کتاب شب مرده
معرفی کتاب شب مرده
کتاب شب مرده نوشته آن گریفین است که با ترجمه نینا فراهانی منتشر شده است. این کتاب اولین رمان نویسنده است که او را به سرعت مشهور کرد و به عنوان یک چهره موفق او را به جامعه ادبی معرفی نمود.
درباره کتاب شب مرده
موریس، یک کشاورز هشت و چهار سالهی ایرلندی است، او در اوج ناامیدی و تنهایی در یکشنبه شبی در یک هتل یک اتاق کرایه میکند، برای موریس هیچ چیز باقی نمانده است مگر خاطراتش.
خاطرات کسانی که در گذشته بخشی از اطرافیانش و نزدیکترین عزیزانش بودند، حالا او به تنهایی در حال دست و پا زدن در مرداب خاطرات گذشته و اتفاقات دوران قدیم است. ما با خاطرات موریس همراه میشویم و زندگی او را بررسی میکنیم و نمیدانیم در پایان این شب چه اتفاقی میافتد.
خواندن کتاب شب مرده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان معرفی میکنیم.
بخشی از کتاب شب مرده
بیتوجه به نگرانیای که میخزد توی صدایش، میگویم: «بعداً میآی یکی با من بنوشی؟»
مکث میکند و زل میزند در چشمهایم.
«همهچیز مرتبه؟»
«فقط یه مشروب خوردنه، همین.»
«میدونید که من مراسم اهدای جوایز رو برگزار میکنم؟ میدونید یک ناشناس ویآیپی هتل رو رزرو کرده و همهچیز باید بینقص باشه؟ میدونید چقدر زحمت کشیدم تا...»
«امیلی، امیلی! امشب قرار نیست هیچ اتفاق غافلگیرکنندهای بیفته. فقط دلم میخواد بشینم و یه لیوان مشروب باهات بخورم. این دفعه از اعتراف هم خبری نیست، قول میدم.»
دستم را دراز میکنم آنسوی کانتر که خیالش را راحت کنم. به گذشته که فکر میکنم، میبینم نمیتوانم برای این بیاعتمادی که لبخند از لبش ربوده است سرزنشش کنم. هیچوقت درستحسابی درمورد آن معاملهام با دولاردها با تو و مادرت حرفی نزدهام، نه؟ گمانم این چیزی است که بیشتر وقت امشبم را پر خواهد کرد.
حالا مقابلم ایستاده: «بعید میدونم به خیروخوشی تموم شه. بااینحال سعی میکنم برگردم پیشتون.»
خم میشود و با دستان ماهرش یک بطری از آن خوبهایش را از قفسهٔ پر پایینی برمیدارد؛ نمیشود از نظم چیدمان بطریها در اینجا تعریف نکرد. آن برچسبهای وسوسهانگیزشان که متکبرانه از قفسه بیرون زدهاند، همه کار خود امیلی است. او نمایشها را خیلی منظم برگزار میکند.
سوتلانا از در بار وارد میشود و میآید پیشمان.
امیلی میگوید: «عالیه. اینجا همهش در اختیار توئه. این رو بده به آقای هانیگان تا از دست نرفته.» یکی از آن ناخنهای بلند خوشگلش را هم میگیرد طرف من. «خوشاخلاق باشین! سوتلانا تازه اومده اینجا.» بساطش را جمع میکند و غیبش میزند.
حجم
۲۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
نظرات کاربران
کتابی از ادبیات داستانی ایرلند. کتابی که با هیچ کلمه ای ، نمیتونم توصیفش کنم. شب مرده. کتابیست که من با خوندن اون، حس غم و عشق رو به خوبی درک کردم، با شخصیت اصلی داستان، زندگی کردم. زمان هایی که