلب آلّلام یوخودا
شاهی مردان نؤوکرییم، درسیمی پنهان وئر
«انّا فتحنا» را ورد زبان میکنم و خواستهام را در عالم خواب دریافت میکنم
نوکر شاه مردانم؛ او درس مرا در خفا میآموزد.
چنین مرد بزرگی با این مرتبه از تواضع و فروتنی صحبت میکند و میگوید:
شاگیردلیکده جان چوروتدوم، هرگز اوستاد اولمادیم
در شاگردی عمری طولانی صرف کردم، ولی هرگز به مقام استادی نرسیدم.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه