کتاب جادوی بیان
معرفی کتاب جادوی بیان
کتاب جادوی بیان اثری از رابرت دیلتز با ترجمه پویا امامی کردکندی است. این اثر به مخاطبان کمک میکند تا بیان عقاید و نظرات با بیانی صحیح و دلنشین را بیاموزند و تغییر عقاید از طریق گفتگو را یاد بگیرند.
درباره کتاب جادوی بیان
کتاب جادوی بیان یک اثر متفاوت و جذاب است. رابرت دیلتز در این کتاب به شما کمک میکند با مهارتهای ذهنی، کلامی و همچنین تفکر خلاق آشنا شوید. بعد از اینکه با این مهارتها آشنا شدید میتوانید تفکر خلاق را جایگزین تفکر محدود کنید.
افکار محدود کننده، همان افکاری هستند که درست در مواقعی که نباید، ظاهر میشوند و ذهن شما را محدود میکنند. همچنین چارچوبهای ذهنی وجود دارند که در نهایت به شکست منجر میشوند. شما با شناخت و آشنایی با چارچوب میتوانید با آن مقابله کنید و نتیجه تمام تلاشهایتان را در مسیر موفقیت قرار دهید. جادوی بیان به شما کمک میکند تا پرسشهایی را که پیش از این طرح میکردید، تغییر دهید. تغییری که به شما کمک کند تا پاسخ پرسشهایتان را از منفی به مثبت تبدیل کنید.
رابرت دیلتز قرار است به شما کمک کند تا قدرت ذهنی و کلامی خود را تقویت کنید. این قدرت ذهنی سبب میشود تا افکار و عقایدی را که باعث شده است خودتان را شکست خورده و ناموفق بدانید، کنار بگذارید.
کتاب جادوی بیان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
جادوی بیان برای تمام افرادی است که دوست دارند یاد بگیرند با استفاده از قدرت کلمات خود، با افراد دیگر به گفتگو بنشینند، نظرات خود را با صراحت بیان کنند و آنان را متقاعد کنند.
بخشی از کتاب جادوی بیان
استخراج عبارتهای مثبت از نیت مثبت
یکی از مشکلات انتقاد، این است که چون در آن از عبارتها و جملههای منفی استفاده میشود، منتقد منفیگرا بهشمار میرود. عبارتهای «پرهیز از استرس» و «آرامش و راحتی بیشتر»، دو روش برای بیان یک مطلب است؛ درحالیکه دو عبارت کاملاً متفاوتاند. اولی تعیین میکند که چه چیزی مطلوب نیست و دومی اشاره میکند که چه چیزی مطلوب است.
در پس عبارت انتقادی «این کار هدردادن وقت است»، نیت مثبتی وجود دارد که به این صورت بیان میشود: «منابع و امکانات موجود را عاقلانه بهکار گیرید.» استخراج نیت مثبت از ظاهر جمله انتقادی آسان نیست؛ زیرا معمولاً نقدها بهدنبال این هستند که مشکل کدام است و از چه چیزی باید دوری کرد. بنابراین، نکته کلیدی در مهارتهای محاورهای این است که بتوان چارچوب «مشکل» را به چارچوب «نتیجه» انتقال داد و عبارتهای مثبت را از نیت مثبت موجود در پشت انتقاد استخراج کرد.
البته این کار ممکن است وقتگیر باشد؛ زیرا منتقدان، قضیه را به دید مشکل مینگرند. اگر از منتقدی درباره نیت مثبت پشت انتقادش بپرسند که مثلاً «منظور مثبت شما از اینکه میگویید این طرح بسیار گران است، چیست؟» جواب خواهد داد: «نظر مثبت من این است که پول خود را هدر ندهید.» عبارت دوم هدفی مثبت دارد؛ ولی ازنظر محاورهای، منفی بیان میشود و بهدنبال بهدستآوردن چیزی نیست و هنوز، در موقعیت اجتناب از موضوعی است. نیت مثبت پشت این انتقاد، چیزی مثل این است: «باید مطمئن باشیم که بودجه کافی داریم یا نه.»
برای دریافتن نیت مثبت پشت انتقاد، باید پرسید: «اگر فشار روانی/ گرانی/ شکست/ وقتکشی موضوعی است که آن را نمیخواهید، پس بهدنبال چه هستید؟» یا «اگر از آنچه نمیخواهید پرهیز شود، چه چیزی بهدست میآورید؟»
تبدیل انتقاد به سؤال
وقتی نیت مثبت انتقاد مشخص شود و بهحالت مثبت بیان شود، میتوان آن را سؤالی مطرح کرد. اینگونه، برخلاف زمانی که کلی و عمومی مطرح شود، گزینههای پاسخ به آن بسیار راحتتر خواهد بود. مثلاً بهجای گفتن جمله «این طرح خیلی گران است»، میتوان پرسید: «چگونه برای این طرح، تأمین بودجه کنیم؟» وقتی چنین سؤالی مطرح میشود، طراح مجبور است بیشتر به جزئیات طرح بپردازد و توضیح دهد، بدون اینکه مخالفت کند یا با منتقد درگیر شود. این موضوع، برای تمام انتقادها عملی است. این انتقاد را که «نظر شما هرگز عملی نیست»، میتوان به «چگونه میخواهید این طرح را عملی کنید؟» تبدیل کرد، «این طرح واقعبینانه نیست» را به این سؤال که «میتوانید مراحل مختلف کار را واقعیتر و عملیتر ارائه کنید؟» و «این طرح بسیار دشوار است» را به این سؤال که «چگونه میتوانید این طرح را آسانتر عملی کنید؟». عبارتهای بالا، نمونههایی هستند که همان هدف انتقاد را دنبال میکنند؛ ولی بسیار سازندهاند.
توجه کنید که این پرسشها، از نوع پرسشهای «چگونه» و بسیار مفید است. پرسشهایی از نوع «چرا»، معمولاً کلیگویی است و موجب اختلاف میشود. پرسشهای «چرا این طرح واقعبینانه نیست؟» یا «چرا این طرح، اینقدر گران است؟»، در چارچوب مشکل قرار میگیرند. درمجموع، چون پرسشهای چگونه، توجه و تمرکز را به چارچوب نتیجه میکشانند، مفید و مؤثرند.
نکته مهم اینکه ازنظر ساختار عمیق، انتقادها به وضعیتهای بومیشناسی مربوطاند و پرسشهای چگونه، چیستی موضوع را به وضعیت هستیشناسی و چگونگی فهمیدن آن چیستی تبدیل میکنند.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
خیلی فلسفیه بش میاد کتاب دانشگاهی باشه بیشتر.
تکنیک آموزش نمیده تا آخر کتاب همش فلسفی حرف میزنند و ریشه یابی میکنه