کتاب کرونا در آیینهی سواد رسانهای و علوم شناختی
معرفی کتاب کرونا در آیینهی سواد رسانهای و علوم شناختی
کرونا در آیینهی سواد رسانهای و علوم شناختی کتابی نوشته معصومه نصیری است که به موضوع شایعات، اخبار جعلی و اغراقها و بزرگنماییهای رسانهها درباره یبیماری کرونا پرداخته است.
در دوران کرونا لشگر شایعهسازان و تولیدکنندگان اخبار جعلی با تمسک به نیاز افکار عمومی برای دریافت اخبار و اطلاعات، به سمتی حرکت کردند که نگرانی، ترس، اضطراب و مخدوش سازی افکار عمومی را پی گرفتند؛ اقدامی که اعتراضات جهانی را نیز با خود همراه کرد. مردم این دست اخبار را مصداق آزار خود قلمداد کرده و از مالکان رسانهها خواستند برای این وضعیت چارهای بیندیشند چراکه پمپاژ این حجم از اخبار بد و ناامیدکننده که با چاشنی شایعه و جعلیات هستند، روح آنها را آزار داده است.
کرونا اهمیت ارتقا و تجهیز به سواد رسانهای را گوشزد کرده و نشان داد چگونه بیسوادی رسانهای میتواند قربانی بگیرد و چطور در دنیای شبکهای زودباوران قربانی میشوند. این ویروس گویی آمده بود که نداشته¬های ما را به ما یادآوری کند و بگوید اگر تا دیروز سواد رسانهای امری لاکچری و تزئینی محسوب میشد، امروز این مهارت و دانش پلی است که شما را از ورطه خطرات رسانهای به سمت استفاده رسانهای همراه با ثمرات رهنمون میسازد.
کرونا باعث شد رسانههای جریان اصلی، ماهیت آگاهی بخشی و اطلاعرسانی شبکههای اجتماعی را بیشتر به رسمیت شناخته و از این بازوی مؤثر برای انجام وظایف ذاتی خود نیز بهرهگیری کنند. البته عدم ورود به هنگام برای خنثیسازی یا اطلاعرسانی درباره شایعات و محتواهای حاوی جعل و فریبکاری از سوی رسانههای جریان اصلی انتقادات جدی را متوجه این دسته از رسانهها کرد.
کرونا تأکید کرد رسانه علاوه بر وظیفه آگاهسازی و اطلاعرسانی باید شیوهنامههای مؤثری جهت صیانت از مخاطبانش را نیز داشته باشد تا در سایه اطلاعرسانی، امنیت روانی مخاطبان را برهم نزند، چراکه استرس و فشارهای روانی منجر به مستعد بودن برای بروز بیماریهای جسمی نیز میشود. این ویروس نشان داد رسانهها باید مرز باریک اطلاعرسانی آزاد و شفاف با اطلاعرسانی بارشی را بدانند و برای ادامه مسیر برای مدیریت افکار عمومی دقیقتر وارد میدان شوند.
کرونا شیوههای مرسوم حکمرانی را نیز به چالش کشید و سبب شد حاکمیتها به سمت بازتعریف وظایف و مسئولیتهای خود در قبال شهروندان در قالبهای جدید بروند. اقتصاد دیجیتال، آموزش آنلاین و برخط، خریدهای اینترنتی، جلسات مجازی و اساساً زندگی بر مبنا و پایه هوش مصنوعی و اینترنت جای خود را در ادبیات حکمرانی در جهان باز کرد.
کرونا سبب شد حاکمیتها دریابند عصر بیتوجهی به مقوله مهم هوش مصنوعی بسر آمده و مسئولان بهواسطه مزایای گوناگون این فناوری باید آن را به رسمیت شناخته و به سمت شهر هوشمند، شهروندی هوشمند و حکمرانی هوشمند حرکت کنند آنچه رخ داد سبب شد دولتها بدانند که باید هوش مصنوعی را بهعنوان یکی از حوزههای استراتژیک خود برای دنیای دیجیتالی پساکرونا قلمداد کنند.
موارد ذکر شده بخشهای کوچک اما مهمی از جهانی است که برساخته از کرونا است. جهان پساکرونا احتمالاً بهعنوان گامی بلند و جهشی جدی برای آینده تحولات بشری قلمداد شده و مناسبات دیگر میل به بازگشت به قبل را هم نداشته باشد. مردم دنیا یاد گرفتند بدون عبور و مرورهای شهری هم میتوانند فعالیت کنند و حاکمان نیز دریافتند صرف هزینه برای هوشمندسازی شهرها هدر رفت منابع محسوب نمیشود.
کرونا ما را با کمبودها و واقعیتهایمان روبرو کرد و هابرماس بهدرستی اشاره کرده است «هیچگاه تا به امروز ما چنین آگاهی نسبت به جهل و اجبارمان در شرایط زندگی تحت شرایط نامعلوم نداشتهایم». کرونا با ترسیم نادانستههای ما و با به چالش کشیدن توانایمان در مدیریت شرایط نشان داد دنیای پساکرونا میتواند جهشی بهسوی آگاهی و توانمندی باشد.
در کتاب کرونا در آیینهی سواد رسانهای و علوم شناختی سعی شده است به کرونا در آیینه رسانه پرداخته شده و نگاهی به ضرورتها و بایستههای اطلاعرسانی بحران و ویژگیهای آن داشته باشیم. اینکه مهارت و دانش سواد رسانهای و اطلاعاتی چگونه ما را به شهروندانی دقیقتر در مواجهه با انواع محتواها تبدیل خواهد کرد و ویژگیهای جهان پساکرونا چه هستند و حکمرانی دیجیتال چگونه آیندهای را برایمان ترسیم خواهد کرد.
خواندن کتاب کرونا در آیینهی سواد رسانهای و علوم شناختی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به همه کسانی که میخواهند راست و دروغ و ترفندهای رسانهای را در جلب افکار عمومی بشناسند، پیشنهاد میکنیم.
حجم
۹۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۹۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه