دانلود و خرید کتاب فیروزۀ خاتم: گزینه‌ای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س) هادی وحیدی
تصویر جلد کتاب فیروزۀ خاتم: گزینه‌ای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)

کتاب فیروزۀ خاتم: گزینه‌ای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)

معرفی کتاب فیروزۀ خاتم: گزینه‌ای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)

هادی وحیدی( -۱۳۵۰) پژوهشگر ادبی است. در یکی از مجموعه سروده‌های کتاب می‌خوانیم: «در کفن مپیچ پارۀ تنِ رسول را یا علی، رها مکن، در این سفر، بتول را لحظه‌ای درنگ کن، تمام عشق مُرده است این تنِ کبود از زمانه زخم خورده است این مسافر غریب یادگار احمد است گریه کن که این شب جدایی از محمد است باز در گلویِ چاه، در غروب آفتاب گریه کن برای یاس خفته یا ابوتراب خاک را بگو که این امانت پیمبر است فاطمه ـ همان که آبروی عشق ـ کوثر است پیش از این چه زخم‌ها به شانۀ فدک زدند با زبانِ طعنه روی زخم‌ها نمک زدند دیدمت که با دو پای پینه‌بسته در غبار آن غروب آمدی ز راه، خسته در غبار یک نفر میان نخل‌ها غریب مانده است کیست این که رو به آسمان نشسته در غبار کس خبر نداشت از کبوترانِ چشم تو آن شبی که گم شدند دسته‌دسته در غبار باز هم تو مانده‌ای و کوله‌بار خاطرات هر غروب می‌رسی ز راه، خسته در غبار...»
S
۱۳۹۵/۱۲/۱۲

آن روز اگر زهرای من پرپر نمی شد امضای خون پروندهٔ حیدر نمی شد گر کینه های کهنه ای سر وا نمی کرد تقدیر عاشورایی ام باور نمی شد گر کشتی خون بر فدک پهلو نمی زد دیوارهای بغض محکم تر نمی شد زهرا اگر از

- بیشتر
3741
۱۳۹۵/۱۲/۱۶

احمد عزیزی شاعر انقلاب درگذشت روحش شاد ویادش گرامی باد سماع سینه زنان من شهادت میدهم خون ترا می شناسم زخم گلگون ترا مادرت گل بود و اصلت نور بود از تو جرم جاهلیت دور بود تو زکات زخم را دادی به دین خمس خونت

- بیشتر
نقدی
۱۴۰۲/۰۶/۲۶

یکی از بهترین کتابهایی که خوندم ؛ اشعار واقعا زیبا بودند.

هادی وحیدی سرّ حکمت دل ز هستی می‌بری یا فاطمه! بر عَرَض‌ها جوهری یا فاطمه! ممکنات از عشق مستی یافته هستی از هست تو هستی یافته کوثر عشق و زلال زمزمی هفت دریا از نگاهت شبنمی بر درت خورشید زانو می‌زند ماه در پیش تو سوسو می‌زند کهکشانت ماه و کوکب‌پرور است دامنِ قدس تو زینب‌پرور است ای صراط‌المستقیم کاینات ذرّه‌ای از آفتابت این کرات کوثر جوشندۀ قرآن تویی اول و هم آخِر ایمان تویی
S
ایمان خلاصه در تو و مهر تو می‌شود مکّه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی زمزم ظهورِ زمزمه‌های زلال توست مروه تویی، قداستِ قدسی، صفا تویی بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است سوگند خورده است که خیرالنّسا تویی شوق تلاوت تو شفا می‌دهد مرا ای کوثر کثیر، حدیث کسا تویی آن منجیِ بزرگ که در هر سحر به او می‌گفت مادرم به تضرّع: «بیا» تویی
نقدی
هر کس هر آنچه دیده، اگر هر کجا، تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی در تو خدا تجلّی هر روزه می‌کند آیینۀ تمام‌نمایِ خدا تویی میلاد تو تولّد توحید و روشنی‌ست ای مادرِ پدر، غرض از روشنا تویی چیزی ندیده‌ام که تو در آن نبوده‌ای تا چشم کار می‌کند، ای آشنا، تویی نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار سرچشمۀ فقاهتِ آل عبا تویی غیر از علی نبود کسی هم‌تراز تو غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
نقدی
مادر هستی، لقب داده خدا ریحانه‌ات رحمت پیغمبری سرریز از پیمانه‌ات نور از گهواره‌ات تا عرش بالا رفته است وقت دنیا آمدنْ حور و ملک پروانه‌ات بی‌ تو ذرّات وجود این‌گونه مستحکم نبود استوار است این جهان روی ستون شانه‌ات هر کجا باشی قدم‌های تو بر عرشِ خداست می‌تراود آسمان از خشت‌خشت خانه‌ات آسمان جُسته تبرّک از غبار چادرت کعبه هم مُحرم شده در گوشۀ می‌خانه‌ات من خجالت می‌کشم، این شعر در شأن تو نیست واژه‌های گنگ من نذر کنیز خانه‌ات
نقدی
ای یاور باب خویش زهرا روشنگر شأن تو «فداها»
نقدی
در لحظۀ سپردن آیینه‌ام به خاک گفتم که آه! فاطمه، رسمِ زمانه نیست تو رفتی و غمت نفسم را بریده است تو رفتی و برای علی هیچ شانه نیست
نقدی
ز برج عصمت تو یازده ستاره دمید که هر ستاره هزار آسمان قمر دارد به مهر و مه ندهم ذره‌ای ز مهر تو را که این معامله یک آسمان ضرر دارد
نقدی
به بوسه بر قدمت چشم من حسادت داشت به حیرتم که چرا خاک این سعادت داشت تو ای بهانۀ هستی، خمید پشت فلک به این بهانه که بر خلقتت ارادت داشت تو سررسیدی و دیدیم در حریم رسول درخت سبز امامت گل ولادت داشت
نقدی

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۵۰%
تومان