بریدههایی از کتاب داستانهای قرآن و پیامبران
۳٫۰
(۸)
۱۷۸) امام صادق (ع) میفرماید: «خداوند متعال به موسی (ع) وحی فرمود: ای موسی! شکر مرا بهجای آور آن گونه که شایستهٔ آن است. عرضه داشت: ای پروردگارم! چگونه تو را آن گونه که شایسته است شکر کنم و هیچ شکری را بهجا نمیآورم مگر اینکه تو آن را بر من عطا کردهای. فرمود: ای موسی! آن گونه که شایسته است شکر مرا به جای آوردی، زمانی که دانستی که شکر از جانب من است.»
m.n
افرادی میگویند که خداوند، حواء را از پهلوی راست آدم (ع) خلق کرد، حضرت (ع) فرمود: «سبحان الله! آیا خداوند قدرت نداشت تا همسری برای آدم (ع) از غیر از پهلویش خلق کند؟ هیچ گویندهای نباید بگوید که برخی از اعضای آدم (ع) با برخی دیگر نکاح میکرد.» سپس فرمود: «زمانی که خداوند متعال، آدم (ع) را خلق کرد و به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنند، خواب را بر آدم (ع) فرو افکند، سپس آغاز به خلقت حواء کرد، و او را در
ابراهیم ن
زمانی که ذوالقرنین خواست از آنجا بازگردد، به فرشته گفت: به من سفارشی کن. فرشته گفت: دغدغهٔ روزیِ فردا را نداشته باش و کار امروز را به فردا نینداز و برای آنچه که از دست دادهای غمگین مشو و تو را سفارش میکنم به نرمخویی و اینکه زورگو و متکبّر نباشی.
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
پس از مراسم تشییع پیکر پاک آن فرزانه، در جوار مرقد مطهّر حضرت معصومه به خاک سپرده شد و روح «سعید» محدثان با زمزمه «عاش سعیداً و مات سعیداً» به ملکوت اعلی پَرکشید.
از آن پس جسم مطهّرش با کتابها و نوشته هایش جاودانه شد و روزی که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهّر حضرت معصومه با پیکر سالم و سیمای نورانیش روبه رو شدند چیزی جز این منزلت را برای او تصوّر نکردند که باید جسم مطهرش چون روح شاهد و ناظرش بر حوزهٔ فقاهت اهل بیت تا قیام قیامت سالم بماند.
ابراهیم ن
در مورد ایجاد نسل از آدم (ع) و از فرزندان او و اینکه چگونه بوده سؤال شد و به ایشان (ع) عرض شد: مردم میگویند که خداوند متعال به آدم (ع) وحی میفرمود که دخترانش را به ازدواج پسرانش درآورد. و اینکه میگویند: اصل و ریشهٔ تمام مردم از برادران و خواهران است. حضرت (ع) این مطلب را رد کرد و فرمود: برخی حیوانات، خواهر خود را نمیشناسند؛ پس زمانی که بر او میجهند و با او نزدیکی میکنند، بعد از آن میفهمند که خواهرشان بوده، با دندان، آلت تناسلی خود را گاز میگیرند تا اینکه آن را قطع میکنند و میمیرند و برخی دیگر نیز که مادر خود را نمیشناسند همین عمل را انجام میدهند، پس چطور در مورد انسان که دارای فضیلت و علم است، این مطلب میتواند درست باشد؛ به استثنای نسلی از این امّت که معتقدند از علم اهل بیت پیامبرانشان رویگردانند، در نتیجه علم را از جایی که فرمان داده نشدهاند، دریافت میکنند و دچار آن گمراهیای میشوند که به آن معتقدند و من میگویم، تنها کسانی این عقیده را دارند که در پی تقویت حجّتهای مجوس هستند.»
۳۲) سپس آن حضرت (ع) شروع کردند به صحبت در مورد اینکه آغاز ایجاد نسل بشر چگونه بود و فرمودند:
ابراهیم ن
سپس ملکالموت در حالی که او زیر نور خورشید نشسته بود نزدش آمد و گفت: سلام بر تو! و نوح (ع) سلام او را پاسخ داد و فرمود: برای چه آمدهای؟ ملکالموت گفت: آمدهام تا جانت را بگیرم. نوح (ع) فرمود: میگذاری از زیر نور خورشید به سایه بروم؟ ملکالموت گفت: آری. پس نوح به سایه رفت سپس فرمود: ای ملکالموت! آنچه در دنیا بر من گذشت مانند جابجاییام از زیر خورشید به سایه بود، پس آنچه به آن فرمان داده شدهای را اجرا کن، در این حال، ملکالموت جانش را گرفت.»
Mohammadii
خداوند متعال، آدم را از گِل و حوّا را از آدم آفرید؛ از این رو همّت مردان، زمین و همّت زنان، مردان هستند و گفته شده که پوست زمین، پایینترین قسمت زمین چهارم به سوی اعتدال است؛ زیرا پوست زمین در میان فرشتگان خلق شده است.»
