کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا
معرفی کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا
کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا نوشته ژول ورن است که با ترجمه مجید ریاحی است. این کتاب درباره مردی به نام پییر آروناکس است که دانشیار دانشگاه علوم طبیعی پاریس است. او ماموریت دارد دلیل غرق شدت کشتیها در دریا را پیدا کند.
درباره کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا
آروناکس خبردار میشود که یک هیولای عظیم دریایی کشتیها را در دریا غرق میکند و هیچکس نمیداند این موجود چطور است و کجا زندگی میکند، او به این اتفاق مشکوک است و راهی سفری دریایی میشود، اما در میان راه متوجه میشود چیزی به کشتیشان میخورد و بعد از افتادن در دریا در یک زیردریایی بزرگ بهنام ناتیلوس چشم باز میکند. او میفهمد هیولایی وجود ندارد و کاپیتان نمو صاحب کشتی است و اعماق دریا را به آنها نشان میدهد. اما در همین زمان نمیخواهد اجازه دهد آنها فرار کنند. آیا فرار از ناتیلوس ممکن است؟
خواندن کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات علمی تخیلی پیشنهاد میکنیم
درباره ژول ورن
ژول ورن در ۸ فوریه ۱۸۲۸م در شهر نانت (یکی از شهرهای شرقی فرانسه) متولد شد. پدرش پی یر ورن در سال ۱۸۲۷م با دختری به نام سوفی الوت دالفری از نانت ازدواج کرد. خانواده ی دالفری بسیار از این ازدواج خرسند بودند، چرا که پی یر فرزند یکی از صاحب منصبان استان پروونس در فرانسه بود. پی یر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت، به کار وکالت پرداخت. ژول ورن یه برادر به نام پل و سه خواهر به نامهای آنا، ماتیلد و ماری داشت. در سال ۱۸۳۹میلادی ژول ورن سوار بر کشتی پستی شد و به نخستین دریانوردی دور و درازش پرداخت و به هند رفت. پس از بازگشت، در سال ۱۸۴۴میلادی در دبیرستان نانت نامنویسی کرد و به آموختن سخنوری و فلسفه روی آورد.
او با الکساندر دوما آشنا شد. او که دلبستهی ذوق و قریحهی ژول ورن جوان شده بود، وی را زیر بال و پر خود گرفت و حتی برای دیدن نمایشنامهها او را به لُژ ویژهی خود میفرستاد. در سال ۱۸۴۹میلادی با الهام از الکساندر دوما سه نمایشنامه نوشت که یکی از آنها بسیار برای الکساندردومای پدر جذاب بود.
در سال ۱۸۶۶میلادی که ژول ورن به اوج نامآوری و کامیابی خود رسیده بود، برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل نام گذاری کرد. این قایق ماهیگیری دفتر کار و مرکز مطالعه او شمرده می شد و هنگامی که در دریای مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی میراند، درهمان هنگام به اندیشیدن میپراخت و دستاورد اندیشههای خود را به گونه اثرهای جاودانی به روی کاغذ میآورد
ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵میلادی بر اثر بیماری دیابت، در شهر امیان درگذشت. ژول ورن را پدر ادبیات علمی تخیلی میدانند.
بخشی از کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا
من سیر حوادث را در روزنامهها دنبال میکردم و در آن روزها ماجرای تصادف کشتی سکاچیا را شنیده بودم. به عنوان یک محقق، موضوع کاملا بر من پوشیده بود. حتی شکاف بدنهی کشتی سکاچیا هم مسئله را برایم روشن نکرد. در محافل علمی نیویورک سه نظریه ی مختلف وجود داشت.
عدهای این موجود عجیب را جزیرهای شناور و یا بقایای کشتی غرق شدهای میدانستند. از نظر من این موضوع صحت نداشت چون چنین اجسامی نمیتوانستند با آن سرعت عجیب حرکت کنند. عدهای دیگر آن را غول متعلق به دوران ماقبل تاریخ میدانستند اما یک حیوان دریایی هرقدر هم که قوی باشد قادر نیست بدنه ی فولادی یک کشتی را آن هم به شکل منظم هندسی سوراخ کند. در فرضیه سوم دانشمندان معتقد بودند که این موجود، زیردریایی پیشرفتهای است که یکی از دولتهای اروپا یا آمریکا ساخته است، اما بعید به نظر میرسید که کسی چنین زیردریایی عظیمی بسازد و دیگران از وجودش مطلع نشوند. از طرفی صحت چنین هزینهای توسط یک فرد بعید بود و هیچ کسی نمیتوانست بدون کمک دولت چنین وسیلهی گران قیمتی را تولید کند. از طرفی مخفی کردن چنین موضوعی حتی برای دولتهای بزرگ هم محال بود چه رسد به یک فرد به خصوص که برای ساعت چنین دستگاهی به کمک افراد متخصص نیاز فراوان داشت. سعی کردم تا هنگام آشکار شدن نتایج منطقی از بحث بیهوده خودداری کنم. متأسفانه به خاطر نوع کارم هر روز خبرنگاران زیادی به من مراجعه میکردند، ولی من جوابی نداشتم به آنها بدهم. چند وقت پیش کتاب مفصلی درباره ی حیوانات دریایی نوشته بودم و همین امر باعث شده بود که روزنامه ی هرالدترییبون از من بخواهد که نظرم را دربارهی این موضوع اعلام کنم. من سعی کردم به شکلی که به جایی برنخورد، موضوع را از جنبههای سیاسی و علمی بررسی کنم و سرانجام نتیجهگیری کردم که آن موجود یک حیوان عظیم دریایی است که قدرت خارق العادهای دارد و از آنجا که زندگی در اعماق دریاها هنوز بر ما ناشناخته است، این احتمال وجود دارد که این حوادث را حیوانی که تا آن روز نشناختهایم به وجود آورده باشد. در بحث خود خاطر نشان ساختم که قرنها قبل حیوانی دریایی به نام کیلورن وجود داشت که قدش به بیست متر میرسید و قادر بود با دندان برندهاش حتی فولاد را هم اره کند.
حجم
۴۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۴۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
نظرات کاربران
خیلی کتاب ماجراجویانه و جذابی هست
پر از هیجان اصلا مگه میشه عاشق ژول ورن باشی و این کتاب رو نخونی پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید🚢
عالی بود کتاب خیلی خوبی هست و ماجرا جویی هست