کتاب ماری کوری چه کسی بود؟
معرفی کتاب ماری کوری چه کسی بود؟
کتاب ماری کوری چه کسی بود؟ نوشته مگان استین و ترجمه ابوالفضل طاهریان ریزی از مجموعه کتابهای به سوی موفقیت است. این کتاب نوجوانان را با زندگی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین دانشمندان جهان آشنا میکند.
درباره کتاب ماری کوری چه کسی بود؟
ماری کوری با نام کامل ماریا اسکودوسکا کوری ۷ نوامبر ۱۸۶۷ در ورشو لهستان به دنیا آمد و ۴ ژوئیه ۱۹۳۴ در فرانسه از دنیا رفت. او که به نام مادام کوری هم شناخته میشود، یکی از پیشگامان در زمینه دانش رادیواکتیو بود که دو بار موفق شد تا جایزه نوبل را از آن خود کند. یکبار در سال ۱۹۰۳ بهطور مشترک با همسرش، پیر کوری و هانری بکرل، جایزه نوبل فیزیک را گرفت و یکبار هم در سال ۱۹۱۱ جایزه نوبل شیمی گرفت.
اما همهچیز به همین آسانی نیست. او برای درس خواندن سختیهای بسیاری کشید. دانشگاه محل زندگی او زنان را راه نمیداد و وقتی برای تحصیل به فرانسه رفت، به شدت فقیر بود. با اینحال بدون ناامید شدن به مسیر خود ادامه داد و به اولین زنی تبدیل شد که در دانشگاه پاریس، استاد شد.
مگان استین در کتاب ماری کوری چه کسی بود؟ نوجوانان را با زندگی این زن توانمند و این دانشمند سرشناس آشنا میکند.
کتاب ماری کوری چه کسی بود؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب ماری کوری چه کسی بود؟ یک زندگینامه جذاب و تاثیرگذار برای تمام نوجوانانی است که به مطالعه کتابهای زندگینامه علاقه دارند.
بخشی از کتاب ماری کوری چه کسی بود؟
پس از مدتی استراحت و بزرگتر شدن، ماریا مشتاق رفتن دانشگاه شد، اما در آن زمان فقط پول کافی برای یک دانشآموز در خانواده وجود داشت. برادرش یوزف قبلاً در دانشکده پزشکی ثبت نام کرده بود. ماریا و خواهرانش باید منتظر نوبت خود میشدند. علاوه بر این، دانشگاه ورشو اجازه ورود دختران را به دانشگاه نمیداد!
برای سال بعد، ماریا تصمیم گرفت که خودش تحصیل کند. او آرزو داشت مانند پدرش دانشمند باشد. چگونه او بدون معلمان و آزمایشگاهها و کلاسها میتوانست درس فیزیک را یاد بگیرد؟ خوشبختانه یک زن بسیار باهوش بود که میتوانست به او کمک کند. نام این زن جادویگا داویدوا بود. جادویگا میدانست که بسیاری از زنان جوان لهستانی مایل به تحصیل هستند، حتی اگر این به معنای به خطر انداختن مجازات و نقض قوانین روسیه باشد. جادویگا یک دانشگاه مخفی را راهاندازی کرد!
در ابتدا کلاسها در خانههای خصوصی تدریس میشد. باهوشترین دانشمندان و نویسندگان ورشو داوطلب تدریس شدند. بعدها، جادویگا مخفیانه کلاسها را به ساختمانهای بزرگتر منتقل کرد. کلاسها باید به حرکت خود ادامه میدادند - از مکانی به مکان دیگر منتقل میشدند- بنابراین پلیس روسیه نمیفهمید. به زودی به عنوان دانشگاه پرواز شناخته شد!
ماریا و خواهرش برونیا کلاسهای خود را در دانشگاه پرواز شروع کردند؛ اما هنوز هم هر دو آرزو داشتند که روزی در یک دانشگاه واقعی شرکت کنند، اما کجا؟ بهترین انتخاب دانشگاه سوربن، دانشگاه مشهوری در پاریس، فرانسه بود. این دانشگاه احتمالاً بهترین دانشگاه در اروپا بوده و زنان را نیز در آن پذیرفته میشدند.
ماریا و برونیا برنامهریزی را با هم انجام دادند. آنها تصمیم گرفتند به نوبت برای ادامه تحصیل به پاریس بروند. ابتدا برونیا میرفت و ماریا برای کسب درآمد برای هر دو در لهستان میماند. پس از فارغالتحصیلی برونیا از سوربن، نوبت به ماریا میرسید.
ماریا به عنوان یک مربی کودکان شغلی گرفت؛ بنابراین در هجده سالگی، پدر و خانه محبوب خود را پشت سر گذاشت تا در نزد یک خانواده ثروتمند در حومه زندگی کند. شغل او به عنوان مربی این بود که به فرزندان آن خانواده تعلیم دهد. یکی از دانشآموزان او دختری بود که یک سال از ماریا بزرگتر بود!
در ابتدا، ماریا کار را دوست داشت. او اتاق بزرگ خودش را داشت. غذا زیاد بود و والدین خانواده با او مهربان بودند. آنها او را به مهمانیهای خود دعوت میکردند و تقریباً مانند یکی از اعضای خانواده با او رفتار میکردند. در اوقات فراغت، او کتابهای ریاضی و علوم را میخواند.
یک روز، اتفاقی افتاد که همه چیز را تغییر داد. ماریا بزرگترین پسر خانواده را ملاقات کرد. نام او کازیمیرز یا به اختصار کاز بود. ماریا و کاز عاشق هم شدند، اما وقتی خانوادهاش فهمیدند، ممنوع کردند که با او ازدواج کند. چرا؟ چون او فقط یک مربی کودک بود!
حتی اگر او باهوش، تحصیل کرده و خوش اخلاق بود، آنها فکر میکردند که او بیشتر شبیه یک مستخدم است. او به اندازه کافی خوب نبود که با پسرشان ازدواج کند.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
نظرات کاربران
بسیار جالب و خواندنی چه حس خوبی به من میده که یک زن تمام عمر تلاش میکنه و با علمش خودش رو ثابت میکنه برخلاف خیلی از زنان و دختران که فکر میکنن با کشف حجاب و آرایش،و لباس آنچنانی
کتابی با متنی روان و برای کلیه سنین توصیه می شود. برای بنده بیشتر جنبه انگیزشی داشت.