کتاب نفس های بی رمق
معرفی کتاب نفس های بی رمق
کتاب نفس های بی رمق (چرا می دویم) نوشتهی دیوید اِکان توسط حدیثه غفاری ترجمه شده است. این اثر داستانی بر اساس یک ماجرای واقعی است.
برای اینکه یک دونده را کاملا، درک کنید باید با سفرش آشنا بشوید، اینگونه متوجه نبض زندگیش خواهید شد. نفس های بی رمق که شما را با ذهنیات یک دونده مسابقه آشنا میکند، تلاشی درخور تحسین برای معنا بخشیدن و پاسخ نهایی به پرسشی است که اغلب از دوندهها پرسیده میشود «چرا؟» ورزشکار خاطرات جوانی دبیرستانی رو نقل میکند که منجر به راه یابی تیمش به مسابقات قهرمانی پنج کیلومتر ایالتی شدند، این ورزشکار با خودش کنار میآید و در آخر به توجیهِ افراط محض، مضحک بودن و جنون در ورزش میپردازد.
خواندن کتاب نفس های بی رمق (چرا می دویم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانهای واقعی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره دیوید اوکان
دیوید اوکان، اهل میامیِ فلوریداست؛ او در دبیرستان کریستف کلمب، در دوومیدانی و دوی صحرایی شرکت میکرد. اوکان سال ۲۰۰۶، بهعنوان کاپیتان تیم دو صحرایی دانشگاه، نشان افتخار کلِ میامی و کلِ ایالت را دریافت کرد و تو دو یک مایلی۱ با زمان ۴: ۴۶ و تو دو ۵ کیلومتری (۱. ۳ مایلی) با زمان ۱۶: ۳۲ شخصاً به بهترین رکوردها دستیافت.
اوکان یکی از شش دانشجویی بود که سال ۲۰۰۹ تو کل کشور جهت تحصیل تو مؤسسه پژوهشی جراحی ارتش آمریکا (US-ISR)۲ واقع در دژ سام، هیوستون تگزاس، انتخاب شدن، این پروسه بخشی از برنامه مراقبت از مصدومان جنگی بود که توسط پیشگامان مهندسی بافت پیتزبورگ، هدایت میشد. این برنامه توسط وزارت دفاع تحت نظر مؤسسه نیروهای مسلح آمریکا و تحقیقات پزشکی ارتش آمریکا و فرماندهی آماد نیروی زمینی بنیان نهاده شد تا محصولات و درمانهای جدیدی برای مداوای جِراحات پرسنل نظامی آمریکا در نبردهای کنونی، تولید بشن. اوکان در مؤسسه US-ISR بر روی اولین پایاننامه افتخاری خود با عنوان «روش جدیدی برای سنجش آنترانیلویل-بوفادینولید در پلاسما بهوسیله HPLC» کار کرد و در مطالعه گروه فیزیولوژی انسان که برای برانگیختن و سنجش واکنش روانشناسی بدن در سناریوهای مراقبت از مصدومان جنگ با عنوان «ایجاد الگوریتمی برای پیشبینی شروع ناپایداری همودینامیک در انسانها» طراحیشده بود نیز شرکت نمود.
سال آخر، دومین پایاننامه خود با عنوان «بهبود بهداشت همگانی دهان و دندان و ادراک از طریق کلینیکهای سیار» رو ارائه کرد: یک مطالعه موردی در چیکلیستاگوای۳ ماناگوآ. اوکان از کالج افتخاریِ دانشگاه فلوریدای جنوبی، لیسانس علوم زیست پزشکی گرفت. اوکان سال ۲۰۱۲ به خاطر دستاوردهای دوره لیسانس و کار بر پایاننامه افتخاری در مؤسسه US-ISR، موفق به دریافت جایزه پژوهشی لیسانس از دانشگاه فلوریدای جنوبی شد که بالاترین درجه افتخاری اعطاشده در کالج افتخارات است.
دیوید، گروه اوکان را تأسیس کرد، LLC یک سرمایهگذاری استراتژیک در املاک، شرکت توسعه و مدیریت که در زمینه تملک اموال ملکیِ فلوریدای جنوبی در سال ۲۰۱۴ تخصص داشت. اوکان اظهار کرد که بنیاد شرکت مبتنی بر راهحلهای ملکی آیندهنگر است تا بتونن به مزیت رقابتی و بازدهی بیشتر در تملک مستغلات و پروژههای توسعه، دستیابن. اوکان خاطرنشان کرد که «اهداف متوسط تنها به نتایج متوسط میرسن، نتایج برجسته و تغییرات عالی زمانی حاصل میشن که فرضیات مرسوم به چالش کشیده بشن، منابع، هدف قرار بگیرن و همکاری بین مدیران، همافزا باشه.» بهعنوان صاحب سرمایه و مدیرعامل از ظرفیتِ تحلیل املاک و مستغلات و تخصص در تملکِ انواع دسته املاک، برخوردار هست. گروه اوکان با انتخاب دقیق شرکا و همکاران در پروژههای سرمایهگذاری ملکی، شرکت میکنه که بر هسته فرصتگرایانه و مشخصات ارزشافزوده، تمرکز دارن که اغلب توسط ذهنیت سنتگرا نادیده گرفته میشن.
این گروه توسط تیمی از کارشناسان بسیار مستعد و مجرب، هدایت میشه و فلسفه سرمایهگذاری اونا مبتنی بر اصول بنیادی کنترل ریسک، حداکثر سازی سود و ارزشافزوده ناشی از جریان نقدینگی و فرصتهای کسب سود سرمایه هست. چنین پروژههایی مستلزم دقت عمل و جدیت بیشتر، مدیریت و حضور در محل هستند اما در عین کاهش مخارج و خطرات با برگشت قابلتوجه سرمایه، همراه هستند.
بخشی از کتاب نفس های بی رمق (چرا می دویم)
نمیتونستم تمام وقایع رو پردازش کنم. حین عبور از خط پایان، دهنم از خشکی ورمکرده بود و مثل یه آدم مست، تلوتلو میخوردم. دوِ سه مایلی تقریباً منو از پا درآورد چون وقتی سرعت میگرفتم قلبم به تپش میافتاد ولی باید به همون نقطه شروع برمیگشتم. یادمه که به دوست همکلاسیم نگاه کردم و دیدم که مثل من، مستأصل و دلسرد شده بود: چهرههای عبوسی که سردرگم شده بودن.
حین ریکاوری عمیق از حالت گیجی، سعی کردم علت منطقی یا غیرمنطقی دویدن این گروه دیوونه رو پیدا کنم. سی دقیقه بیشتر طول کشید تا آخرش تونستم نفسی تازه کنم و بفهمم اطرافم چه خبره. هیچ معلوم نبود اونا چشون بود؟ شاید دویدن، ورزشی با خون غریزی باشه، چون دویدن غریزی و مشابه، از آغاز هستی بهعنوان فرم بقا و ورزش به کار میرفت، توانایی تفکر و حیرت، توانایی تحلیل و ارزیابی که غریزیتر هستن. نتونستم به هیچ نتیجهای برسم، لحظاتی رو از ابتدا تا انتها مرور کردم که به این تصمیم منجر شدن. شاید اینطوری به جواب میرسیدم...
بااینکه برخی دوندهها ذاتاً سریعن ولی من قطعاً کند شروع کردم، سال اول به تیم دو صحرایی دبیرستان کریستف کلمب، ملحق شدم که یکی از تکانشیترین تصمیمات عمرم بود بااینحال همون لحظه مهم بود که نگرش من به دنیا رو تعیین کرد. اولین روز تمرین، مسیر آزمایشی سه مایلی رو بهکندی در ۲۵: ۴۶ دویدم، خیلی کند بودم و اونقدر از رهبر تیم دور بودم که اونو نمیدیدم. صرفنظر از حداکثر ضربان قلبم، میدونستم که اون روز ضربانم تندتر شد. فکر نمیکردم که کارم سالم باشه. پاهام، پشتم و مغزم درد میکردن... فکر کردم که برای دویدن ساخته نشدم.
به خودم گفتم که استراحت کن و به بدنت گوش بده و مراقب خودت باش. روز بعد اصلاً نمیتونستم را برم؛ اما هر طوری بود خودمو به تمرین رسوندم.
چون دونده سال اول تو دسته C ازتیم وارستی جونیور۸ بودم، بهسرعت کمم توجه نمیکردن و خیلی تحقیر نمیشدم، خیلی کم، ولی آندره داویلای یاغی۹ شاگرد بااستعداد سال دوم، فقط یه بار لقب «رفیق حیلهگر کند» (متضاده آخر اسمم، «اوکان») رو گفت و این لقب در کل دوران دبیرستان، موندگار شد. گرچه اونو سرزنش نمیکنم، معمولاً به کسایی لقب میدادن که دقیقاً تو لحظه مناسب، یه معیاری رو رعایت میکردند.
حجم
۲۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷ صفحه
حجم
۲۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷ صفحه
نظرات کاربران
کتاب جالبیه راجع به زندگی ورزشی نویسنده در ورزش دو نیمه استقامت یه چیزی تو مایه های کتاب از دو که حرف میزنم از چه چیز حرف میزنم ولی خب ترجمه ضعیفی داره خیلی ضعیف بعضی جاها مترجم به زبان
کتاب نه به صورت تخصصی به دویدن پرداخته بود و نه داستان قشنگی داشت.با وجود آنکه کتاب کوتاهی بود،آخراش رو سرسری خوندم تا تموم شد.