دانلود و خرید کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران علامه قطب‌الدین راوندی ترجمه لطیف راشدی
تصویر جلد کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران

کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران

انتشارات:نشر جمال
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران

داستان‌های قرآن و پیامبران اثر علامه قطب الدین راوندی با ترجمه لطیف راشدی منتشر شده است.. قرآن سرشار از قصه‌های واقعی پندآموز و عبرت‌انگیز برای مومنان و کافران است. هم مومنان را تشویق به استحکام ایمان می‌کند و هم به غیرمومنان هشدار می‌دهد که زمانه همیشه بر وفق مرادشان نخواهد بود تا هر چه دوست دارند انجام دهند. دنیا تنها همین دنیای مادی نیست و حسابرسی دیر یا زود از راه می‌رسد.

در قصّه‌های قرآن، به شیوه‌ای کاملاً تجسّمی و عینی، مؤمنان و کافران جلوه‌های رحمت و انتقام پروردگار را لمس می‌کنند. صحنه‌های امیدبخش زندگی و پیروزی مؤمنان در کنار مناظر هلاک و آوارگی و زبونی کافران، همچون سمفونی باشکوهی جلوه می‌کند که ساعتی مخاطب را در خویش فرو می‌برد و گوشه گوشهٔ جانش را گاه از امید و گاه از بیم لبریز می‌سازد.

 در این کتاب ابتدا با سنت الهی در بیان قصه‌های قرآنی آشنا می‌شوید و سپس وارد دنیای شگفت و پر از درس قصه‌های قرآنی می‌شوید و از زبان معصومین پاسخ سوالات خود درباره این قصه‌ها و چند و چون آن‌ها را می‌خوانید.

  • باب اول: قصهٔ حضرت آدم (ع)
  • باب دوم: قصه‌هایی از حضرت ادریس و حضرت نوح (ع)
  • باب سوم: قصه‌هایی از حضرت هود و حضرت صالح (ع)
  • باب چهارم: قصهٔ حضرت ابراهیم خلیل (ع)
  • باب پنجم: قصه‌هایی از حضرت لوط و ذی‌القرنین (ع)
  • باب ششم: قصه‌هایی از حضرت یعقوب و حضرت یوسف (ع)
  • باب هفتم: قصه‌هایی از حضرت ایوب و حضرت شعیب (ع)
  • باب هشتم: قصه‌هایی از حضرت موسی بن عمران (ع)
  • باب نهم: داستان‌هایی دربارهٔ بنی‌اسرائیل
  • باب دهم: داستان‌هایی از حضرت اسماعیل و لقمان حکیم
  • باب یازدهم: داستان‌هایی از حضرت داود (ع)
  • باب دوازدهم: قصه‌هایی از حضرت سلیمان (ع)
  • باب سیزدهم: داستان‌هایی از ذی‌الکفل و عمران (ع)
  • باب چهاردهم: داستان‌هایی از حضرت زکریا و حضرت یحیی (ع)
  • باب پانزدهم: داستان‌هایی از حضرت ارمیا و حضرت دانیال (ع)
  • باب شانزدهم: داستان‌هایی از حضرت جرجیس و حضرت عزیر و حزقیل (ع)
  • باب هفدهم: داستان‌هایی از حضرت شعیا و اصحاب اخدود و حضرت الیاس و الیسع و حضرت یونس و اصحاب کهف و اصحاب رقیم (ع)
  • باب هجدهم: داستان‌هایی از حضرت عیسی (ع)
  • باب نوزدهم: داستان‌هایی از معجزات پیغمبر اسلام حضرت محمد (ص) و جنگ‌های آن حضرت و...
  • باب بیستم: داستان‌هایی از زندگی حضرت محمد (ص)

خواندن کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران را به چه کسانی یپشنهاد می‌کنیم

 اگر دوست دارید از دریای معرفت قصه‌های قرآنی جرعه‌ای بنوشید این کتاب را بخوانید و لذت ببرید.

 بخشی از کتاب داستان‌های قرآن و پیامبران

حضرت ابوجعفر (ع) می‌فرماید: «از امیرالمؤمنین (ع) سؤال شد: آیا در زمین، مخلوقی که خداوند، او را پیش از خلقت آدم (ع) و فرزندانش خَلق کرده باشد، وجود داشته است؟ حضرت فرمود: آری، در آسمان‌ها و زمین، مخلوقاتی وجود داشت که شب و روز خداوند را تقدیس و تسبیح می‌گفتند و او را بزرگ می‌داشتند و در اعمال‌شان سستی نمی‌ورزیدند و زمانی که خداوند عزّوجل، زمین‌ها را پیش از خلقت آسمان‌ها خَلق کرد، [و پس از آن، آسمان‌ها را آفرید] فرشتگان روحانی را خَلق کرد که بالهایی داشتند و به واسطهٔ آن‌ها، هر جایی که خداوند می‌خواست، پرواز می‌کردند و خداوند آن فرشتگان را بین طبقات آسمان‌ها سکنی داد و آن‌ها شب و روز خداوند را تقدیس می‌کردند و خداوند از میان‌شان، اسرافیل و میکائیل و جبرئیل را برگزید، پس از خلقت آن فرشتگان، خداوند، جنیّان روحانی را بر روی زمین خلق کرد که بال‌هایی داشتند و خلقت آن‌ها غیر از خلقت فرشتگان بود به‌گونه‌ای که پرواز کردن‌شان به اندازهٔ پرواز فرشتگان نمی‌رسید و همچنین تفاوت‌های دیگری و خداوند، آن جنیان را بین طبقات زمین‌های هفت‌گانه و بر بالای آن‌ها سکنی داد و آن‌ها شب و روز خداوند را تقدیس می‌کردند و در اعمالشان سستی نمی‌کردند، سپس مخلوقاتی متفاوت از جنّیان آفرید که جسم و روح داشتند و بال نداشتند و می‌خوردند و می‌آشامیدند و آن‌ها مخلوقی به نام «نسناس» بودند؛ که شبیه انسان بودند؛ امّا انسان نبودند و خداوند، آن‌ها را در وسط‌های زمین در پشت زمین، همراه با جنیان سُکنی داد و آن‌ها شب و روز خداوند را تقدیس می‌کردند و سستی نمی‌ورزیدند و جنیان در آسمان به پرواز درمی‌آمدند و فرشتگان را در آسمان‌ها دیدار می‌کردند و بر آن‌ها سلام می‌کردند و با آن‌ها نشست و برخاست می‌کردند و خیر و نیکی را از آنان فرا می‌گرفتند؛ امّا گروهی از جنیان و نسناس‌هایی که خداوند، آن‌ها را خلق کرده و در میان زمین‌ها سُکنی داده بود، سرکشی کرده و از فرمان خداوند سرپیچی نمودند و در زمین به ناحق دست به طغیان زدند و برخی از آنان در طغیان و سرکشی علیه خداوند بر یکدیگر پیشی گرفتند تا اینکه در میان خود دست به فساد و خونریزی زدند و ربوبیّت خداوند متعال را انکار کرده و به آن کافر شدند؛ امّا آن گروه از جنّیان که مطیع امر خداوند بودند بر خلاف جنیّان و نسناس‌هایی که از فرمان خداوند سرپیچی کردند، به اطاعت خداوند و طلب رضایت و خشنودی او مشغول بودند؛ بنابراین خداوند بال‌های جنیانی را که از فرمانش سرپیچی می‌کردند و مرتکب گناه می‌شدند، فرو افکند و جنیان مطیع فرمان خداوند، شب و روز در آسمان به پرواز درمی‌آمدند و ابلیس که نامش حارث بود در میان فرشتگان به عنوان یکی از جنیان فرمان‌بر خداوند، ظاهر می‌شد؛ سپس خداوند، مخلوقی را بر خلاف خلقت فرشتگان و جنیان و نسناس‌ها خلق کرد که مانند چرندگان در زمین حرکت می‌کردند و همچون چارپایان در چراگاه‌های زمین می‌چریدند و می‌آشامیدند و تمام آن‌ها از جنس مذکّر بودند و جنس مؤنثی در میان‌شان نبود و خداوند، شهوت نسبت به زنان و عشق به فرزندان و حرص و طول آرزو و لذت زندگی را در میان‌شان قرار نداده بود، نه شب، آن‌ها را فرا می‌گرفت و نه روز در حالی که از چارپایان و چرندگان نبودند. لباس‌شان از برگ درختان و نوشیدنی‌شان از چشمه‌های پرآب و درّه‌های بزرگ بود، سپس خداوند اراده کرد که آن‌ها را به دو گروه تقسیم کند

Mohammadii
۱۴۰۱/۰۸/۲۴

کتابی بسیار غنی با آموزه های صد درصدی و پاسخ های قطعی به خلقت و هر آنچه را که نیاز داریم از عبرت ها تا مفاهیم بنیادی ،اخلاقی، فلسفی و ... پیشنهاد میکنم در هفته کتابخوانی رایگان کنید تا استفاده کنند. سپاس

ابراهیم ن
۱۴۰۱/۰۹/۲۶

خیلی جالبه،زندگی انسان رو از اول تا اخر نوشته... فقط یکم زیاده اخراش جالب نبود برام و نامفهوم

فاطمه
۱۴۰۲/۰۱/۰۳

درمورد حضرت ابراهیم و پسرانش طبق تورات تحریف شده نوشته اند، نه منابع اهل شیعه. من تا اونجا خوندم و متوجه شدم این کتاب تحریف شده است

۱۷۸) امام صادق (ع) می‌فرماید: «خداوند متعال به موسی (ع) وحی فرمود: ای موسی! شکر مرا به‌جای آور آن گونه که شایستهٔ آن است. عرضه داشت: ای پروردگارم! چگونه تو را آن گونه که شایسته است شکر کنم و هیچ شکری را به‌جا نمی‌آورم مگر اینکه تو آن را بر من عطا کرده‌ای. فرمود: ای موسی! آن گونه که شایسته است شکر مرا به جای آوردی، زمانی که دانستی که شکر از جانب من است.»
m.n
افرادی می‌گویند که خداوند، حواء را از پهلوی راست آدم (ع) خلق کرد، حضرت (ع) فرمود: «سبحان الله! آیا خداوند قدرت نداشت تا همسری برای آدم (ع) از غیر از پهلویش خلق کند؟ هیچ گوینده‌ای نباید بگوید که برخی از اعضای آدم (ع) با برخی دیگر نکاح می‌کرد.» سپس فرمود: «زمانی که خداوند متعال، آدم (ع) را خلق کرد و به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنند، خواب را بر آدم (ع) فرو افکند، سپس آغاز به خلقت حواء کرد، و او را در
ابراهیم ن
زمانی که ذوالقرنین خواست از آنجا بازگردد، به فرشته گفت: به من سفارشی کن. فرشته گفت: دغدغهٔ روزیِ فردا را نداشته باش و کار امروز را به فردا نینداز و برای آنچه که از دست داده‌ای غمگین مشو و تو را سفارش می‌کنم به نرم‌خویی و اینکه زورگو و متکبّر نباشی.
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
در مورد ایجاد نسل از آدم (ع) و از فرزندان او و اینکه چگونه بوده سؤال شد و به ایشان (ع) عرض شد: مردم می‌گویند که خداوند متعال به آدم (ع) وحی می‌فرمود که دخترانش را به ازدواج پسرانش درآورد. و اینکه می‌گویند: اصل و ریشهٔ تمام مردم از برادران و خواهران است. حضرت (ع) این مطلب را رد کرد و فرمود: برخی حیوانات، خواهر خود را نمی‌شناسند؛ پس زمانی که بر او می‌جهند و با او نزدیکی می‌کنند، بعد از آن می‌فهمند که خواهرشان بوده، با دندان، آلت تناسلی خود را گاز می‌گیرند تا اینکه آن را قطع می‌کنند و می‌میرند و برخی دیگر نیز که مادر خود را نمی‌شناسند همین عمل را انجام می‌دهند، پس چطور در مورد انسان که دارای فضیلت و علم است، این مطلب می‌تواند درست باشد؛ به استثنای نسلی از این امّت که معتقدند از علم اهل بیت پیامبرانشان رویگردانند، در نتیجه علم را از جایی که فرمان داده نشده‌اند، دریافت می‌کنند و دچار آن گمراهی‌ای می‌شوند که به آن معتقدند و من می‌گویم، تنها کسانی این عقیده را دارند که در پی تقویت حجّت‌های مجوس هستند.» ۳۲) سپس آن حضرت (ع) شروع کردند به صحبت در مورد اینکه آغاز ایجاد نسل بشر چگونه بود و فرمودند:
ابراهیم ن
پس از مراسم تشییع پیکر پاک آن فرزانه، در جوار مرقد مطهّر حضرت معصومه به خاک سپرده شد و روح «سعید» محدثان با زمزمه «عاش سعیداً و مات سعیداً» به ملکوت اعلی پَرکشید. از آن پس جسم مطهّرش با کتاب‌ها و نوشته هایش جاودانه شد و روزی که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهّر حضرت معصومه با پیکر سالم و سیمای نورانیش روبه رو شدند چیزی جز این منزلت را برای او تصوّر نکردند که باید جسم مطهرش چون روح شاهد و ناظرش بر حوزهٔ فقاهت اهل بیت تا قیام قیامت سالم بماند.
ابراهیم ن
سپس مخلوقاتی متفاوت از جنّیان آفرید که جسم و روح داشتند و بال نداشتند و می‌خوردند و می‌آشامیدند و آن‌ها مخلوقی به نام «نسناس» بودند؛ که شبیه انسان بودند؛ امّا انسان نبودند
UNKNOWN.........
خداوند متعال، آدم را از گِل و حوّا را از آدم آفرید؛ از این رو همّت مردان، زمین و همّت زنان، مردان هستند و گفته شده که پوست زمین، پایین‌ترین قسمت زمین چهارم به سوی اعتدال است؛ زیرا پوست زمین در میان فرشتگان خلق شده است.»
Mohammadii
سپس ملک‌الموت در حالی که او زیر نور خورشید نشسته بود نزدش آمد و گفت: سلام بر تو! و نوح (ع) سلام او را پاسخ داد و فرمود: برای چه آمده‌ای؟ ملک‌الموت گفت: آمده‌ام تا جانت را بگیرم. نوح (ع) فرمود: می‌گذاری از زیر نور خورشید به سایه بروم؟ ملک‌الموت گفت: آری. پس نوح به سایه رفت سپس فرمود: ای ملک‌الموت! آنچه در دنیا بر من گذشت مانند جابجایی‌ام از زیر خورشید به سایه بود، پس آنچه به آن فرمان داده شده‌ای را اجرا کن، در این حال، ملک‌الموت جانش را گرفت.»
Mohammadii
زمانی که موسی (ع) از عالم جدا می‌شد، موسی (ع) عرضه داشت: مرا نصیحتی کن. خضر (ع) فرمود: چیزی را در پیش بگیر و ملازم آن باش که همراه با آن چیزی به تو ضرر نمی‌رساند همان گونه که چیزی غیر از آن به تو سود نمی‌رساند؛ و تو را برحذر می‌دارم از لجاجت و به دنبال چیزی رفتن که نیازی به آن نداری و خندیدن بدون تعجّب کردن. ای پسر عمران، هرگز کسی را به خاطر خطایش عیب‌جویی مکن و بر گناه خود اندوهگین باش و گریه کن.»
فرسا
قفل‌های آسمان، شرک به خداست. و بنده و کنیز وقتی مشرک باشند عملی از آن‌ها به سوی خداوند سبحان بالا نمی‌رود. گفتند: کلیدهای آن چیست؟ علی (ع) فرمود: گواهی به اینکه هیچ معبودی جز خدا نیست و محمّد، بنده و فرستادهٔ اوست. گفتند: در مورد قبری به ما خبر بده که صاحبش را با خود بُرد. فرمود: آن، نهنگ است، زمانی که یونس را بلعید و او را در دریاهای هفت‌گانه سیر داد. گفتند: به ما در مورد کسی خبر بده که قومش را انذار داد و ترساند و او نه از جن است و نه از انس. فرمود: او مورچهٔ سلیمان است که گفت: {یا أَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکنَکمْ لا یحْطِمَنَّکمْ سُلَیمانُ وَ جُنُودُهُ}
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
{أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبًا}: «تو پنداری که (قصه) اصحاب کهف و رقیم (در مقابل این همه آیات قدرت و حکمت‌های ما) از آیات عجیب ماست؟.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
من محمود هستم و این یکی محمّد (ص) است. من، اعلی هستم و این علی (ع) است، من، فاطر هستم و این فاطمه (س) است من ذو احسان، هستم و این حسن (ع) است و من، محسن هستم و این حسین (ع) است. با خود سوگند خورده‌ام که هر کس نزدم می‌آید در دلش به اندازهٔ دانهٔ خردلی از محبت یکی از آن‌ها باشد، او را وارد بهشتم کنم و به عزّتم سوگند خورده‌ام که هر کس نزدم می‌آید و در دلش به اندازهٔ دانهٔ خردلی از بغض و دشمنی یکی از آن‌ها باشد، او را وارد جهنّم خود کنم. ای آدم! این‌ها برگزیدگان من از خلقم هستند، به واسطهٔ آن‌ها هر کس نجات یافت، نجات یافت و هر کس هلاک شد، هلاک شد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
امام صادق (ع) می‌فرماید: «به ابلیس فرمان داده شد که در برابر آدم (ع) سجده کند؛ از این رو گفت: پروردگارا! به عزّتت سوگند می‌خورم که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری، قطعاً تو را عبادتی خواهم کرد که هرگز کسی به مانند آن تو، را عبادت نکرده است. خداوند عزّوجلّ فرمود: من دوست دارم آن گونه که می‌خواهم اطاعت شوم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
موسی (ع) عرضه داشت: مرا نصیحتی کن. خضر (ع) فرمود: چیزی را در پیش بگیر و ملازم آن باش که همراه با آن چیزی به تو ضرر نمی‌رساند همان گونه که چیزی غیر از آن به تو سود نمی‌رساند؛ و تو را برحذر می‌دارم از لجاجت و به دنبال چیزی رفتن که نیازی به آن نداری و خندیدن بدون تعجّب کردن. ای پسر عمران، هرگز کسی را به خاطر خطایش عیب‌جویی مکن و بر گناه خود اندوهگین باش و گریه کن.»
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
موسی (ع) فرمود: به من خبر بده دربارهٔ گناهی که اگر بنی‌آدم، آن را مرتکب شود؛ تو بر او چیره می‌گردی. ابلیس پاسخ داد: زمانی که دچار خودبزرگ‌بینی شود؛ کارهای نیک خود را بسیار بداند و گناهش را کوچک بشمارد.
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
از آن پس جسم مطهّرش با کتاب‌ها و نوشته هایش جاودانه شد و روزی که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهّر حضرت معصومه با پیکر سالم و سیمای نورانیش روبه رو شدند
UNKNOWN.........
«کلماتی که آدم (ع) دریافت کرد و آموخت و به واسطهٔ آن‌ها توبه‌اش پذیرفته شد این کلمات بود: «اللّهُمَّ لاٰ إلهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ إنّی عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لِی إنَّکَ أَنْتَ التَوّابُ الرَّحیمُ لاٰ إلهَ الّا أنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لِی إنَّکَ أنْتَ خَیْرُ الْغافِرین»؛ «پروردگارا! هیچ
کاربر ۵۲۸۶۵۸۳

حجم

۳۶۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۳۴ صفحه

حجم

۳۶۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۳۴ صفحه

قیمت:
۸۶,۸۰۰
۴۳,۴۰۰
۵۰%
تومان