دانلود و خرید کتاب در چنگال کابوس جان دوست ترجمه فاروق نجم‌الدین
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب در چنگال کابوس اثر جان دوست

کتاب در چنگال کابوس

نویسنده:جان دوست
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب در چنگال کابوس

کتاب در چنگال کابوس، سی روز نخست کرونا، مجموعه روزنوشت‌های نویسنده‌ سوری‌تبار، جان دوست است که نجم الدین فاروق به فارسی ترجمه کرده است. 

درباره کتاب در چنگال کابوس

جان دوست، نویسنده سوری تبار کتاب در چنگال دوست، مدت‌ها است که در آلمان زندگی می‌کند. با آغاز بیماری کرونا و شیوع و همه‌گیری بیماری، او شروع به نوشتن روزانه کرده است. هر روز و همه چیز را می‌نویسد. او این کار را انجام می‌دهد چرا که آگاه است پس از این رخداد، نه تنها سبک زندگی او، بلکه جهان متحول خواهد شد. او با نوشتن یادداشت‌های روزانه کم‌کم کتابی را به سبک و سیاق رمان‌هایش می‌آفریند. جالب‌تر اینکه در مواجهه با اتفاقات مختلفی که برایش می‌افتد، به واکاوی خود و گذشته‌اش می‌پردازد و همین، نکات بسیاری از زندگی او کردهای هموطنش را بیان می‌کند. 

کتاب در چنگال کابوس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران رمان‌ها و داستان‌های خارجی را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم.

بخشی از کتاب در چنگال کابوس

طبق همان عادت همیشگی‌ام ممکن است به هر بهانه‌ای به بالکن بروم تا هوایی بخورم. مثلاً فنجان قهوه‌ام را بردارم و به آنجا بروم تا از نوشیدن قهوه لذت ببرم. بار دیگر ممکن است برای آب‌دادن به گلدان گل میخکمان به آنجا بروم. این کار همیشه برایم لذت‌بخش بود. در حالت عادی اما فقط روی همان هدف خاص متمرکز می‌شدم و چون هدف دیگری نداشتم هیچ تصویر جنبی دیگری توجهم را جلب نمی‌کرد. مغز در این حالت معمولاً به هیچ پالس دیگری پاسخ نمی‌دهد. حالا با شرایط دورباش، رفتن به بالکن به بخش مهمی از زندگی روزمره‌ام تبدیل شده است. تقریباً گردش دیگری جز آن ندارم. شاید به همین سبب سازوکار توجه من به جزئیات، فعال‌تر شده باشد.

مشغولیت عمدهٔ من در این روزها همچون گذشته چیزی جز ادامهٔ همان نوشتن نیست با این تفاوت که ریتم کارم تا اندازه‌ای فرق کرده ... پیوسته کار نمی‌کنم. نمی‌توانم مدت زیادی پشت میز کار دوام بیاورم. یک خط در میان به بهانه‌های مختلف پا می‌شوم و بعد برمی‌گردم. انگار کار مهمی این وسط پیش آمده که باید به آن رسیدگی کنم اما واقعاً چنین نیست.

مدتی است که پروژه‌های نگارش من به ترجمه حکایت‌های اقوام کرد به زبان عربی معطوف شده است. با یک مؤسسه انتشاراتی اردنی آشنا شده‌ام که به این موضوع توجه نشان داده است. از طرز کار آن‌ها خیلی خوشم آمده است. دست‌اندرکاران این انتشاراتی به نظرم دقت خوبی دارند و در پیگیری کار جدیت نشان می‌دهند.

خلاصه مشغولیت‌های جنبی که تا دیروز کارهای پیش‌پاافتاده به حسابشان می‌آوردم حالا دیگر در نظرم امور مهمی جلوه می‌کنند که باید هر طور شده حل و فصلشان کنم؛ حتی به این قیمت که کار اصلی‌ام را تا مدتی به تعویق بیندازم. مثلاً چندتا شیشه مواد غذایی که خالی شده و کاربرد دیگری در خانه پیدا کرده‌اند، توجهم را جلب می‌کنند. در چندتا از آنها چند نوع بنشن پر کرده‌ایم. پیله کردم که حتماً نوشته‌های چاپی روی شیشه را پاک کنم. از وایتکس و تینر و جوهرنمک و چند ماده دیگر که در خانه داشتیم استفاده کردم و هی نوشته‌ها را ساییدم اما افاقه نمی‌کرد. سرگرمی‌ام این شده که در اینترنت بگردم تا مطلبی در این مورد پیدا کنم. عبارت «پاک‌کردن نوشته‌ها از روی شیشه» را در گوگل وارد کردم ... انبوهی از مطالب مفصل در این خصوص پیش رویم ظاهر شد. برخی از آن‌ها روش‌های ساده را توضیح می‌دادند و برخی دیگر وارد مقوله سازوکارهای حرفه‌ای و صنعتی می‌شدند. چندین ویدئو را هم تماشا کردم که از افکت‌های تصویری و گاه تصاویر متحرک بهره می‌بردند. این‌قدر در این مشغولیت فرو رفته بودم که یک‌دفعه متوجه شدم موضوع ساده پاک‌کردن نوشته‌ها از شیشه مستعمل، به موضوع اصلی زندگی‌ام تبدیل شده است!

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۹)
منشأ رفتار گله‌ای که عمری از آن گریزان بودم چیزی جز ترس نیست! دریافتم که ترس چطور می‌تواند به سازوکاری برای به اطاعت درآوردن توده‌ها تبدیل شود. به همین دلیل است که می‌بینیم نظام‌های تمامیت‌خواه آگاهانه به احساس ترس در جوامع خود دامن می‌زنند. پیام ناگفته اما عیان آنها این است که ای ملت! دشمن غداری در کمین شماست که هیچ‌کس جز من جلودار او نیست!
شلاله
چگونه ممکن است که آنان با وجود گذشت مدتی طولانی از تجربهٔ زندگی در جوامع اروپایی هیچ چیزی را دربارهٔ شیوهٔ برخورد دموکراتیک با مخالفانشان نیاموخته باشند!
شلاله
در مجموع احساس من این است که ادعای انقراض نسل بشریت و یا انهدام تمدن در آیندهٔ نزدیک، سخنی مبالغه‌آمیز است. من به اندازهٔ کافی بدبین هستم؛ اما به باور من قرار هم نیست حالاحالاها آخرالزمان برسد و قیامت به پا شود. باور دارم که بشریت همچنان قرار است الی‌ماشاءالله بار زندگی را بر دوش زمین بگذارد. قرار است بشریت همچنان به رنج‌بردن و رنج‌دادن ادامه دهد و قرار است همچنان به اکتشاف و اختراع وسایل کشتار جدیدی که به ذهن ابلیسان هم خطور نکرده، ادامه دهد.
شلاله
زندگی در غربت بی‌شباهت به زندان نیست؛ زندان بزرگی که کلیدهایش در دستان خودت است. ریسمانی بلند به پایت بسته شده است؛ شاید هم خیلی بلند ... حتی بلندتر از درازنای امید تو برای بازگشت به وطنت که آن را قریب‌الوقوع می‌پنداری. چیزی از وطنت اما نمانده است. وطن تو را کرم‌های استبداد و فساد از درون پوسانده‌اند. باقی‌مانده‌های آن نیز با آتش جنگ به ویرانه‌ای بدل شده است و تو هنوز همان امید را در دل می‌پرورانی.
شلاله
چه رفتارهاست که از این آدمی‌زاد سرنمی‌زند! خصوصاً آنجا که مسائل بزرگ و بنیادین در میان است. در اینجاست که منیت بیمارگونهٔ آدمی نمود پیدا می‌کند. من راه درست را می‌پیمایم و آن دیگری در گمراهی است. دین من، دین راستین است و باور دیگران باطل، مذهب من تکیه بر منطق دارد و پایگاه مذاهب دیگر خرافه است و جعل‌های تاریخی. ملیتم زادگاه تمدن است و دیگری برخاسته از بربریت. خاندان و قبیله‌ام اصیل و ریشه‌دار است و آن دیگری بی‌بته. خانوادهٔ من چنین است و او چنان ... من ... او ... این طرز تفکر در حقیقت چیزی جز برتری‌طلبی و استعلای صرف نیست که حد و حدودی هم نمی‌شناسد.
شلاله
چه فصل مشترکی میان این دو؛ کرونا و داعش وجود دارد؟ پاسخ دو کلمه است: اول وحشت و دوم ظهور ناگهانی و بی‌مقدمه. تروریسم هم در حقیقت ماهیتی چون ویروس دارد و ویروس نیز به مانند یک تشکیلات تروریستی کشتار می‌کند.
شلاله
حتی اگر دشمنی واقعی در کار نباشد، آنها دست اندر کار ساختن دشمنان فرضی و خیالی می‌شوند تا غریزهٔ رفتار گله‌وار را در ملت فعال کرده باشند. هر چیز که توده‌ها را به خود مشغول کند یا هراس را در آنها برانگیزد می‌تواند به عنوان ابزاری برای انگیختن غریزهٔ رفتار گله‌وار مورد بهره‌برداری قرار گیرد.
شلاله
اتاق من برایم مانند پناهگاهی بود که اجازه می‌داد به عوالم خودم بروم و مرا از ابتلا به ویروس بی‌مایگی و سطحی‌نگری مصون دارد.
شلاله
از بچگی طبعم با انگیزه‌های گله‌وار سازگاری چندانی نداشت. بر سر این اصل سر جنگ داشتم که انسان نباید مانند عضوی از گله رفتار کند. یک ضرب‌المثل آلمانی هست که می‌گوید: «کلاغ‌ها دسته دسته پرواز می‌کنند اما عقاب به تنهایی اوج می‌گیرد.»
شلاله

حجم

۱۳۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۱۳۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۱۵۰
تومان