Mohammadii
سپس مخلوقاتی متفاوت از جنّیان آفرید که جسم و روح داشتند و بال نداشتند و میخوردند و میآشامیدند و آنها مخلوقی به نام «نسناس» بودند؛ که شبیه انسان بودند؛ امّا انسان نبودند
UNKNOWN.........
«کلماتی که آدم (ع) دریافت کرد و آموخت و به واسطهٔ آنها توبهاش پذیرفته شد این کلمات بود: «اللّهُمَّ لاٰ إلهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ إنّی عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لِی إنَّکَ أَنْتَ التَوّابُ الرَّحیمُ لاٰ إلهَ الّا أنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لِی إنَّکَ أنْتَ خَیْرُ الْغافِرین»؛ «پروردگارا! هیچ
کاربر ۵۲۸۶۵۸۳
از آن پس جسم مطهّرش با کتابها و نوشته هایش جاودانه شد و روزی که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهّر حضرت معصومه با پیکر سالم و سیمای نورانیش روبه رو شدند
UNKNOWN.........
موسی (ع) فرمود: به من خبر بده دربارهٔ گناهی که اگر بنیآدم، آن را مرتکب شود؛ تو بر او چیره میگردی. ابلیس پاسخ داد: زمانی که دچار خودبزرگبینی شود؛ کارهای نیک خود را بسیار بداند و گناهش را کوچک بشمارد.
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
موسی (ع) عرضه داشت: مرا نصیحتی کن. خضر (ع) فرمود: چیزی را در پیش بگیر و ملازم آن باش که همراه با آن چیزی به تو ضرر نمیرساند همان گونه که چیزی غیر از آن به تو سود نمیرساند؛ و تو را برحذر میدارم از لجاجت و به دنبال چیزی رفتن که نیازی به آن نداری و خندیدن بدون تعجّب کردن. ای پسر عمران، هرگز کسی را به خاطر خطایش عیبجویی مکن و بر گناه خود اندوهگین باش و گریه کن.»
کاربر ۳۸۲۶۰۲۶
امام صادق (ع) میفرماید: «به ابلیس فرمان داده شد که در برابر آدم (ع) سجده کند؛ از این رو گفت: پروردگارا! به عزّتت سوگند میخورم که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری، قطعاً تو را عبادتی خواهم کرد که هرگز کسی به مانند آن تو، را عبادت نکرده است. خداوند عزّوجلّ فرمود: من دوست دارم آن گونه که میخواهم اطاعت شوم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
من محمود هستم و این یکی محمّد (ص) است. من، اعلی هستم و این علی (ع) است، من، فاطر هستم و این فاطمه (س) است من ذو احسان، هستم و این حسن (ع) است و من، محسن هستم و این حسین (ع) است. با خود سوگند خوردهام که هر کس نزدم میآید در دلش به اندازهٔ دانهٔ خردلی از محبت یکی از آنها باشد، او را وارد بهشتم کنم و به عزّتم سوگند خوردهام که هر کس نزدم میآید و در دلش به اندازهٔ دانهٔ خردلی از بغض و دشمنی یکی از آنها باشد، او را وارد جهنّم خود کنم. ای آدم! اینها برگزیدگان من از خلقم هستند، به واسطهٔ آنها هر کس نجات یافت، نجات یافت و هر کس هلاک شد، هلاک شد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
{أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبًا}: «تو پنداری که (قصه) اصحاب کهف و رقیم (در مقابل این همه آیات قدرت و حکمتهای ما) از آیات عجیب ماست؟.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
قفلهای آسمان، شرک به خداست. و بنده و کنیز وقتی مشرک باشند عملی از آنها به سوی خداوند سبحان بالا نمیرود. گفتند: کلیدهای آن چیست؟ علی (ع) فرمود: گواهی به اینکه هیچ معبودی جز خدا نیست و محمّد، بنده و فرستادهٔ اوست. گفتند: در مورد قبری به ما خبر بده که صاحبش را با خود بُرد. فرمود: آن، نهنگ است، زمانی که یونس را بلعید و او را در دریاهای هفتگانه سیر داد. گفتند: به ما در مورد کسی خبر بده که قومش را انذار داد و ترساند و او نه از جن است و نه از انس. فرمود: او مورچهٔ سلیمان است که گفت: {یا أَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکنَکمْ لا یحْطِمَنَّکمْ سُلَیمانُ وَ جُنُودُهُ}
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
زمانی که موسی (ع) از عالم جدا میشد، موسی (ع) عرضه داشت: مرا نصیحتی کن. خضر (ع) فرمود: چیزی را در پیش بگیر و ملازم آن باش که همراه با آن چیزی به تو ضرر نمیرساند همان گونه که چیزی غیر از آن به تو سود نمیرساند؛ و تو را برحذر میدارم از لجاجت و به دنبال چیزی رفتن که نیازی به آن نداری و خندیدن بدون تعجّب کردن. ای پسر عمران، هرگز کسی را به خاطر خطایش عیبجویی مکن و بر گناه خود اندوهگین باش و گریه کن.»
فرسا
حجم
۳۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۴ صفحه
حجم
۳۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۴ صفحه
قیمت:
۸۶,۸۰۰
تومان