کتاب مزرعه حیوانات
معرفی کتاب مزرعه حیوانات
کتاب مزرعه حیوانات نوشته جرج اورول، نویسنده و روزنامهنگار معروف قرن بیستم و نویسنده کتاب ۱۹۸۴ است. این داستان که در دوران جنگ جهانی دوم نوشته شده بهطور غیرمستقیم به شرایط حاکم بر شوروی سابق، اشاره کند.
مزرعه حیوانات به دلیل روابط خوب میان انگلیس و شوروی در آن زمان، مجوز انتشار نگرفت؛ تا درنهایت در سال ۱۹۴۵ در انگلستان منتشر شد و در اواخر دهه ۱۹۵۰ به شهرت رسید. این کتاب را با ترجمه عباس زارعی در دست دارید.
درباره کتاب مزرعه حیوانات
حیوانات مزرعه آقای جونز در اقدامی انقلابی او را از مزرعه بیرون میکنند. آنها میخواهند خودشان اداره مزرعه را به عهده بگیرند تا برابری، رفاه و آسایش برای حیوانات مزرعه فراهم شود. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها به عهده میگیرند اما طولی نمیکشد که آنها هم به رهبری خوکی به اسم «ناپلئون» شروع به بهرهکشی از حیوانات دیگر میکنند و مشکلات جدید به وجود میآید.
جورج اورول با نوشتن این داستان به طور غیر مستقیم به شرایط حاکم بر شوروی سابق اشاره کرده است و آن را به خوبی نقد کرده است. چراکه معتقد بود این نظام به یک نظام دیکتاتوری بدل گشته است. او با زبان نمادین انقلاب حیوانات را انقلاب کارگری بر ضد نظام سرمایهداری تفسیر میکند و علاوه بر آن مدل حکومتی آرمانشهری را که در سده بیستم معروف و محبوب شده بود، هم به چالش میکشد.
کتاب مزرعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر دوست دارید یکی از معروفترین آثار ادبی دنیا را بخوانید کتاب مزرعه حیوانات را به شما پیشنهاد میکنیم. این داستان نظر علاقهمندان به رمانهای انتقادی را هم به خود جلب میکند.
درباره جورج اورول
اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری، بیهار در هند متولد شد. او داستاننویس، روزنامهنگار، منتقدِ ادبی و شاعر انگلیسی بود که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروشش مزرعه حیوانات و رمان ۱۹۸۴ میشناسند. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند. جرج اورول مدتی به عنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد اما زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. کتابهای آس و پاس در لندن و پاریس و دختر کشیش حاصل همین تجربیات او هستند. اورول در در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. کمی بعدتر به دلیل بیماری مزمن ریوی که به آن مبتلا بود در بیمارستان بستری شد و هفت ماه پس از چاپِ کتابِ ۱۹۸۴، در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ از دنیا رفت.
بخشی از کتاب مزرعه حیوانات
آقای جونز به خواب میرفت، در آغل جلسات مخفیانه برپا میکردند و اصول حیوانگرایی را برای بقیه تفسیر میکردند. در ابتدا با حماقت و بیانگیزگی بعضی از حیوانات روبهرو شدند. بعضی از حیوانات از احساس مسئولیت و وفاداری به آقای جونز حرف میزدند و او را «ارباب» خطاب میکردند یا حرفهایی از این قبیل میزدند: «آقای جونز به ما غذا میده و اگه نباشه، از گرسنگی میمیریم.» دیگران سؤالاتی از این دست میپرسیدند: «چه اهمیتی داره که بعد از مرگ ما چه اتفاقی میافته؟» یا «شورش به هر حال اتفاق میافته، چه فرقی میکنه که ما براش تلاش کنیم یا نه؟» و خوکها بسیار تلاش میکردند تا به آنها بفهمانند که این افکار خلاف روح مکتب حیوانگرایی است. احمقانهترین سؤالات را مولی، مادیان سفید میپرسید. اولین سؤالی که از اسنوبال پرسید، این بود: «بعد از شورش، باز هم قند خواهیم داشت؟»
اسنوبال با قاطعیت پاسخ داد: «نه. ما وسایل ساختش رو تو این مزرعه نداریم. به علاوه، تو به قند نیازی نداری. هر چقدر که بخوای، جو و یونجه هست.»
مولی پرسید: «اجازه دارم روبان به یالم ببندم؟»
اسنوبال جواب داد: «رفیق، اون روبانها نشانه بردگی توئه. نمیفهمی که ارزش آزادی خیلی بیشتر از اون روبانهاست؟»
مولی سری به نشانه تأیید تکان داد؛ اما به نظر نمیرسید قانع شده باشد.
کار خوکها برای خنثی کردن توطئههای موزز، کلاغ اهلی مزرعه، از این هم سختتر بود. موزز که حیوان دستآموز مخصوص آقای جونز بود، یک جاسوس و خبرچین به حساب میآمد که در سخنوری هم، دستی داشت. او مدعی بود سرزمین اسرارآمیزی به نام شیر و عسل وجود دارد که همه حیوانات بعد از مرگ به آنجا میروند. موزز میگفت محل این سرزمین توی آسمان، اندکی بالاتر از ابرهاست. در این سرزمین هفت روز هفته تعطیل است و در تمام فصلهای سال شبدر و یونجه و شیرینی بهوفور موجود است. حیوانات از موزز متنفر بودند؛ چون هیچ کاری نمیکرد و فقط داستان سر هم میکرد...
حجم
۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
فقط عزیزان ، مطالعه که میکنید این نکته رو رعایت کنین: حتماً حتماً وقایع کتاب رو با دنیای امروزی خودمون تطبیق بدید. اصلا هدف نویسنده همین بوده! و این رو هم بگم تطبیق درست ، کار هرکس نیس...
خب مسلما این کتاب یک شاهکار از اورول هست و هرگونه توصیف بیشتر به نظر من زیاده گویی است. اورول در این کتاب و البته ۱۹۸۴ در دو فضای گوناگون چیزی را نقد میکند و به فلاکتی هشدار میدهد که
کتاب عالی ... عالی...عالی... از هر نظر که نگاه میکنی عالی و بدون نقصه... کلمه به کلمش برای ما ایرانی ها آشناست... اگر تو این سی ...چهل سال گذشته نوشته شده بود خیلی جدی و محکم میشد بگی از انقلاب ما کپی برداشته
ترجمه بسیار عالی داشت.محتوای کتاب هم که بی نظیره!
از اون کتاب هایی هستش که بعد تموم کردنش، یه نفسی میکشی و به دور و اطرافت نگاه میکنی بعد میگی لامصب انگار وضعیت آینده مارو تو کتاب نوشته
عالی بهترین داستان
خوب بود
یکی از کتابای قشنگیه که خوندم. اولین کتابی بود از این نویسنده میخوندم، اینقد نظرمو جلب کرد که میخوام بقیه کتاباشم بخونم. خیلی قشنگ انقلابی که حیوانات کردن و طوری که پیش رفت رو نشون میده.