کتاب چرا فوتبال مهم است
معرفی کتاب چرا فوتبال مهم است
کتاب چرا فوتبال مهم است اثری از برایان وینتر (پله) با ترجمه وحید نمازی است. این کتاب نه تنها بخشی از زندگی و خاطرات او را بیان میکند، درباره فوتبال و قدرت آن در برقراری اتحاد بین ملتهای مختلف، حرف میزند.
درباره کتاب چرا فوتبال مهم است
چرا فوتبال مهم است؟ این سوالی است که همه کسانی که به فوتبال علاقه دارند، از خودشان پرسیدهاند. چه چیزی در فوتبال وجود دارد که مردم جهان را شیفته خود کرده است؟ چه قدرتی در آن نهفته است که مردم را جمع میکند و آنها را به اتحاد میرساند؟
برایان وینتر (پله) در این کتاب در تلاش است تا در کنار پرداختن به جزئیات زندگی خود، از قدرت فوتبال بگوید. او از پنج جام جهانی مختلف در سالهای ۱۹۵۰، ۱۹۵۸، ۱۹۷۰، ۱۹۹۴ و ۲۰۱۴ صحبت میکند و سیر تغییرات و تکامل فوتبال بیان میکند. او داستانهای زندگی خودش را میگوید و از پیشرفتی میگوید که به عنوان یک بازیکن فوتبال داشته است. مسیری که فوتبال طی میکند تا در بین ملتها را متحد کند و حس هدفمندی به مردم و به خصوص کودکان مناطق محروم میبخشد و به این ترتیب زندگیشان را تحت تاثیر قرار میدهد.
کتاب چرا فوتبال مهم است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام فوتبال دوستان را به خواندن کتاب چرا فوتبال مهم است دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب چرا فوتبال مهم است
اولین خاطرات من از فوتبال، به بازی های نامنظم در خیابان روبروی خانه کوچک آجری مان بر می گردد که پر از چاله بود؛ گل زدن با نفس های به شماره افتاده و داد کشیدن مثل دیوانه ها در هوای سرد و سنگین شهر. آن قدر بازی می کردیم تا پاهای مان مجروح می شد، آفتاب غروب می کرد و مادرها صدای مان می کردند که به خانه برگردیم. نه لوازم فانتزی ای داشتیم و نه لباس های گران قیمتی. فقط یک توپ داشتیم؛ یا چیزی شبیه آن. بخش فراوانی از زیبایی بازی هم در همین «توپ» خلاصه می شود.
خب ... راستش تقریبا هر کاری که با همین «توپ» انجام دادم را از پدرم ژوائو راموس دوناسیمنتو آموختم. عملا شبیه تمام برزیلی ها، او هم با نام مستعارش شناخته می شد؛ دوندینیو.
دوندینیو اهل شهری کوچک از استان میناس گریس بود که ترجمه دقیقش همان General Mines یا «معادن عمومی» می شود. بیشتر منابع طلای برزیل در زمان مستعمره بودن کشور هم در این منطقه کشف شده است. وقتی پدرم با مادرم سِلِسته آشنا شد، هنوز سرباز وظیفه بود. مادرم هم هنوز به مدرسه می رفت. وقتی آن ها ازدواج کردند، مادرم پانزده سال بیشتر نداشت و شانزده ساله بود که مرا حامله شد. آن ها نام اِدسون را از روی نام توماس ادیسون برای من برگزیدند چون وقتی در سال ۱۹۴۰ به دنیا آمدم، نخستین چراغ های روشنایی اِلکتریکی تازه به شهر ما آمده بود و والدینم که به شدت تحت تاثیر این اختراع قرار گرفته بودند، برای ادای احترام به ادیسون، مرا نامگذاری کردند. البته آن طور که مشخص است، آن ها از نام اصلی اِدیسون، یک حرف را جا انداخته بودند، ولی من همواره نام خودم را دوست داشته ام.
دوندینیو سربازی وظیفه شناس بود ولی علاقه و عشق واقعی اش را در فوتبال می دید. قدش حدود یک متر و هشتاد سانتی متر بود که در آن سال ها در برزیل قد بلندی به حساب می آمد و مهارت ویژه ای هم در بازی با توپ داشت. استعداد خاصی در به هوا پریدن و زدن گل با ضربه سر داشت و حتی در یک بازی پنج گل با سر زده بود که یک رکورد ملی به حساب می آید. به طوری که چندین سال بعد از ثبتِ این رکورد، مردم با مقداری بزرگ نمایی می گفتند تنها رکورد مربوط به گل زدن که در اختیار پِلهِ نیست، به پدرش تعلق دارد!
این ماجرا از روی تصادف و اتفاق هم نبود. من به شدت معتقدم که پدرم می توانست یکی از بزرگترین فوتبالیست های برزیل باشد. او فقط هیچ وقت فرصت اثبات این فرضیه را به دست نیاورد.
وقتی من به دنیا آمدم، پدرم به صورت نیمه حرفه ای در شهری به نام تِرِس کوراسویس (به معنی سه قلب) بازی می کرد. راستش چیزی که از این راه عایدش می شد، اصلا کفاف یک زندگی را نمی داد. آن موقع تنها تعداد اندکی از باشگاه های برتر حقوق های بالایی پرداخت می کردند و اکثر باشگاه های دیگر از پرداخت این حقوق ها عاجز بودند. این چنین بود که فوتبالیست بودن، مثل هنرمند بودن یا هر حرفه دیگری که تنها به خاطر عشق و علاقه توسط آدم ها انتخاب می شد، با نوعی شرمساری همراه بود چون این شغل ها پولی در خود نداشت و کار حرفه ای به حساب نمی آمد. خانواده نوپای ما، بی آن که اراده ای از خود داشته باشد، از شهری به شهر دیگر و تنها برای یافتن خرجی ماهیانه خود، رانده می شد. ما در یک مقطع زمانی، تمام طول سال را در هتل سپری کردیم که البته اصلا از آن هتل های لوکس و گران قیمت نبود. جایی بود که فوتبالیست ها، فروشنده های دوره گرد و الکلی های بی کار در آن اقامت می کردند و ما بعدها به شوخی نام «اقامتگاه صفر ستاره» را برایش گذاشتیم.
حجم
۲۹۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۹۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
نظرات کاربران
خوب بود بهترین کتابی نبود که خونده بودم ولی ولی بازم خوب بود
خواندن یک کتاب با موضوع فوتبال برای یک شیفته فوتبال ، یک همذات پنداری همیشگی رو به همراه داره. پله در صفحات اولیه کتاب درمورد فینال جام جهانی ۱۹۵۰ صحبت کرده. هنگامی که صحبت او در مورد یکی شدن تمام
کتاب صوتی زیبا و شنیدنی از فوتبال