کتاب برادران کارامازوف فئودور داستایوفسکی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب برادران کارامازوف

کتاب برادران کارامازوف

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب برادران کارامازوف

کتاب برادران کارامازوف نوشته‌ فئودور داستایوفسکی و با ترجمه‌ عنایت‌الله شکیباپور، یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات روسیه و جهان است که توسط نشر چلچله به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان حجیم و پرآوازه، داستان خانواده‌ای روسی را روایت می‌کند که درگیر روابط پیچیده، کشمکش‌های اخلاقی و بحران‌های معنوی هستند. شخصیت‌های اصلی این کتاب سه برادر با روحیات و نگرش‌های متفاوت‌اند که هرکدام نماینده‌ی نوعی تفکر و جهان‌بینی خاص هستند. برادران کارامازوف اثری است که در آن مفاهیم فلسفی، روان‌شناختی و اجتماعی با روایتی داستانی درهم آمیخته‌اند و به بررسی عمیق‌ترین لایه‌های وجود انسان می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب برادران کارامازوف

برادران کارامازوف، آخرین رمان فئودور داستایوفسکی، اثری داستانی و فلسفی است که در بستر جامعه‌ی روسیه‌ی قرن نوزدهم شکل گرفته است. این داستان با محوریت خانواده‌ی کارامازوف، به ویژه سه برادر به نام‌های دیمتری، ایوان و الکسی (الیوشا)، به بررسی موضوعاتی چون ایمان، شک، اخلاق، عدالت، عشق، نفرت و معنای زندگی می‌پردازد. پدر خانواده، فئودور پاولوویچ، مردی فاسد و خودخواه است که زندگی و سرنوشت فرزندانش را به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار داده است. هر یک از برادران با گذشته‌ای پر از رنج و محرومیت، مسیر متفاوتی را در زندگی برمی‌گزینند و درگیر کشمکش‌های درونی و بیرونی می‌شوند. کتاب برادران کارامازوف به‌گونه‌ای است که با روایت زندگی هر یک از اعضای خانواده، لایه‌های مختلف شخصیت‌ها و دغدغه‌های فکری و عاطفی آن‌ها را آشکار می‌کند. داستایوفسکی در این اثر، با خلق شخصیت‌هایی چندوجهی و پیچیده، به طرح پرسش‌های بنیادین درباره‌ی ماهیت انسان و جامعه می‌پردازد و خواننده را با چالش‌های فکری و اخلاقی روبه‌رو می‌سازد.

این کتاب بارها به زبان فارسی ترجمه شده است که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به ترجمه‌های صالح حسینی، نشر ناهید؛ اصغر رستگار، نشر نگاه؛ احمد علیقلیان، نشر مرکز؛ میترا نظریان، نشر ثالث و پرویز شهدی، نشر مجید (به سخن) اشاره کرد.  

خلاصه داستان برادران کارامازوف

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان برادران کارامازوف با معرفی خانواده‌ای آشفته آغاز می‌شود؛ پدری به نام فئودور پاولوویچ که مردی هوسران، بی‌اخلاق و منفعت‌طلب است و سه پسر از دو همسر مختلف دارد: دیمتری (میتیا)، ایوان و الکسی (الیوشا). دیمتری، پسر بزرگ‌تر، کودکی پرتنش و جوانی پرهیجانی را پشت سر گذاشته و همواره درگیر مسائل مالی و عاطفی با پدرش است. ایوان، پسر دوم، جوانی باهوش و تودار است که به فلسفه و مسائل مذهبی علاقه دارد و مقالاتش در روزنامه‌ها توجه بسیاری را جلب کرده است. الکسی، کوچک‌ترین پسر، شخصیتی آرام، نوع‌دوست و مذهبی دارد و به صومعه و فرقه‌ی استارتس‌ها گرایش پیدا می‌کند. داستان با روایت زندگی پر فراز و نشیب این سه برادر و روابط پرتنش آن‌ها با پدرشان پیش می‌رود. هر یک از برادران، گذشته‌ای پر از رنج و محرومیت را تجربه کرده‌اند و هرکدام به‌نوعی با بحران هویت، ایمان و اخلاق دست‌وپنجه نرم می‌کنند. دیمتری به دنبال حق خود از ارثیه‌ی پدری است و در این مسیر با پدرش به اختلافات شدیدی می‌رسد. ایوان با تردیدهای فلسفی و مذهبی روبه‌روست و درگیر کشمکش‌های درونی درباره‌ی معنای زندگی و وجود خدا می‌شود. الکسی نیز در جست‌وجوی حقیقت و آرامش، به جمع راهبان و صومعه پناه می‌برد و در تلاش است تا میان اعضای خانواده صلح برقرار کند. در ادامه، ورود شخصیت‌هایی چون پیتور الکساندرویچ و دیگران به داستان، فضای اجتماعی و فکری جامعه‌ی روسیه را بازتاب می‌دهد. ماجراهای خانوادگی، اختلافات بر سر ارثیه، کشمکش‌های عاطفی و فلسفی، و حضور پررنگ مذهب و سنت، رمان را به اثری چندلایه و پرمحتوا تبدیل کرده است. روایت با توصیف دقیق شخصیت‌ها، روابط پیچیده و گفتگوهای عمیق، خواننده را به دنیای پررمزوراز خانواده‌ی کارامازوف می‌برد و او را با پرسش‌های اساسی درباره‌ی سرنوشت، اخلاق و ایمان روبه‌رو می‌سازد.

