کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا!
معرفی کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا!
کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا! نوشته مگان استین است که با ترجمه ابوالفضل طاهریان ریزی منتشر شده است. کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا! یکی از کتابهای بهسوی موفقیت انتشارات طاهریان است به مشهورترین آبشارهای جهان در نیاگارا میپردازد.
درباره کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا!
یک روز گرم در تابستان سال ۱۹۶۰ بود. راجر وودوارد هفت ساله، بسیار هیجانزده بود زیرا او و خواهر بزرگترش دین قصد داشتند سوار قایق شوند. این اولین بار بود که راجر سوار قایق میشد. آنها با یک قایق موتوری که فقط میتوانست سه نفر را در خود جای دهد، میخواستند به رودخانه نیاگارا بروند.
پدر راجر به آنها گفت: "یادتان باشد جلیقۀ نجات خود را حتماً بپوشید." پدرش میخواست که آنها مراقب خود باشند زیرا آنها در حال رفتن به رودخانهای بودند که به بزرگترین و عالیترین آبشار در آمریکا منتهی میشد.
مردی که قایق داشت، یک دوست خانوادگی به نام جیم هانی کات بود. جیم شناگر و نجاتغریق ماهری بود که همه چیز را در مورد چگونگی ایمن ماندن در رودخانه میدانست. او مطمئن شد که راجر جلیقۀ نجات خود را همراه دارد. وقتی از زیر پل رد شدند، راجر پرسید آیا میتواند قایق را هدایت کند؟ فکر بدی بود که بگذارد راجر این کار را کند. قایق در حال نزدیک شدن به یک قسمت خطرناک رودخانه بود. اکثر قایقرانان میدانستند که باید آنجا را دور بزنند. این رودخانه پر از سنگهای تیز بود که به مجموعه آبشارهای نیاگارا منتهی میشد.
اما به دلایلی، جیم گفت بله. ناگهان، قایق به سختی به چیزی در زیر آب برخورد کرد. موتور نالهای کرد و از کار افتاد. آنها نمیتوانستند قایق را از صخرهها دور کنند. آب به سرعت آنها را به سمت لبه آبشار میکشید!
این کتاب از آبشارهای نیاگارا اولین کسانی که ان را دیدند و رازهای سر به مهر آنها سخن میگوید.
خواندن کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نوجوانانی که به دانستنیهای علمی و تاریخی و شگفتی های جهان علاقه دارند مخاطبان این کتاباند.
بحشی از کتاب رازهای آبشارهای نیاگارا!
بشکه آنی برای حدود نیم ساعت با آرامش در پایین دست رودخانه حرکت کرد، اما سرانجام به موجهای مواج وحشی رسید که او را از لبه "آبشار نعل اسبی " به پایین پرتاب میکرد.
"آبشار نعل اسبی " بزرگترین و قدرتمندترین آبشار در نیاگارا بود. آنی بعداً گفت: "احساس میکرد که آب دیوانهوار برای طعمه کردن او میجنگد ".
تا رسیدن بشکه به آستانه آبشار، آنی حسابی به دیوارهای بشکه خورده و کبود شده بود. یک لحظه ناگهان سکون به وجود آمد. این بدان معنا بود که او درست در لبه قرار داشت و تقریباً از آنجا عبور میکرد. او باید برای زندگیاش میجنگید! آنی گفت: "آه، پروردگار!" احساس سقوط وحشتناک بود. آنی بعدها گفت احساس میکرد همه چیز در طبیعت در حال نابودی است. یک دفعه همه چیز ساکت شد. آنی میدانست بشکهاش زیر آب است. آیا با این سقوط دهشتناک هرگز امیدی برای بازگشت وجود داشت؟ آیا نشتی بیشتری وجود خواهد داشت؟ آیا او هوای کافی برای نفس کشیدن خواهد داشت؟
یک دقیقه کامل او زیر آب بود. ناگهان، نیروی موجی باعث شد تا بشکه ده پا یا بیشتر به هوا پرتاب شود!
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
نظرات کاربران
برای کسب اطلاعات اولیه در مورد این پدیده طبیعی خوبه ولی مترجم اگر سعی میکرد به متن اصلی متعهد نباشه از بعد روان بود خیلی کمک می کرد. به هر حال این کتاب تو گروه نوجوان تقسیم بندی شده و
خیلی اطلاعات جالب و خوبی درمورد آبشارهای نیاگارا داشت خیلی خیلی دلم خواست برم و از نزدیک این جاذبه طبیعی رو ببینم
به نام خدا ابتدا یک تشکر ویژه از نویسنده این کتاب دارم این کتاب رو خیلی دوست داشتم بسیار اطلاعات خوبی در رابطه با ابشار های نیاگارا داشت خیلی لذت بردم امیدوارم این کتاب رو حتما بخونید🤝🏻