کتاب وقتی لیلی گم شد
معرفی کتاب وقتی لیلی گم شد
کتاب وقتی لیلی گم شد داستانی زیبا و رمانی جذاب نوشته شهره وکیلی است. داستانی که مخاطبان را ناگهان با یک معمای بی پاسخ روبهرو میکند: چه بر سر لیلی آمده است؟
درباره کتاب وقتی لیلی گم شد
وقتی لیلی گم شد، داستانی زیبا از شهره وکیلی است که خوانندگانش را با یک پرسش بی پاسخ روبهرو میکند. چه بر سر لیلی آمده است؟
لیلی از خانواده فقیری است. به دلیر دل میبازد و بعد از ازدواج با او، با حمایت و پشتوانه خانواده دلیر موفق میشود که درسش را ادامه دهد.منصور و ثریا که پدر و مادر دلیر هستند، از هیچ کمکی به لیلی دریغ نمیکنند. به خصوص که خودشان هم خوب میدانند پسرشان، کسی نیست که بتواند زندگی را بچرخاند. منصور همه جوره به لیلی سرویس میدهد تا درسش را تمام کند و کارش را به عنوان دکتر داروخانه آغاز کند و ثریا هم مراقبت از بچهها را به عهده میگیرد تا هیچ چیز مانعی برای پیشرفت عروسش نباشد.
لیلی عروس یک خانواده و مادر دو فرزند است. دو قلوهایی به نام گلچین و گلشن. اما لیلی ناگهان گم میشود. همه از خودشان میپرسند لیلی چه شده است؟ گم شده؟ کشته شده؟ فرار کرده؟ شاید در آینده، زمانی که بچهها بزرگ شدند و بزرگترها، پیر، دریابند که چه بر سر لیلی آمده است.
کتاب وقتی لیلی گم شد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
وقتی لیلی گم شد، داستانی جذاب برای تمام کسانی است که به خواندن داستانهای ایرانی و رمانهای نویسندگان فارسی زبان علاقه دارند.
درباره شهره وکیلی
شهره وکیلی، نویسنده و رماننویس ایرانی در سال ۱۳۲۵ متولد شد. در دانشگاه تربیت معلم درس خواند، همزمان به تدریس در مدرسه پرداخت و در سال ۵۶ از دانشکده حقوق تهران در رشته حقوق قضایی فارغ التحصیل شد. او تا سال ۱۳۵۹ کار مدیریت یک مدرسه را بر عهده داشت.
شهره وکیلی زندگی و خاطراتش را در کتاب عشق مرز ندارد و جلد بعدی آن، شهیر، نوشت. علاوه بر این کتابهای دیگری نوشته است که همگی در فهرست پر فروشها قرار دارند. شب عروسی من نام کتابی از او است که تحسین سیمین دانشور را در پی داشت و همین موضوع باعث شد تا نامش بر سر زبانها بیفتد.
بخشی از کتاب وقتی لیلی گم شد
لیلی با نمرات عالی به ترم دوم رفته بود که لباس عروسی به تن کرد و همچون ستارهای درخشان دست در دست دلیر پای سفره عقد نشست! اما این سفره و این جشن کوچک چیزی نبود که او را ارضاء کند! منصور و ثریا با این وصلت خود را سربلند نمیدیدند، به همین دلیل چندان مایهای برای لیلی دانشجوی ترم دوم داروسازی نگذاشتند و در جشنی محقر، میشود گفت مختصر، لیلی را به خود پذیرفتند! اما لیلی چنان عشقی به دلیر میورزید که کمکم جای خود را در دل ثریا و منصور باز کرد. او حتی از خانوادهاش دوری جست تا آنها بیش از آن مایه سرشکستگیاش نشوند!
او حتی جهیزیه قابل توجهی نداشت تا آپارتمانی را که منصور در اختیارشان گذاشته بود، پر کند! در حقیقت جهیزیه عروس را منصور و ثریا تدارک دیدند. البته این کار را برای حفظ آبروی لیلی نزد اقوام و دوستان نکردند، فقط چون پسرشان در خانه پدر و مادر در ناز و نعمت غوطهور بود، چشمشان برنمیداشت او با جهیزیه محقر لیلی بسازد و از زندگی پرزرقوبرق خودشان محروم بماند!
با این حال، لیلی توانست با چشمپوشی از شخصیت متزلزل دلیر و سعی در تمکین از مادرشوهر و پدرشوهر، و نشان دادن لیاقت در رشته سنگین و سخت داروسازی جای خود را در دل آنها باز کند! طوری که منصور و ثریا دلبستگی خاصی به او پیدا کردند و کمکم مثل یک پدر و مادر حقیقی دست حمایتشان را پشت او گذاشتند تا تحصیلاتش را به پایان برساند.
دلیر به هر قیمت لیسانسی گرفته بود و سر سفره پدر و مادر سیر میشد. نه شغلی داشت، نه درآمدی! ولی چه باک که منصور حتی پول توجیبی هر دوشان را میداد.
لیلی دختر ساکت و متبسمی بود که برای کسی جای شک باقی نمیگذاشت که عشق دلیر برایش کافی است و میتواند هرچه از او میبیند، چشمپوشی کند!
دلیر همان جوان خوشتیپ و خوشاندام و خوشچهره بیکاری بود که در زیادهرویها حتی ملاحظه همسرش را نمیکرد و با کارها و گفتههای شرمآمیز، شخصیت غیرقابل تحمل را از خود بروز میداد. اما لیلی پشت لبهای بستهاش هیچ حرفی آماده گفتن نداشت! سکوت و متانت او منصور و ثریا را به تحسین وامیداشت. طوری که به ملاحظه درسهای سنگین او، تعهد غذای روزانه آنها را هم به عهده گرفته بودند.
حجم
۴۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۵۲۳ صفحه
حجم
۴۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۵۲۳ صفحه
نظرات کاربران
کلا کارهای خانم وکیلی پایان داستانش قابل حدس نیست و خواننده به یک باره کیش و مات میشه, که این از نقاط قوت قلم خانم وکیلیه که مثل نویسندگان کوچه بازاری روند و پایان داستانشون قابل حدس نباشه, قسمت هایی
لیلی کجاست؟ خودش گذاشته رفته که زندگی خودشو داشته باشه. چیز مهمی رو لو ندادم. از این به بعدش مهمه. که دو قلو هاش چه واکنشی به این موضوع دارن. هیچ منطق و احساسی نه کار لیلی رو توجیه می
اصلا از پایانبندیش راضی نبودم خیلی بلاتکلیف تموم شد دوست داشتم بیشتر از عاقبتشون بدونم
رمان جذابی هست،دوست داشتم زودتر تا آخرش بخونم
بنظرم عالی و غیر قابل پیش بینی بود