کتاب بندانگشتی موش قایق سوار

معرفی کتاب بندانگشتی موش قایق سوار

کتاب الکترونیکی «بندانگشتی موش قایق‌سوار» نوشتهٔ مسلم ناصری با تصویرگری «اعظم‌السادات سیادت» و نشر «جمال» داستانی کودکانه دربارهٔ ماجراجویی‌های یک موش کوچک و کنجکاو است. این کتاب با روایت ماجراهای بندانگشتی، به دنیای حیوانات و چالش‌های زندگی آن‌ها می‌پردازد و برای گروه سنی بالای ۹ سال مناسب است. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بندانگشتی موش قایق سوار

داستان «بندانگشتی موش قایق‌سوار» در فضایی فانتزی و با محوریت حیوانات روایت می‌شود. شخصیت اصلی، موشی کوچک و سفید است که به دلیل کنجکاوی و سر به هوایی، مدام درگیر ماجراهای تازه می‌شود. روایت کتاب با زبانی کودکانه و طنزآمیز، به موضوعاتی مانند دوستی، خطرپذیری، خانه و امنیت، و اهمیت فکرکردن پیش از عمل می‌پردازد. این اثر در قالب داستانی بلند و پیوسته، ماجراهای بندانگشتی را از خانه‌سازی تا مواجهه با خطرات طبیعی و حیوانات دیگر دنبال می‌کند. کتاب در دوره‌ای معاصر نوشته شده و با تصویرگری رنگی، فضای داستان را برای مخاطب کودک جذاب‌تر می‌کند. در کنار روایت اصلی، به روابط خانوادگی، دوستی و اهمیت همکاری نیز اشاره می‌شود. داستان با ماجراهای پی‌درپی و شخصیت‌های متنوع، مخاطب را با دنیای حیوانات و چالش‌های آن‌ها آشنا می‌کند.

خلاصه کتاب بندانگشتی موش قایق سوار

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی موش سفیدی به نام «بندانگشتی» آغاز می‌شود که به خاطر سر به هوایی و بی‌توجهی به توصیه‌های دوستانش، خانه‌ای با تنها یک در ساخته است. پس از بارش شدید باران و جاری‌شدن سیل، بندانگشتی مجبور می‌شود برای نجات جانش از راهروی نیمه‌کاره‌ای که قبلاً کنده بود، فرار کند و سرانجام به درخت گردو پناه ببرد. او با استفاده از پوست گردو برای خود قایقی می‌سازد و به جست‌وجوی خانه‌ای جدید راه می‌افتد. در مسیر، با خطراتی مانند مار، تمساح و عقاب روبه‌رو می‌شود و هر بار با هوش و شجاعت از آن‌ها می‌گریزد. بندانگشتی در ادامه به جمع موش‌هایی می‌رسد که شاه موش‌ها را از دست راسو نجات می‌دهند و با نقشه‌ای هوشمندانه، راسو را فریب می‌دهند. در پایان، بندانگشتی با دخترخاله‌اش خانواده‌ای تشکیل می‌دهد و خانه‌ای امن و بزرگ می‌سازد. داستان با اشاره به دختر بندانگشتی، «نازنین سیاه»، که علاقه‌مند به نوشتن داستان پدرش است، به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب بندانگشتی موش قایق سوار را خواند؟

این کتاب با روایت ماجراهای پرهیجان و طنزآمیز، به موضوعاتی مانند اهمیت فکرکردن پیش از عمل، همکاری و دوستی، و مواجهه با مشکلات می‌پردازد. شخصیت اصلی با کنجکاوی و شجاعت، از دل خطرات عبور می‌کند و در نهایت به رشد و بلوغ می‌رسد. داستان برای کودکان فرصتی فراهم می‌کند تا با دنیای حیوانات آشنا شوند و ارزش‌هایی مانند همدلی، تلاش و امید را تجربه کنند.

خواندن کتاب بندانگشتی موش قایق سوار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان بالای ۹ سال که به داستان‌های حیوانات و ماجراجویی علاقه دارند مناسب است. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال داستان‌هایی با پیام‌های تربیتی و اخلاقی هستند، گزینهٔ خوبی به شمار می‌آید.

بخشی از کتاب بندانگشتی موش قایق سوار

«بندانگشتی بلاء هر روزجایی بود. یک‌روزدرمزرعه بود و ازساقه‌های گندم بالا می‌رفت. یک روزدرباغ این‌وّر و اون‌ورمی‌چست. گاهی هم به همسایه‌ها سر می‌زد. گل می‌گفت و گل می‌شنید و می‌خندید. شاد و سرحال بود. همه او را دوست داشتند. بندانگشتی وقتی خسته می‌شد. بر می‌گشت زیر زمین توی لانه‌اش. لانه‌ای که فقط یک در داشت. هرچه دوستانش می‌گفتند: «بندانگشتی جان! خانه‌ی موش باید چند تا درداشته باشد. چند تا ینجره داشته باشد تا اگر خطری بود؛ بتواند فرارکند.» ولی او قبول نمی‌کرد و می‌گفت: «درست است من کوچک و ریزم؛ ولی ذم دراز دارم. دندان تیز دارم. پنجه‌های ریزدارم. کسی نمی‌تونه به من آسیبی برسونه.» - ممکنه تو با کسی کاری نداشته باشی؛ اما گاهی دیگران با تو کار دارند. - ولی من سبیل درازدارم. وان ۳ تیزدارم. هرچه دوستانش می‌گفتند بی‌فایده بود.»