دانلود و خرید کتاب عقل های هفتاد ساله عزیز نسین ترجمه غلام‌حسین فرنود
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب عقل های هفتاد ساله

کتاب عقل های هفتاد ساله

نویسنده:عزیز نسین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عقل های هفتاد ساله

کتاب عقل های هفتاد ساله اثری از نویسنده طنزپرداز ترک، عزیز نسین است که با ترجمه غلام حسین فرنود می‌خوانید. این کتاب به بیان مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه در قالب طنز می‌پردازد. 

عقل‌ های هفتاد ساله هم مانند آثار دیگر عزیز نسین زبان طنز خود را دارد. طنزی که خاص و مخصوص او است. او با شیرینی به بیان حکایت‌های مختلف در باب پیران، پیر شدن و پیری می‌گوید و در این میانه، در همان حال که روایت خود را تعریف می‌کند، مسائل و مشکلات اجتماعی را بیان می‌کند.  

کتاب عقل های هفتاد ساله را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

علاقه‌مندان به کتاب‌های طنز را به خواندن  کتاب عقل های هفتاد ساله دعوت می‌کنیم. اگر پیش از این آثار عزیز نسین را خوانده و دوست داشتید، حالا نوبت این کتاب است. 

درباره عزیز نسین 

عزیز نسین با نام اصلی محمت نصرت، مترجم و نویسنده و طنزنویس ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در استانبول به دنیا آمد. 

او برای انتخاب این نام مستعار هم طنز را به ماجرا وارد کرد. او عزیز که نام پدرش است را به عنوان نام هنری خود انتخاب کرد و نسین در زبان ترکی به معنای «تو چه‌کاره‌ای؟» است. او که سردبیری گاهنامه طنز را بر عهده داشت، به دلیل دیدگاه‌های سیاسی‌اش، چندین بار به زندان افتاد. داستان‌های کوتاه عزیز نسین در ایران به دست مترجمان مختلفی مانند ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه شد و در سراسر دنیا آثار او را به سی زبان می‌خوانند. 

عزیز نسین موفق شد تا از یک سوقصد از طرف گروه‌های افراطی در حادثه آتش‌سوزی هتل جان سالم به در ببرد. در نهایت ۶ ژوئیه ۱۹۹۵ در آلاچاتی در استان ازمیر ترکیه چشم از دنیا فروبست.

بخشی از کتاب عقل های هفتاد ساله

این عزیز نسین هفتاد و چند ساله نیست که جای بهشت پیران را به ما نشان م یدهد، سیسرون – خطیب و سیاستمدار رومی – است که قبل از میلاد مسیح زیسته و رسال های در حق «پیری» و «دوستی» نوشته و ضمن اشاره به عوارض نیک و بد پیری، خوانندگان امروزی را به نگرش هوشیارانه در تمام مسائل به ویژه پیری هدایت میکند و آدرس بهشت پیران را در اختیار ما قرار میدهد. اولا سیسرون قبول دارد که پیران علاقهمند هستند بیشتر از خودشان – یعنی گذشته‌شان بگویند و باید هم بگویند و هیچ چاره‌ای برایش متصور نیست. اما حرف خود را ضمن حرف همشهریان خود میزند و میگوید:«ما رومیان به سالخوردگان سلام و ادب میکنیم و آنان را در راه از خود جلو می‌اندازیم و تا دم در به مشایعت میرویم. در هر کشوری احترام به پیران، متناسب با مقدار تربیت و فضائل اخلاقی آن مردم است. 

شهر «لاسدمن» بهشت پیران است. چون در هیچ کجای دنیا آن اندازه برای سا لخوردگان، امتیاز و احترام قائل نیستند. معروف است که در شهر «آتن» سالخورده‌ای فرتوت هنگامی به تئاتر وارد شد که بازی شروع شده بود. هیچکس از همشهری‌ها جای خود را به او نداد. در جستجوی جای خالی میرفت تا نزدیک گروهی از مردم لاسدمن رسید. همگی بپا خاستند و جای خود را به پیرمرد تعارف کردند. غریو تحسین از جمعیت برخاست و ظریفی میگفت آری مردم آتن، خوب را از بد تمیز میدهند، اما خود یارای کار نیک ندارند.»

ظریفی دیگر که امروز رسال هی «پیری» سیسرون را میخواند و به این نکته میرسد، به خودش حق میدهد سوال کند که آیا بازیگرهای روی صحنه هم همراه تماشاگران آن عده از اهالی لاسدمن را تحسین میکنند یا این که به بازی خود ادامه میدهند و میگویند: ول کن، کار خودت را بکن. گور بابای پیری و ... این نکته اگر گیر عزیز نسین می‌افتاد، فوری یک مصاحبه تئاتری میکرد و رابطه طنز و تئاتر را مضمون نیش و نوش خود قرار میداد. 

میبخشید که ما فضولی کردیم. سیسرون رومی بفهمی نفهمی گوشه‌ای به یونانی‌ها زد که با پیرها بد تا میکنند و هوایشان را ندارند. لابد خلق و خویشان را این طوری دیده و اما نه، بگذارید یک نکته دیگر هم از همان رساله «پیری» برایتان تعریف کنم که باز یک سرش به یونانی‌ها وصل است. سوفوکل را که میشناسید. تراژدی نویس کبیر یونانی است و «ادیب شهریار»ش سالهاست به فارسی ترجمه شده. میگویند او تا آخر عمر کاری تئاتری میکرد. مدام نمایشنامه مینوشت و همین نوشتن او را از رسیدگی به امور مادی بازمیداشت. پسرانش که به قول امروزی‌ها مادی و روزمره‌ای بودند، عرض حال جور کردند و دادند دادگاه که: پدر ما عارض هی جنون دارد. دادگاه هم آن پیر هفتاد و چند سال هی با ذوق و خلاق را به دادگاه دعوت کرد و صورت شکایت را برایش خواند. سوفوکل نه از بیوفائی روزگار و فلک غذار شکایت کرد و نه نگاه عالمانه به پسرهایش انداخت. دانا بود و نادانی را در هر لباس و مقام میشناخت. باری از دادگاه اجازه خواست و در پاسخ فرزندان ابله خود آخرین نمایشنامه‌اش را از اول تا آخر برای حضار و اعضای دادگاه خواند. گوشی دستتان باشد که زمان، زمان قبل از تولد حضرت مسیح است و دادگاه با حوصله تمام نمایشنامه‌ای را با روایت نویسنده‌اش گوش میکند. 

بیهوده نیست که عطر فرهنگ یونان امروز در فضای جهان به مشام میرسد. دادگاه نمایشنامه «ادیپ درکلن» را شنید و در پاسخ سوفوکل که پرسید: آیا در این نمایشنامه اثری از جنون میبینید؟ آب سردی روی دست پسرهای نمایشنامه نویس ریخت و و پیرمرد دانشمند را آزاد کرد. 

کاربر ۴۱۴۲۲۶۶
۱۴۰۰/۱۱/۲۸

😐

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۹۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۷۱ صفحه

حجم

۵۹۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۷۱ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان