دانلود و خرید کتاب آلیس در سرزمین عجایب لوئیس کارول ترجمه مجید ریاحی
تصویر جلد کتاب آلیس در سرزمین عجایب

کتاب آلیس در سرزمین عجایب

معرفی کتاب آلیس در سرزمین عجایب

کتاب آلیس در سرزمین عجایب نوشته لوئیس کارول است که با ترجمه مجید ریاحی منتشر شده است. آلیس در سرزمین عجایب آغازگر موجی تازه در ادبیات کودکان بود و توانست تاثیر بسیاری بر ادبیات کودک بگذارد. این کتاب اقتباس‌های سینمایی بسیاری وجود دارد که در مشهورترین آنها جانی دپ بازیگر هالیوود نقش شخصیت کلاهدوز دیوانه را بازی کرده است.  

درباره کتاب آلیس در سرزمین عجایب

آلیس و خواهرش کنار جوی آبی نشسته‌اند و مشغول کتاب خواندن و استراحت هستند که آلیس متوجه می‌شود خرگوشی از کنار آنها فرار می‌کند. آلیس خرگوش سفید عجیب را دنبال می‌کند و ناگهان خودش را در لانه‌ خرگوش میان علف‌ها می‌بیند. آلیس صدایی می‌شنود  که می‌گوید: پایین. پایین. پایین تر.او با این صدا سقوط می‌کند و پا به دنیای عجیبی می‌گذارد، دنیایی که در آن کوچک و بزرگ می‌شود،‌ جانش به خطر می‌افتد و موجوداتی را می‌بیند که در دنیای واقعی از وجودشان آگاه نیست. 

داستان آلیس در سرزمین عجایب اولین داستانی است که به شکل ویژه برای کودکان نوشته شده، بی آنکه ردپایی از آموزش و اندرز در آن دیده شود و راز ماندگاری آن نیز همین است.

خواندن کتاب آلیس در سرزمین عجایب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره لوئیس کارول

لوئیس کارول نام مستعار کشیش چارلز لاتویج داجسُن است. او در ۱۸۳۲ به دنیا آمد، در دانشگاه اکسفورد درس خواند و سال‌ها بعد ۱۸۵۵ به سِمَت استاد در آنجا درس داد و تا آخر عمر در همانجا به سر برد. جزوه‌های هجوآمیز متعددی درباره سیاست اکسفورد نوشت، همچنین عکاس پرتره پیشگام و غیرحرفه‌ای شد. هرچند هرگز ازدواج نکرد،‌ اما علاقه ویژه‌ای به کودکان داشت. پس از نوشتن آلیس در سرزمین عجایب ۱۸۶۵ و آن سوی آینه ۱۸۷۱، که هر دو را در اصل برای آلیس لیندل، دختر رئیس دانشکده‌اش نوشت، به‌صورت پر آوازه‌ترین نویسنده کودکان در آن روزگار درآمد. چند مجموعه شعر نامفهوم و چندین کتاب معما و بازی، نظیر بازی‌های منطق ۱۸۸۷ و در اواخر عمرش یک رمان طولانی برای کودکان، به نام سیلوی و برونو ۱۸۸۹ ــ ۱۸۹۳ در دو قسمت نوشت که محبوبیت آلیس در سرزمین عجایب را کسب نکرد. وی سرانجام در ۱۸۹۸ از دنیا رفت. 

بخشی از کتاب آلیس در سرزمین عجایب

آلیس تا آمد به خودش بجنبد، خرگوش غیبش زده بود. یک مرتبه آلیس خودش را توی راهروی درازی دید که یک ردیف المپ از سقف آن آویزان بود. هر طرف نگاه می کردی، یک ردیف در می‌دیدی، ولی همه‌شان قفل بودند. آلیس همه درها را امتحان کرد و ناامید شد و از خود پرسید چطور می‌تواند از آنجا بیرون بیاید. بعد یک مرتبه جلوی خودش سه پایه‌ای شیشه‌ای دید که رویش یک کلید طالیی گذاشته بودند. آلیس فکر کرد شاید کلید یکی از درها باشد، اما این طور نبود. آن وقت پرده‌ای را دید که تا آن موقع ندیده بود. پرده را که پس زد یک در دید که کلید طالیی به قفل آن می‌خورد. در را باز کرد و وارد راهرویی به اندازه سوراخ موش شد. زانو زد و آن طرف راهرو، عجیب‌ترین باغ عمرش را دید. آه که اگر می‌توانست خودش را به آن باغ پر گل برساند و در آن گردش کند، چه خوب می‌شد اما حتی سرش هم از آن سوراخ رد نمی‌شد. آلیس فکر کرد: تازه سرم را هم که رد کنم شانه هایم چه می‌شوند؟ کاش می‌شد مثل تلسکوپ توی خودم جمع شوم. آلیس یواش یواش داشت معتقد می‌شد که غیرممکن وجود ندارد. آلیس ناامید به طرف سه پایه شیشه‌ای برگشت شاید کلیدی پیدا کند که در دیگری را بگشاید ولی این بار شیشه‌ای را دید که روی آن با خط زیبایی نوشته شده بود: مرا بنوش


کاربر ۱۵۲۱۹۴۸
۱۴۰۰/۱۰/۱۷

جمله ها به صورت گویا و روان ترجمه نشده بود و خواندن کتاب مشکل بود. همچنین با خواندن کتاب چیز خاصی دستگیرم نشد.

آنیلا
۱۴۰۱/۰۲/۲۰

با اینکه داستان به صورت فانتزی و مختص کودکان هست ولی به شدت جذاب و مهیج هست و سن اصلا توش دخیل نیست و خوشحالم که این کتاب رو خوندم و پیشنهاد میدم تو سنین بالا حتما بخونید😍😍

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

حجم

۳۳۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۹۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان