دانلود و خرید کتاب ذهنی فراتر از باور بریت بروگارد ترجمه میثم همدمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ذهنی فراتر از باور اثر بریت بروگارد

کتاب ذهنی فراتر از باور

معرفی کتاب ذهنی فراتر از باور

کتاب ذهنی فراتر از باور نوشته برینت بروگارد و کریستین مارلو است که با ترجمه میثم همدمی منتشر شده است. این کتاب به این می‌پردازد چگونه می‌توانیم نبوغ درونمان را آزاد سازیم و زندگی شاد و سرشار از موفقیت داشته باشیم.

درباره کتاب ذهنی فراتر از باور

ظرفیت مغز انسان تا چه اندازه است؟ آیا در طول عمرمان از همه توان مغزی خود استفاده می‌کنیم؟ چگونه قادر خواهیم بود تا توانمندی‌های درونی پنهان‌ذهن‌مان را شکوفا سازیم؟ آیا در مسیر به‌کارگیری توانایی‌های مغزی، محدودیتی هم وجود دارد؟ 

کتاب‌های بسیاری کوشیده‌اند تا به این قبیل سؤالات پاسخ دهند، کتاب‌هایی که روزبه‌روز بر تعدادشان افزوده می‌شود اما مشکل اینجاست که بخش قابل‌توجهی از آن‌ها در دسته کتاب‌های شبه‌روان‌شناسی و زرد قرار می‌گیرند؛ آثاری بدون بنیان‌های علمی مستحکم، مملو از اطلاعات غلط یا تحریف‌شده که جذاب نگاشته شده‌اند، اغلب از ترجمه خوبی برخوردارند، و گاه هم نشان ناشری خوش‌نام بر پیشانی‌شان حک شده است.

کتاب ذهنی فراتر از باور توسط بریت بروگارد، فیلسوف و پژوهشگر علوم اعصاب دانمارکی-آمریکایی و استاد تمام دانشگاه میامی در همکاری با کریستین مارلو نوشته شده است. کتاب بی‌اندازه جذاب است، پدیده‌هایی در آن مورداشاره قرار می‌گیرند که تا پیش از مطالعه‌شان اصلاً تصور نمی‌کرده‌اید می‌توانند در دنیای واقعی وجود داشته باشند؛ در این کتاب خواهیم دید که چگونه ممکن است برخی افراد از توانمندی‌های خارق‌العاده برخوردار باشند، مثلاً چطور فردی می‌تواند با تنها یک‌لحظه نگریستن به یک حیوان، مجسمه‌ای به‌غایت دقیق و پرجزئیات از آن بسازد؛ چطور فردی قادر است با چشم چپ و راست خود، هم‌زمان دو صفحه مجزا از کتابی را بخواند و اطلاعات اخذشده از آن‌ها را باهم ترکیب کند؛ چطور کسی که هرگز دستش به پیانو یا هیچ ساز دیگری نخورده است، پس از ضربه‌ای مغزی، ناگهان به پیانیستی ماهر بدل می‌شود و موارد متعدد این‌چنینی دیگر. همچنین نگاهی می‌اندازیم به روش‌های ارتقای توانمندی‌های ذهنی انسان ورای محدوده‌های تحمیل‌شده زیستی‌اش؛ و درنهایت هم نظری خواهیم داشت به سناریوهایی احتمالی که در آینده انتظار مغز بشر را می‌کشند. 

خواندن کتاب ذهنی فراتر از باور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به دنبال شناخت رفتارهای مغز و بالا بردن توانایی‌های خود هستید این کتاب را از دشت ندهید.

بخشی از کتاب ذهنی فراتر از باور

کریستین و من به‌عنوان پژوهشگران آزمایشگاه بررسی‌های چندحسی در میامی، به‌طور مداوم با افرادی مواجه می‌شویم که از توانمندی‌های ذهنی خارق‌العاده‌ای برخوردارند: فردی که می‌تواند همیشه، بدون استثنا در ورق‌بازی پیروز شود؛ ریاضیدانی که به‌تنهایی و بدون کمک گرفتن از هیچ معلمی، ریاضیات را آموخته است؛ افراد دچار ادراک‌پریشی چهره‌ای که با اتکا به اصواتی خاص قادر به شناسایی چهره‌ها هستند؛ افراد نابینایی که همچون خفاش‌ها و وال‌ها با کمک پژواک‌یابی می‌توانند به جهت‌یابی بپردازند و مسیر خود را پیدا کنند؛ افرادی که از حافظه‌ای شگفت‌انگیز برخوردارند، گویی در سرشان یک هارد درایو نصب شده است؛ و افرادی که ناگهان و پس از ضربه‌ای که به سرشان خورده است قریحه موسیقیایی یافته‌اند یا به نقاشانی ماهر بدل گشته‌اند. گروهی که هریک در حیطه‌ای خاص از توانمندی‌هایی شگرف برخوردارند. برخی از این افراد ساوان‌هایی‌اند که دارای توانمندی‌های خارق‌العاده‌اند، حال‌آنکه برخی دیگر افرادی معمولی به‌نظر می‌رسند، چنانکه اگر در یک کافه، مقابل آنان بنشینید، متوجه هیچ ویژگی غیرعادی‌ای در آن‌ها نخواهید شد. افراد متعددی که هرکدام با توانایی‌هایی اعجاب‌آور متولد شده‌اند.

گفت‌وگو پیرامون توانمندی‌های ذهنی خارق‌العاده احتمالاً شما را به یاد تعداد محدودی از مردان (و البته گاه زنان) معروف می‌اندازد: بنجامین فرانکلین، سر  آیزاک نیوتون، آلبرت انیشتین، اندی وارهول، فرانسیس کریک، ریچارد فاینمن، استیو جابز، ماری کوری، یا شاید روشنفکری غیرعادی، منزوی و ناسازگار - فردی عجیب‌وغریب، دمدمی‌مزاج یا حتی یک جامعه‌ستیز.

گاه با دیده‌ای توأم با تردید یا ناراحتی به افراد دارای توانمندی‌های ذهنی خارق‌العاده می‌نگریم، بااین‌حال حقیقت آن است که اغلب ما آرزو داریم تا از توانمندی‌های آنان برخوردار باشیم. آرزو داریم که در حیطه‌هایی بدون تلاش زیاد، مهارتی خیره‌کننده نشان دهیم و از اینکه در قرعه‌کشی ژنتیکی با چنین استعدادهای ذهنی‌ای متولد نشده‌ایم، ناخشنودیم. پیش‌فرض‌های غالب این‌اند که افراد برخوردار از توانمندی‌های ذهنی برتر، با این‌گونه توانمندی‌ها متولد می‌شوند و این‌طور نیست که خودشان چنین توانمندی‌هایی را در خود ایجاد کنند؛ آن‌ها سوار بر هواپیمایی در حال پروازند که برای ما قابل‌دسترسی نیست؛ آن‌ها جزء معدود افراد سعادتمندی‌اند که به سبب برخورداری از استعداد ذاتی‌شان از تلاش و زحمت مداوم و تمرین فشرده برای یادگیری معاف شده‌اند.

اما همه این پیش‌فرض‌ها نادرست‌اند. من و کریستین پس از سال‌ها کار با افراد معمولی برخوردار از توانمندی‌های خارق‌العاده به این نتیجه رسیده‌ایم که باید جمع‌بندی‌مان را از روایات و تجارب این افراد با دیگران به اشتراک بگذاریم، روایاتی که با این پیش‌فرض که توانمندی‌های برتر قابل‌آموزش یا اکتساب نیستند در تضاد قرار می‌گیرند. هیچ‌یک از افرادی که در آزمایشگاه‌مان با آن‌ها مواجه شده‌ایم «ذهن‌های برتر» مادرزادی نبوده‌اند. مسیری که هر یک از این افراد با طی آن به استعدادهایشان رسیده‌اند با مسیر طی شده توسط دیگری متفاوت بوده، دقیقاً همان‌گونه که شخصیت این افراد با دیگری متفاوت بوده است؛ اما این مسیرها هر چه که بوده‌اند، خواه یک آسیب‌دیدگی، یک اختلال مغزی ذاتی، لحظه‌ای از یادگیری توأم با حس‌آمیزی، یا «دریافت» الگوریتمی خاص، این افراد مستعد را قادر ساخته‌اند تا گذرگاه طولانی و هشیارانه تفکر را میانبر بزنند و به پهنه‌ای دسترسی یابند که در حالت عادی خارج از دید آگاهی قرار دارد. آن‌ها به توانایی‌ای دست یافته‌اند که به‌واسطه‌اش قادرند تا اطلاعات را به شکلی جدید و مبتکرانه یا با سرعت نور دست‌کاری کنند - پس قاعدتاً روش‌های بسیاری برای آموختن به ما دارند، روش‌هایی که به کمک آن‌ها می‌توانیم استعدادها و توانمندی‌های پنهانی خود را بیابیم. 

نظرات کاربران

رها
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

با اینکه رشته خودم روانشناسی است، خیلی از مباحث کتاب برام تازگی داشت. حیرت‌انگیز و زیبا‌.

samira
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

از خوندن این کتاب واقعا شگفت زده شدم، ممنون از مترجم خوب این کتاب بابت ترجمه روان و سلیسشان.

samaneh
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

کتاب بی نهایت جالبی ست. خواننده را با دنیای شگفت انگیز مغز، توانمندی های بالقوه ی آن و روش های بیدار ساختن این توانمندی ها اشنا نموده و از این روی به ارتقای کارکرد مغز کمک می کند. ترجمه ی

- بیشتر
Hony
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

روایتگر شگفتی‌های مغز انسان.

mahan
۱۳۹۹/۱۱/۲۶

واقعا فکر نمیکردم مغز انسان انقدر عجیب و قدرتمند باشه.

seyfi
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

کتابیست بسیار جذاب و جالب ، خواندنش رو به همه ی دوستانم پیشنهاد کردم.

حسین محمدی
۱۴۰۱/۰۲/۲۵

گرچه عنوان کتاب کمی به کتابهای زردمتمایل است ولی واقعا مطالب علمی وبدردبخوروواقعی ازعملکردوپرورش مغزدرخودنهفته دارد

فرید۲۹۴
۱۴۰۰/۰۹/۰۷

کتاب خوبیه ، البته بعضی قسمت های بعضی از فصل هاش یکمی از حوصله من حداقل خارج بود ولی بعضی از فصل هاش بسیار جذاب کخ نمیشد تا اخرش نخوند.

kaveh
۱۴۰۰/۰۹/۰۱

بسیار عالی شما رو با زوایای مختلف ذهن و مغز با مثالهای مختلف آشنا میکنه و در کنار کتابهایی مثل مغز پویا و ناشناخته ی ذهن و ... میتونه علاقمندان به این حوزه رو از لحاظ دانش به جاهای خیلی خوبی

- بیشتر
کاربر غریب
۱۴۰۱/۰۵/۱۱

واقعا کتاب خوبی بود، خیلی لذت بردم، توصیه می کنم حتما بخونید

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۴)
شاید گفتن اینکه افراد معمولی می‌توانند در عرض چند دقیقه به افرادی دارای ذهن برتر بدل شوند، عجیب به‌نظر برسد؛ اما واقعیت آن است که چنین چیزی کاملاً ممکن است. اورلاندو سرل ازجمله چنین افرادی است. او پسربچه‌ای کاملاً معمولی بود و در ده سال نخست عمرش، ذهنی کاملاً عادی داشت. در ژانویه سال ۱۹۷۹، زمانی که او با دوستانش مشغول بازی بیس‌بال بود، توپ بیس‌بال محکم به سمت چپ سرش برخورد کرد. اورلاندو به زمین اُفتاد اما دوباره برخاست و به بازی‌اش ادامه داد. برای هفته‌ها بعدازاین اتفاق او از سردرد رنج می‌برد اما نه به پزشک مراجعه کرد و نه راجع به مشکل خود و حادثه‌ای که برایش روی داده بود، به پدر و مادرش چیزی گفت. سرانجام سردردهایش متوقف شدند. مدت کمی بعد، دریافت که از روز پس از حادثه، قادر است تا محاسبات تقویمی دقیقی انجام دهد. برای مثال اگر از او بپرسید، ۱۵ ژانویه سال ۲۰۰۴ چه روزی بود، بلافاصله پاسخ می‌دهد «سه‌شنبه»، کاری که تا قبل از حادثه، هرگز قادر به انجامش نبود.
رها
کیم پیک که زندگی واقعی‌اش، الهام‌بخش ساخت فیلم مرد بارانی (محصول سال ۱۹۸۸) توسط بری لوینسون بود، در کودکی تشخیص عقب‌ماندگی ذهنی دریافت کرد؛ پزشکان به والدین او گفتند که فرزندشان هرگز قادر به سخن گفتن یا روخوانی نخواهد بود. آن‌ها به والدین کیم توصیه کردند تا او را به یک آسایشگاه روانی بفرستند و به زندگی خود برسند؛ اما والدین کیم ترجیح دادند تا فرزندشان را در خانه بزرگ کنند. آن‌ها به‌سرعت دریافتند که پسربچه‌شان که سری بزرگ‌تر از حد معمول دارد، صاحب مغزی خارق‌العاده است. کیم توانست در پرتوی تلاش‌های والدینش استعدادهای شگفت‌انگیز خود را شکوفا کند.
رها
برخی آینده‌پژوهان معتقدند که باید نسبت به ساخت ماشین‌های برخوردار از هوش عمومی، بسیار محتاط باشیم. آن‌ها هشدار می‌دهند که پیشرفت‌های فناورانه احتمالاً موجب می‌شوند تا سطح هوش کامپیوترها از سطح هوش بشر پیشی بگیرد و به نقطه‌ای برسد که «یکتایی» یا «تکینگی» خوانده می‌شود. این اصطلاح توسط جان فون نویمان در گفت‌وگویی با ریاضیدان همکارش استنی‌سواف اولام ابداع شد، طی این گفت‌وگو نویمان تصریح کرد که پدیدآیی تکینگی، پایان وجود بشر را در پی خواهد داشت (۲۶). طرفداران نظریه تکینگی باور دارند پیشرفت‌های انفجاری هوش مصنوعی در آینده، سبب خواهد شد که درنهایت ماشین‌های فوق هوشمند به طراحی خود دست بزنند و رفته‌رفته ماشین‌های هوشمندتری بسازند، تا جایی که این ماشین‌ها به لحاظ سرعت و عمق تفکر، کاملاً انسان را پشت سر می‌گذارند.
رها
مایکل گازانیگا و راجر دبلیو. اسپری، نخستین روان‌شناسانی بوده‌اند که دوپارگی مغز در انسان را موردمطالعه قرار دادند و دریافتند بیمارانی که تحت جراحی برداشت کامل جسم پینه‌ای قرار گرفته‌اند از نشانگان مغز دوپاره رنج می‌برند (۱). در این بیماران، نیمکره تکانشی راست مغز که بخش چپ بدن را کنترل می‌کند، مستقل از نیمکره منطقی و استدلالی چپ مغز که کنترل بخش راست بدن را بر عهده دارد، عمل می‌کند. این وضعیت می‌تواند نوعی شکاف شخصیتی ایجاد کند، شکافی که طی آن نیمکره چپ مغز دستوراتی صادر می‌کند که بازتابی از اهداف منطقی فردند، حال‌آنکه نیمکره راست مغز، فرمان‌های متناقضی صادر می‌کند که آشکارکننده ترجیحات پنهانی فرد هستند. مثلاً روزی یکی از بیماران موردبررسی گازانیگا و اسپری با دست چپ خود شلوار خود را پایین کشید و در همان حال با دست چپش می‌کوشید تا آن را بالا نگه دارد. همین بیمار، در زمانی دیگر می‌کوشید تا با دست چپ خود همسر ازهمه‌جابی‌خبرش را بزند و با دست راست خود تلاش داشت تا جلوی دست شریر خود را بگیرد.
رها
اما علاقه و تمرین همیشه به‌تنهایی کافی نیستند. عواملی غیرقابل‌کنترل نظیر سال تولد شما نیز می‌توانند تأثیری عظیم بر موفقیت یا عدم موفقیت شما بر جای گذارند - و ما اینجا در مورد طالع‌بینی صحبت نمی‌کنیم. برای مثال، فردی که در سال ۱۹۲۰ متولد می‌شد، برای موفق شدن چشم‌انداز بسیار بدی داشت. افراد بسیاری در سال ۱۹۲۰ در ایالات‌متحده متولد شدند. آن‌ها در دوران رشدشان، هشت سال را در دوره رکود اقتصادی گذراندند و بسیاری‌شان به جنگ فراخوانده شدند تا در جبهه‌های جنگ جهانی دوم خدمت کنند. وقتی سرانجام از جنگ بازمی‌گشتند - تازه اگر بازمی‌گشتند - در دوران میان‌سالی خود به سر می‌بردند.
رها
در درون همگی ما توانمندی‌های فرا‌بشری خفته‌ای وجود دارند، توانمندی‌هایی که می‌توان بیدارشان کرد و به فعل درآوردشان.
هدی✌
آینده‌پژوهانی همچون رِی کرزویل، باور دارند که تکینگی می‌تواند تا اوایل سال ۲۰۴۵ روی دهد. نمی‌دانیم حیات پس از تکینگی چگونه خواهد بود، عمدتاً به این خاطر که نمی‌دانیم این ماشین‌های هوشمند ممکن است چه نوع اقداماتی انجام دهند (۲۷)؛ اما اگر آن‌ها چیزی شبیه به ما انسان‌ها باشند، نباید انتظار داشته باشیم که نیات‌شان چندان به نفع ما باشد. چه چیزی می‌تواند این ماشین‌ها را از استثمار ما به سود خود بازدارد؟ اگر تصمیم بگیرند تا از ما به‌عنوان حیوانات خانگی‌شان نگهداری کنند، چه؟ فکر می‌کنید جایی برای نگرانی وجود ندارد. آیا می‌توانیم آن‌ها را به‌گونه‌ای محدود سازیم که قادر به آسیب‌رسانی به ما نباشند؟ برای مثال، آیا ممکن است تا این کامپیوترها را به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم تا ناگزیر باشند تنها از دستورات ما پیروی کنند؟ احتمالاً نه. ماشینی که به‌اندازه کافی هوشمند است، قادر خواهد بود تا اقدامات ما را پیش‌بینی کند و خود را در مقابل تعرض خارجی مصون سازد. حتی اگر بتوانیم رفتارهایشان را محدود کنیم، کافی است تا یک مهندس به‌تنهایی، دستگاهی بدون محدودیت طراحی کند. اینجاست که محکوم به فنا شده‌ایم.
رها
ما اغلب عدد پی را مجموعه نامتناهی‌ای از ارقام می‌پنداریم که با ۳/۱۴۱۵۹۲ آغاز می‌شوند؛ اما این عدد درواقع رقم تقریبی عددی است که پی قصد دارد نمایانگرش باشد: نسبت محیط دایره به قطر آن
هدی✌
یکی از موارد استثنایی حافظه مرتبط با حس‌آمیزی به سالومون شرشفسکی مربوط است. او روزنامه‌نگار شاغل در روزنامه مسکو بود، اما سردبیر روزنامه متوجه شد که شرشفسکی هرگز از آدرس‌ها، نقل‌قول‌ها یا روایت‌ها یادداشتی برنمی‌دارد. توان حس‌آمیزی شرشفسکی به‌شدت بر حافظه او تأثیر گذاشته بود. به‌نظر می‌رسید حافظه وی به لحاظ ظرفیتی یا زمانی هیچ محدودیتی ندارد. او قادر بود تا فهرست طولانی‌ای از هجاهای بی‌معنی نظیر «ما، سا، نا، وا، نا، سا، نا...» و معادلات مهمل و نامعقول ریاضی را پس از گذشت هشت سال به خاطر بیاورد. او می‌توانست تنها چند دقیقه پس از نگاه کردن به ماتریس‌های پنجاه‌رقمی، آن‌ها را به خاطر بسپارد و شانزده سال بعد دوباره آن‌ها را به خاطر بیاورد.
رها
پس از جراحی، تامی از اختلال (شخصیت) تجزیه‌ای شکایت کرد، اختلالی که پیش‌تر «اختلال شخصیت چندگانه» خوانده می‌شد. افراد مبتلا به این اختلال در بین دو یا بیش از دو شخصیت مجزا تغییر حالت می‌دهند، آن‌ها معمولاً این شخصیت‌ها را به‌گونه‌ای ناقص، تحت عنوان «دیگران» به خاطر می‌آورند. او از این احساس که گویی چندین نفر در درونش زندگی می‌کنند، شکایت داشت. تامی بعدتر در شعری مشکل خود را این‌چنین توصیف می‌کند: «مغزم میان دره‌هایی ژرف و نامرئی، از هم جدا شده است/ چون من ضعیف و تکه‌تکه در درون دره‌های مغز بسیارند.»
رها

حجم

۵۳۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۵۳۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان