
کتاب ما تنها نیستیم
معرفی کتاب ما تنها نیستیم
کتاب ما تنها نیستیم نوشتهٔ غلامرضا حیدری ابهری، با تصویرگری «مجید صالحی»، ویراستهٔ «معصومه مرادی» و با طراحی گرافیک «شاپور حاتمی» توسط نشر جمال در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این ناداستان در دستهٔ ادبیات کودک و نوجوان قرار میگیرد و به زبان ساده و صمیمی، مراحل تولید یک کتاب را از ایده تا انتشار برای نوجوانان روایت میکند. کتاب حاضر بهخوبی نشان داده که تولید یک کتاب، حاصل تلاش گروهی بزرگ و همدل است. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ما تنها نیستیم اثر غلامرضا حیدری ابهری
کتاب «ما تنها نیستیم» در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان با نگاهی تازه و روایتی داستانی، پشتپردهٔ تولید یک کتاب را به تصویر کشیده است. «غلامرضا حیدری ابهری»، نویسندهٔ شناختهشدهٔ حوزهٔ کودک و نوجوان در این کتاب با زبانی صمیمی و نامهنگارانه، نهتنها به دغدغههای شخصی و خانوادگی میپردازد، بلکه با جزئیات فراوان، نقش هر یک از اعضای تیم تولید کتاب را از نویسنده، تایپیست، ویراستار، تصویرگر، گرافیست، لیتوگراف، چاپچی، صحاف و حتی ناشر و پخشکننده شرح داده است. این کتاب در سال ۱۴۰۳ و در ایران منتشر شده و بهنوعی میتوان آن را یکی از معدود آثار بومی دانست که به این شکل جامع و ملموس، فرایند خلق یک کتاب را برای نوجوانان بازگو میکند. نویسنده با تسلط بر موضوع و تجربهٔ زیسته در فضای نشر، اثری خلق کرده که هم جنبهٔ آموزشی دارد و هم با روایت داستانی و طنزآمیزش خواننده را با خود همراه میکند. کتاب «ما تنها نیستیم» نهتنها به عنوان یک کتاب آموزشی، بلکه بهعنوان یک اثر الهامبخش برای نوجوانانی نوشته شده که به نویسندگی یا دنیای کتاب علاقه دارند. این کتاب بهخوبی نشان میدهد که تولید یک کتاب، حاصل تلاش یک گروه بزرگ و همدل است. این اثر، ساختاری روایی و نامهنگارانه دارد و بهجای فصلبندی کلاسیک، هر بخش آن به یکی از مراحل تولید کتاب اختصاص یافته است. اثر حاضر با دلخوری و گلهگذاری نویسنده شروع میشود و سپس به معرفی اعضای تیم تولید کتاب میپردازد؛ نویسنده و ایدهپردازی، مشورت با استادان، بازنویسی و ویرایش، تایپ و غلطگیری، انتخاب نام و تصویرگر، طراحی گرافیک و تایپوگرافی، لیتوگرافی، چاپ و صحافی و در نهایت پخش و عرضهٔ کتاب. هر بخش با مثالهای واقعی و روایتهای طنزآمیز، نقش هر فرد را در موفقیت کتاب توضیح داده و در پایان، نویسنده با جمعبندی، اهمیت کار تیمی را یادآور شده است.
خلاصه کتاب ما تنها نیستیم
کتاب «ما تنها نیستیم» با یک نامهٔ صمیمی آغاز میشود. نویسنده خطاب به دوستش «سعید» از دلخوریهای کوچک و مقایسههای ناعادلانه میگوید و بهبهانهٔ همین گلهگذاری، وارد روایت آموزندهای از فرایند تولید کتاب میشود. داستان، ماجرای برادر نویسنده (فرهاد) را دنبال میکند که نویسندهای موفق است و بهتازگی کتابی با عنوان «کشتیهای خدا» نوشته است. نویسنده با جزئیات، مراحل مختلف تولید این کتاب را شرح میدهد؛ از جرقهٔ ایده و مشورت با استادان و دوستان تا نوشتن و بازنویسیهای مکرر، تایپ و غلطگیری، ویرایش حرفهای، انتخاب نام و تصویرگر، طراحی گرافیک، لیتوگرافی، چاپ و صحافی و در نهایت پخش و عرضهٔ کتاب. در هر مرحله، نقش افراد مختلف تیم تولید کتاب با مثالهای واقعی و ملموس بیان میشود و نویسنده با زبان طنز و مثالهای روزمره نشان میدهد که موفقیت یک کتاب حاصل تلاش یک جمع است. پیام اصلی کتاب این است که هیچکس در مسیر موفقیت تنها نیست و هر دستاوردی، نتیجهٔ همکاری و همدلی یک تیم است. کتاب حاضر با نگاهی مثبت و الهامبخش، نوجوانان را به کار گروهی، تلاش و پیگیری علاقههایشان تشویق میکند و درعینحال آنها را با دنیای ناشناخته و جذاب نشر آشنا میسازد.
چرا باید کتاب ما تنها نیستیم را بخوانیم؟
این کتاب با زبان ساده و صمیمی پشتصحنهٔ تولید کتاب را مثل یک داستان روایت کرده و نشان داده است که موفقیت حاضل کار یک نفر نیست؛ نتیجهٔ تلاش یک گروه است. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به نویسندگی و کتاب، بلکه برای هر کسی که دوست دارد بداند پشت هر اثر فرهنگی چه دنیای بزرگی خوابیده، یک انتخاب مناسب است.
کتاب ما تنها نیستیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به همهٔ نوجوانانی که به نویسندگی، کتاب و دنیای نشر علاقه دارند پیشنهاد میکنیم. اگر دوست دارید بدانید یک کتاب چطور متولد میشود یا همیشه دوست داشتید نویسنده شوید، «ما تنها نیستیم» برایتان الهامبخش خواهد بود؛ همچنین این اثر را به معلمان و مربیانی که میخواهند دانشآموزان را با فرایند تولید کتاب آشنا کنند، پیشنهاد میکنیم. اگر از کتابهایی مثل «قصههای مجید» یا آثار «مصطفی رحماندوست» لذت بردهاید، فضای صمیمی و آموزندهٔ این کتاب را دوست خواهید داشت.
بخشی از کتاب ما تنها نیستیم
«مگر قرار است همهی مردم مثل هم باشند؟ مگر همهی کوهها هماندازهاند؟ مگر همهی عُلها همرنگاند؟ مر همهی پرندهها مثل هم آواز میخوانند؟ مگر همهی ستارهها روشنیشان مانند هم است؟ و مگر همهی درختها یک نوع میوه میدهند؟ ماجرای ما آدمها نیز همین است. همه مثل هم نیستیم. به قول قدیمیها: «پنج انگشت باهم برادرند؛ امّا برابر نیستند.» خدا همهی آدمها را مثل هم نیافریده است. بعضیها سفیدند و بعضیها سیاه؛ بعضیها قدبلندند و بعضیها قدکوتاه؛ بعضیها موی قشنگتری دارند و بعضیها صدای زیباتری؛ بعضیها ریاضی را راحتتر یاد میگیرند و بعضیها زبان را و بعضیها نقاشی بهتر میکشند و بعضیها کاردستی بهتر میسازند. سعیدجان! من و فرهاد هم اگرچه برادریم؛ امّا استعدادها، علاقهها و تواناییهایمان باهم فرق میکند. مگر ذوق و سلیقهی خود تو با ذوق و سلیقهی برادر بزرگترت مجید و برادر کوچک ترت حمید یکی است؟ البته نمیخواهم همهی موفقیّتهای فرهاد را نتیجهی استعداد او بشمارم؛ نه حواسم هست. اگر کسی اهل کار و تلاش نباشد، با صرف داشتن استعداد به جایی نمیرسد. فرهاد هم، در کشف استعداد نویسندگیاش و شکوفا ساختن آن تلاشهای زیادی انجام داده است و بیدلیل نیست که در این میدان چنین شتابان تا حالا سه تا از کتابهایش منتشر شده و آخرین کتابش نیز در جشنوارهی کتاب سال دانشجویی به عنوان کتاب برگزیده شناخته شده است. او واقعاً شایستگی این موفقیّتها را دارد.»
حجم
۱۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۱۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه