برای خرید و دانلود کتاب زندانی کوچک نوشته سیدحسن حسینیارسنجانی و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
زندانی کوچک نوشته سیدحسن حسینی ارسنجانی، یک داستان انتزاعی و مربوط به قبل از انقلاب است.
داستان در روستایی اتفاق میافتد. ماجرا از این قرار است که روی دیوار، شعارهایی ضد شاه نوشته میشود. چون کسی به غیر از مدیر- معلم مدرسه روستا سواد نداشته، او را میگیرند و به پاسگاه میبرند. دانشآموزان این مدیر ـ معلم برای آزادی او وارد عمل میشوند و ....
نوجوانان و جوانان علاقهمند به داستانهای تاریخی.
شب، سیاه و سنگینتر از همیشه، مثل بختَک روی روستای خرد و خستهٔ ارجینان افتاده بود که بچّهها از چند کوچه پسکوچه گذشتند تا به خانهٔ مشمراد رسیدند. نهنگ، سگ سیاه و غولپیکرش روی پشتبام خوابیده بود. با دیدن آنها نیمخیز شد و کمی غُرّید. باد خنکی از ته کوچه میوزید، لوله میشد و پنجه در پنجهٔ چنار و سپیدارهای باغ کدخدا میانداخت و خم و راستشان میکرد. نوای غمانگیز شروهخوانی میرزا جعفر از دور به گوش میرسید:
ـ «آی...
مرا روز ازل چون آفریدند،
دلم را کاسهٔ خون آفریدند
اگه غمهای عالم مال من بی
چرا لیلا و مجنون آفریدند؟!»
کسی دمِ قنات نبود. نشستند، لبی تر کردند، آبی به سر و رویشان زدند و حرکت کردند. کوچهها، تاریک و وهمانگیز بود.
به میدان که رسیدند، شعارِ «مرگ برشاه» مثل شبرنگ به دیوارِ خانهٔ رضاقلی چسبیده بود و توی تاریکی هم به راحتی میشد آن را خواند. میدان را که پشت سر گذاشتند، نور قرمز و ضعیفی از ته کوچه روشن و خاموش شد. خودشان را به پشت آهنگری یعقوب کشاندند و سرک کشیدند.
ـ «چی بود؟»
ـ «هیس! صبرکن ببینم چیه.»
ـ «بازم روشن و خاموش شد.»
ـ «سرت رُ بکش کنار.»
ـ «مثِ آتیش چپق و سیگار میمونه، نه؟»
ـ «راست میگیها! خودشه؛ آتیش سیگاره. ولی درست جلوی خونهٔ کدخداس. باید احتیاط کنیم. تو همینجا باش تا من سر و گوشی آب بدم و برگردم.»
ـ «بذار من برم.»
دستهبندی | |
تعداد صفحات | ۹۲ صفحه |
قیمت نسخه چاپی | ۸,۰۰۰ تومان |
نوع فایل | EPUB |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۱/۰۷/۲۸ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۹۳۳۹۵-۸-۷ |