چرا باید کتاب برادران کارامازوف را بخوانیم؟

برادران کارامازوف اثری است که با روایتی چندوجهی و شخصیت‌پردازی عمیق، به بررسی مفاهیم بنیادین انسانی می‌پردازد. این کتاب نه‌تنها داستانی پرکشش درباره‌ی یک خانواده‌ی پرآشوب است، بلکه بستری برای تأمل درباره‌ی ایمان، تردید، عدالت، عشق و معنای زندگی فراهم می‌کند. داستایوفسکی با خلق شخصیت‌هایی متضاد و پیچیده، امکان همذات‌پنداری با دغدغه‌ها و بحران‌های درونی آن‌ها را فراهم آورده است. همچنین، فضای اجتماعی و فرهنگی روسیه‌ی قرن نوزدهم در بستر داستان به‌خوبی بازتاب یافته و خواننده را با چالش‌های فکری و اخلاقی آن دوران آشنا می‌کند. مطالعه‌ی این کتاب فرصتی برای مواجهه با پرسش‌های عمیق انسانی و تجربه‌ی یک روایت ادبی ماندگار است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان ادبیات کلاسیک، دوست‌داران رمان‌های فلسفی و کسانی که به موضوعاتی چون اخلاق، ایمان، تردید و روابط خانوادگی توجه دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های ادبیات، فلسفه و روان‌شناسی که به تحلیل شخصیت و ساختار داستانی علاقه‌مندند، مناسب است.

درباره فئودور داستایوفسکی

کمتر نویسنده‌ای در تاریخ ادبیات جهان توانسته است همچون فئودور میخایلوویچ داستایوفسکی ژرفای وجدان، ایمان و کشمکش اخلاقی انسان را به تصویر بکشد. آثار ماندگار او چون جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف، رمان را به عرصه‌ای برای کندوکاو در ژرفای روان و روح بشر بدل کردند. زندگی پررنج و پرتلاطم او - آمیخته با فقر، تبعید، بیماری و ایمان دوباره - ریشه‌ی اصلی قدرت اخلاقی و عمق فلسفی آثارش بود.

فئودور داستایوفسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در مسکو، دومین فرزند از میان هفت فرزند خانواده، چشم به جهان گشود. پدرش، میخائیل داستایوفسکی، پزشکی سخت‌گیر و خشک‌منش در بیمارستان فقرا بود و مادرش، ماریا فئودورونا، زنی مهربان و مذهبی از خانواده‌ای بازرگان. کودکی او در محوطه‌ی بیمارستان و در میان رنج بیماران گذشت و همین تجربه‌ی نخستین از فقر و درد، بعدها به منبع الهام آثارش بدل شد. فئودور و برادرش میخائیل در سال ۱۸۳۷، پس از مرگ مادر، برای تحصیل به آکادمی مهندسی نظامی نیکلایف در سن‌پترزبورگ فرستاده شدند. گرچه او در رشته‌ی مهندسی تحصیل می‌کرد، از همان آغاز دل در گرو ادبیات و فلسفه داشت. دو سال بعد، خبر مرگ پدرش - که گفته می‌شود به دست رعیت‌های خودش کشته شد - او را به شدت تکان داد و در ذهنش مفاهیمی چون گناه، عدالت و مکافات را برای همیشه حک کرد.

پس از چند سال خدمت در دستگاه دولتی، داستایوفسکی در ۱۸۴۴ استعفا داد تا تمام وقت به نوشتن بپردازد. نخستین رمانش، بیچارگان، در سال ۱۸۴۶ منتشر شد و بازتابی شگفت‌انگیز یافت. منتقد نامدار ویساریون بلینسکی او را وارث شایسته‌ی گوگول و آغازگر رئالیسم اجتماعی نوین خواند. اما این موفقیت دوام چندانی نداشت. آثار بعدی او چون همزاد و نتوچکا نژوانووا پیچیده‌تر و روان‌شناختی‌تر بودند و خوانندگانِ منتظرِ داستان‌های اجتماعی را سردرگم کردند. در همین سال‌ها، داستایوفسکی با حلقه‌ای از روشنفکران آرمان‌گرا به نام محفل پتراشفسکی آشنا شد که درباره‌ی اصلاحات اجتماعی و آثار ممنوعه بحث می‌کردند. در آوریل ۱۸۴۹، داستایوفسکی همراه اعضای محفل بازداشت شد. پس از ماه‌ها بازجویی و زندان، در دسامبر همان سال در برابر جوخه‌ی اعدام قرار گرفتند - اما در آخرین لحظه فرمان عفو تزار نیکلای اول رسید. مجازات مرگ به کار اجباری در سیبری تبدیل شد. این تجربه‌ی هولناک نقطه‌ی عطف زندگی او بود. در نامه‌ای به برادرش نوشت که روبه‌رو شدن با مرگ، ارزش بی‌پایان زندگی را به او آموخته است. از سال ۱۸۵۰ تا ۱۸۵۴ چهار سال را در اردوگاه کار اجباری شهر اومسک گذراند؛ در کنار قاتلان و دزدان، در سرمای کشنده، و با تنها کتاب مجاز یعنی عهد جدید. در همان‌جا بود که معنای تازه‌ای از ایمان و رستگاری را در رنج و فروتنی کشف کرد - اندیشه‌ای که بعداً هسته‌ی مرکزی تمام آثار بزرگش شد.

پس از آزادی در ۱۸۵۴، داستایوفسکی چند سال به خدمت نظامی در سیبری پرداخت تا سرانجام اجازه یافت دوباره بنویسد. نخستین اثر مهم پس از تبعید، یادداشت‌هایی از خانه‌ی مردگان (۱۸۶۱ - ۱۸۶۲) بود؛ روایتی تلخ اما انسانی از زندگی زندانیان که نگاه جامعه‌ی روسیه را به طبقات فرودست دگرگون کرد. دهه‌ی ۱۸۶۰ دوران شکوفایی دوباره‌ی او بود. رمان‌هایی چون تحقیرشدگان و توهین‌دیدگان نوشته شدند، اما بحران مالی، بیماری صرع و مرگ همسر و برادرش در ۱۸۶۴ او را در تنگنای روحی فرو بردند. با این حال، درست از دل این تاریکی بود که شاهکارهایش زاده شدند. پس از این دوران بود که جنایات و مکافات را نوشت. این اثر نقطه‌ی اوج بازگشت داستایوفسکی به صحنه‌ی ادبیات بود. داستان دانشجویی به نام راسکولنیکوف که برای آزمودن نظریه‌ی خود درباره‌ی برتری انسان‌های استثنایی مرتکب قتل می‌شود، نه فقط یک رمان جنایی بلکه کندوکاوی فلسفی در وجدان، گناه و رستگاری است. جنایت و مکافات از شاهکارهای بی‌بدیل ادبیات جهان است. او پس از فاصله‌ای کوتاه قمارباز را نوشت. داستایوفسکی این رمان را در ۲۶ روز، برای فرار از ورشکستگی، به کمک منشی جوانش آنا اسنیتکینا دیکته کرد. اندکی بعد با او ازدواج نمود. آنا نه تنها همسر بلکه مشاور و یار وفادارش شد و نقش مهمی در سامان دادن به زندگی و آثارش داشت. در سال‌های اقامت در اروپا، داستایوفسکی در ابله کوشید تصویری از «انسان کاملاً نیک» ارائه دهد. شاهزاده میشکین، قهرمان اثر، نماد بی‌گناهی و عشق است که در جامعه‌ای فاسد قربانی می‌شود. این رمان بازتاب اندیشه‌ی نویسنده درباره‌ی نیکی، رنج و ناتوانی خیر در برابر شر است.

پس از بازگشت به روسیه، داستایوفسکی از رشد افکار انقلابی میان جوانان بیمناک بود. شیاطین (یا جن‌زدگان) طنزی سیاسی و در عین حال تراژدی‌ای فلسفی است درباره‌ی خطر پوچ‌گرایی و افراط‌گرایی ایدئولوژیک. اثری پیشگویانه که آشفتگی‌های قرن بیستم را از پیش دیده بود. و بالاخره برادران کارامازوف را نوشت. آخرین و بزرگ‌ترین اثر او، چکیده‌ی همه‌ی مضامین پیشینش است: ایمان، اختیار، شر و رستگاری. سرگذشت خانواده‌ای گرفتار در عشق، نفرت و قتل پدر، بستری می‌شود برای تأملی ژرف درباره‌ی معنای انسان بودن. گفت‌وگوی فلسفی میان ایوان و آلیوشا درباره‌ی وجود خدا از درخشان‌ترین صحنه‌های ادبیات جهان است. داستایوفسکی قصد داشت ادامه‌ای برای این رمان بنویسد، اما مرگ مجالش نداد.

داستایوفسکی در سال‌های پایانی عمر به بینشی معنوی دست یافت که بر پایه‌ی ایمان مسیحی و تجربه‌ی شخصی از رنج استوار بود. او عقل‌گرایی و مادی‌گرایی غربی را ناکافی می‌دانست و بر این باور بود که رهایی انسان تنها در عشق و مسئولیت اخلاقی نهفته است. شخصیت‌های او - از راسکولنیکوف تا میشکین و ایوان کارامازوف - هر یک چهره‌ای از نبرد درونی میان ایمان و شک، خیر و شر، آزادی و وجدان‌اند. در نگاه او، آزادی حقیقی در انتخاب آگاهانه‌ی نیکی است، نه در انکار خدا. به قول خودش: «اگر به من ثابت کنند که حقیقت بیرون از مسیح است، من باز هم مسیح را بر حقیقت ترجیح خواهم داد.»

در دهه‌ی ۱۸۷۰، داستایوفسکی به مقام صدای اخلاقی ملت روسیه رسید. مجموعه‌ی یادداشت‌های زیرزمین که آمیزه‌ای از جستارهای فلسفی، یادداشت‌های سیاسی و تأملات اجتماعی بود، او را به متفکری پرنفوذ بدل کرد. در ۱۸۸۰، در مراسم پرده‌برداری از تندیس پوشکین در مسکو سخنرانی درخشانی ایراد کرد که با اشک و ستایش مردم همراه شد. اما اندوه از او دست برنداشت. مرگ فرزند خردسالش آلیوشا در ۱۸۷۸ زخمی عمیق بر دلش گذاشت. بیماری ریوی و حملات صرع شدت یافت و سرانجام در ۹ فوریه‌ی ۱۸۸۱ در سن‌پترزبورگ درگذشت. در تشییع پیکرش هزاران نفر شرکت کردند. بر سنگ قبرش در صومعه‌ی الکساندر نِفسکی، جمله‌ای از انجیل یوحنا نقش بسته است: «اگر دانه‌ی گندم در زمین نیفتد و نمیرد، تنها می‌ماند.»

تأثیر داستایوفسکی بر ادبیات، فلسفه و روان‌شناسی عظیم و ماندگار است. او با کاوش در احساس گناه، آزادی و مسئولیت، پیش‌زمینه‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم را فراهم کرد و الهام‌بخش اندیشمندانی چون نیچه، کیرکگور، کامو و سارتر شد. روان‌کاوانی چون فروید و یونگ نیز در آثارش ریشه‌های شناخت ناخودآگاه را دیدند. نویسندگان بزرگی از کافکا تا فاکنر، ویرجینیا وولف و هاروکی موراکامی خود را وامدار او دانسته‌اند. برای خوانندگان امروز نیز، داستایوفسکی نه‌فقط نویسنده‌ای بزرگ بلکه راهنمایی برای شناخت وجدان و انسانیت است. او می‌آموزد که رهایی در پذیرش رنج و عشق به دیگران است، و در تاریک‌ترین اعماق روح انسان، هنوز نوری از بخشایش می‌درخشد.

داستایوفسکی در کنار لئو تولستوی در ادبیات قرن نوزدهم روسیه، چونان دو ستون اصلی می‌درخشد. اما اگر تولستوی در پی نظم و اخلاق بود، داستایوفسکی از دل آشوب و تضاد حقیقت را جست. رمان‌هایش در مرز میان جنون و روشن‌شدگی حرکت می‌کنند، جایی که انسان میان گناه و رستگاری در نوسان است. امروز نیز آثار او همچنان زنده و مرتبط‌اند. از بیگانگی و افراط‌گرایی گرفته تا بحران معنوی انسان مدرن، پرسش‌های داستایوفسکی همان پرسش‌های زمانه‌ی ما هستند. او یادآور می‌شود که بزرگ‌ترین نبرد نه میان ملت‌ها و طبقات، بلکه درون روح انسان جریان دارد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۸۶۶ صفحه

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۸۶۶ صفحه

قیمت:
۱۶۷,۸۷۲
تومان