دانلود و خرید کتاب ماسه و کف جبران خلیل جبران ترجمه مهدی سرحدی
تصویر جلد کتاب ماسه و کف

کتاب ماسه و کف

انتشارات:کلیدر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ماسه و کف

کتاب ماسه و کف نوشتهٔ جبران خلیل جبران (۱۹۳۱-۱۸۸۳)، نویسنده و شاعر آمریکایی لبنانی‌تبار است. این کتاب جلد پنجم از مجموعه آثار جبران خلیل جبران با ترجمهٔ مهدی سرحدی در نشر کلیدر چاپ شده است. «ماسه‌و کف» که در سال ۱۹۲۶ نوشته شده است، مجموعه‌ای ‌است‌ از حکمت‌ها و کلمات ‌قصار و بعضاً حکایات ‌نمادین‌که‌ می‌توان‌ آن‌را همراه ‌با پیامبر گزیده‌ای ‌از اندیشه‌های‌ جبران ‌دانست‌.

درباره کتاب ماسه و کف

جبران خلیل جبران در آغاز کتاب چنین می‌نویسد:

 «این کتاب کوچک، چیزی بیش از نام آن ـ ماسه و کف ـ نیست؛ توده‌ای ریگ و مشتی کف. با وجود آن‌چه که میان دانه‌های آن و دانه‌های دلم، ریختم و از اکسیر روح خویش بر کف آن فشاندم، از حالا تا همیشه، به ساحل نزدیک‌تر خواهم بود تا دریا؛ و به هجران تلخ نزدیک‌تر خواهد ماند، تا وصال وصف‌ناشدنی. میان دو پهلوی هر مرد و زنی، مشتی ماسه و اندکی کف وجود دارد، اما برخی از ما آنچه را که در سینه دارند، بیان می‌کنند و برخی دیگر، از بیان آن آزرمگین‌اند. ولی من، شرم نکردم؛ پس مرا ببخشایید و از من درگذرید.»

کتاب ماسه و کف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ سخنان نغز و آثار جبران خلیل جبران پیشنهاد می‌شود.

درباره جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران در ۶ ژانویۀ ۱۸۸۳ و در خانواده‌‌ای مسیحی مارونی به دنیا آمد. او اهل بشرّی لبنان و یک نویسندهٔ لبنانی-آمریکایی است.

جبران خلیل در کودکی در فقر مطلق زندگی کرد و به همین خاطر از سواد و تحصیل بی‌بهره ماند. او پس از مهاجرت مادرش به آمریکا، توانست به مدرسه برود؛ پس در جوانی، تصمیم گرفت به آمریکا بازگردد تا زبان عربی را یاد بگیرد.

در جنگ جهانی اول جبران خلیل در جبهه‌ٔ آزادی‌خواهان فعال بود و در نشریه‌های عربیِ مهاجران عرب در آمریکا، مقالات، شعر و داستان منتشر می‌کرد. مهم‌ترین کتاب او یعنی پیامبر در سال ۱۹۲۳ منتشر شد.

این نویسنده و شاعر، به نگارش اشعار معنوی و عرفانی پرداخت؛ اشعاری که می‌توانند تأثیرات عمیقی بر روی خوانندگان خود بگذارند. از این رو است که قلم خلیل جبران، لطافتِ خاصّ این‌گونه نوشتارها را در خود دارد.

لحن شعر‌های خلیل جبران اغلب رسمی اما صمیمی است. او در شعرهایش از کلمات معنوی و عرفانی استفاده می‌کند.

آثار جبران خلیل جبران به دو دسته تقسیم می‌شوند: آثاری که به زبان عربی نوشته‌اند و آثار انگلیسی‌زبان.

از میان آثاری که جبران خلیل به زبان عربی نوشته است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

موسیقی

عروسان دشت

ارواح سرکش

اشک و لبخند

بال‌های شکسته

کاروان‌ها و توفان‌ها

نوگفته‌ها و نکته‌ها

و از میان آثاری که وی به زبان انگلیسی نوشته است، باید به موارد زیر اشاره کرد:

دیوانه

نامه‌های عاشقانه

آیا آدم ندید!

پیامبر و رازهای دل

ماسه و کف

مسیحا

پیشتاز

خدایان زمین

سرگردان

مسیح، فرزند انسان

پیامبر

باغ پیامبر

کتاب پیامبر (The Prophet)، مشهورترین اثر خلیل جبران است. این کتاب جز معدود کتاب‌هایی در طول تاریخ بوده که چاپ آن هرگز متوقف نشده است.

بخشی از کتاب ماسه و کف

«وقتی می‌گویی درکم نمی‌کنی، مرا ستایشی کرده‌ای که شایسته‌ی آن نیستم؛ و خود را توهینی روا داشته‌ای که سزاوار آن نیستی.»

«دیوانه‌ام می‌پندارند، زیرا روزگار خویش را به زر آنان نمی‌فروشم و دیوانه‌شان می‌پندارم، زیرا گمان می‌کنند روزگار من به زر خریدنی است.»

٭

انسان، آفریده‌ای سرگشته بود و هزاران هزار سال پیش از آن که دریا و باد، واژگان را بدو ببخشند، در جنگل‌ها خویشتنِ خویش را می‌جست،

پس چگونه خواهد توانست با الفاظ ناچیزی که همین دیروز آنها را فراگرفته، از روزگاران کهن سخن گوید؟

٭

ابوالهول در تمام عمر یک بار به سخن آمد و چنین گفت: یک دانه‌ی شن، صحرایی است و صحرا، یک دانه‌ی شن..

این را بگفت، خاموش شد و دیگر لب نگشود.

من گفته‌ی ابوالهول را شنیدم، اما آن را درنیافتم.

٭

باری، سیمای زنی را نگریستم و فرزندانش را که هنوز زاده نشده‌اند، دیدم.

زنی نیز به چهره‌ام نظر کرد و نیاکان مرا که پیش از ولادت او مرده بودند، شناخت.

٭

اکنون، خوش دارم که فرصت یابم تا خویشتن را کامل کنم؛

و این چگونه ممکن خواهد بود، جز آن که سیاره‌ای شوم که موجودات هوشمند بر آن زندگی می‌کنند.

و آیا گمشده‌ی همه‌ی انسان‌ها، همین نیست؟

معرفی نویسنده
عکس جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران
لبنانیی | تولد ۱۸۸۳ - درگذشت ۱۹۳۱

جبران خلیل جبران در ۶ ژانویه‌ی ۱۸۸۳ در شهر باستانی بشاری، در جبل لبنان واقع در شمال لبنان، در خانواده‌ای از مسیحیان مارونی متولد شد. در زمان تولد او، محل تولدش در نیمه‌ی خودمختار امپراتوری عثمانی قرار داشت. پدر خلیل، بدهی‌های هنگفتی از قمار انباشته کرده بود و شغل خود را از دست داده بود، اما بعدها توسط یک مدیر محلی به مقام و منصب دست یافت. مادر خلیل پیش از ازدواج با پدر خلیل، دو بار ازدواج کرده بود و از ازدواج اولش صاحب یک پسر شده بود. خلیل به غیر از برادر ناتنی خود، پیتر، دو خواهر کوچک‌تر نیز داشت. او هرگز به مکتب نرفت، اما توسط کشیشانی که به خانه‌ی آن‌ها رفت‌وآمد داشتند، زبان عربی و خواندن انجیل را آموخت.

مهدی
۱۳۹۵/۱۲/۰۲

تا بحال چندین بار این کتاب رو خوندم ، برای من هر بار معنی جملاتش عمیق‌تر میشه و بیشتر می‌فهممشون. کتابی بسیار عالی!

ماهیت هر انسان، آن نیست که برایت آشکار می‌کند، بلکه آن چیزی است که نمی‌تواند آشکار نماید؛ پس اگر می‌خواهی او را بشناسی، به گفته‌هایش گوش مسپار، بلکه به ناگفته‌هایش گوش فرا ده.
amir
کشتی امن است و ناخدا، ماهر. این تویی که دلت در آشوب است.
عاطی
اگر دیگری بر تو بخندد، می‌توانی بر او ترحم کنی؛ اما اگر تو بر او بخندی، چه بسا نتوانی از نفس خویش درگذری. و اگر کسی بر تو بدی کند، می‌توانی بدی او را از یاد ببری. اما اگر تو به او بد کنی، کرده‌ی خویش را هماره به خاطر خواهی داشت. پس مطمئن باش که آن دیگری، نیمه‌ی حساس‌تر توست، در کالبدی جدا از پیکره‌ات.
amir
کینه، کالبدی بی‌جان است. چه کسی می‌خواهد گور باشد؟
sepide saad
سهل‌انگار، بیماری است که سودای خودبزرگ‌بینی دارد.
sepide saad
دیوانه‌ام می‌پندارند، زیرا روزگار خویش را به زر آنان نمی‌فروشم، و دیوانه‌شان می‌پندارم، زیرا گمان می‌کنند روزگار من به زر خریدنی است.
amir
برخی از ما، چون مرکب و برخی دیگر، کاغذیم؛ اگر سیاهی مرکب نبود، سپیدی لال می‌ماند و اگر سپیدی کاغذ نبود، سیاهی نابینا می‌شد.
علی میرزایی نژاد
چه ابله است آن‌که می‌کوشد نگاه کینه توز خویش را در پس نقاب لبخندی پنهان کند.
amir
ارزش انسان به چیزی است که اشتیاق رسیدن به آن را دارد، نه به آنچه که بر آن دست می‌یابد.
باران
ناکامی پرآزرم، به که کامیابی پرادعا!
sepide saad
آن‌گاه که به پایان آنچه باید بدانی، برسی؛ در آستانه‌ی آنچه که باید احساس کنی خواهی بود.
sepide saad
اگر در برابر یکدیگر به گناهانمان اعتراف کنیم، همگی از عدم نوآوری خویش می‌خندیم. و اگر همه‌ی فضیلت‌های خویش را بر یکدیگر بنمایانیم، باز هم به همان سبب خواهیم خندید.
sepide saad
مروارید، معبدی است که اشتیاق، آن را پیرامون دانه‌ی شنی برپا کرده است. کدام اشتیاق، پیکر ما را پیرامون کدامین دانه بنا کرد؟
nader kamrani
اگر زمستان بگوید: بهار در دل من جای دارد، چه کسی آن را باور می‌کند؟ ٭ در دل هر دانه شوقی نهفته است.
Della

حجم

۲۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

حجم

۲۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان