دانلود و خرید کتاب از آینه تا ماه جواد جعفری‌نسب
تصویر جلد کتاب از آینه تا ماه

کتاب از آینه تا ماه

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب از آینه تا ماه

کتاب از آینه تا ماه سومین مجموعه شعر دکتر جواد جعفری‌نسب است که انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است. این مجموعه در بردارنده اشعار غزلیات شاعر در موضوعات عاشقانه، اجتماعی و آیینی است.

این کتاب با زبانی خواندنی و جذاب اشعار زیبایی را برای مخاطب روایت می‌کند. شاعر در شناخت کلمات در زبان فارسی توانا است و همین موضوع آثارش را خاص کرده است.

خواندن کتاب از آینه تا ماه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب از آینه تا ماه

در شب چشم تو آیینه حیرانی‌ها

عشق بارید و شدم خیسِ غزل‌خوانی‌ها

عشق بارید و من از آینه لبریز شدم

هم از آن گونه که آیینه ز حیرانی‌ها

من نمی‌ترسم از این خیس شدن‌ها که شده‌ست

چشمم از حادثهٔ عشق تو بارانی‌ها

عشق چشمان مرا شُست بدانگونه که شد

پیش چشمم پیدا عالم پنهانی‌ها

عشق و باران و شب چشم تو و خیس شدن

و من این آینه گردانِ پریشانی‌ها

خواستم از تو سخن ساز کنم، اما حیف!

سوخت در صاعقهٔ عشق، سخندانی‌ها

بر من و سادگی‌ام خُرده نگیرید که هست

سادگی چاشنی لحن خراسانی‌ها

نظری برای کتاب ثبت نشده است
خواستم از تو سخن ساز کنم، اما حیف! سوخت در صاعقهٔ عشق، سخندانی‌ها
📖
عشق چشمان مرا شُست بدانگونه که شد پیش چشمم پیدا عالم پنهانی‌ها
📖
من نمی‌ترسم از این خیس شدن‌ها که شده‌ست چشمم از حادثهٔ عشق تو بارانی‌ها
📖
زحمت به من رسید همیشه به راحتی بر عکس راحتی که به زحمت به من رسید
AHH
عشق بارید و من از آینه لبریز شدم
📖
در شب چشم تو آیینه حیرانی‌ها عشق بارید و شدم خیسِ غزل‌خوانی‌ها عشق بارید و من از آینه لبریز شدم هم از آن گونه که آیینه ز حیرانی‌ها من نمی‌ترسم از این خیس شدن‌ها که شده‌ست چشمم از حادثهٔ عشق تو بارانی‌ها عشق چشمان مرا شُست بدانگونه که شد پیش چشمم پیدا عالم پنهانی‌ها عشق و باران و شب چشم تو و خیس شدن و من این آینه گردانِ پریشانی‌ها خواستم از تو سخن ساز کنم، اما حیف! سوخت در صاعقهٔ عشق، سخندانی‌ها بر من و سادگی‌ام خُرده نگیرید که هست سادگی چاشنی لحن خراسانی‌ها
📖
با من سخن از مرگ نگویید، که دیدم صد سال جلوتر ز وجودم عدمم را
📖
ای قوم! اگر سنگ ببندم شکمم را حاشا که به نانی بفروشم قلمم را فانوسِ شبِ در بدری‌های شما باد! این شعله که سوزانده ز سر تا قدمم را از پیکر خونین گُل سرخ بپرسید انگیزه پرپر شدن دم به دَمم را با مردم آینده بگویید بسازند از تیغهٔ شمشیر ضریح حرمم را بگذار که بر سینهٔ دشمن بنشیند این داغ که افتاده ببیند علمم را می‌میرم از این درد ولی حیف که نشنید در شهر شما هیچ کس آهنگِ غمم را با من سخن از مرگ نگویید، که دیدم صد سال جلوتر ز وجودم عدمم را
📖

حجم

۵۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۵۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۸۰۰
تومان