دانلود و خرید کتاب تولستوی و مبل بنفش نینا سنکویچ ترجمه معصومه نصیری
تصویر جلد کتاب تولستوی و مبل بنفش

کتاب تولستوی و مبل بنفش

نویسنده:نینا سنکویچ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تولستوی و مبل بنفش

کتاب تولستوی و مبل بنفش (پروژه مطالعه روزانه کتاب در یک سال جادویی) نوشتهٔ نینا سنکویچ و ترجمهٔ معصومه نصیری است و انتشارات اردیبهشت آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب تولستوی و مبل بنفش

نینا سنکویچ در کتاب تولستوی و مبل بنفش، از روزهای سخت از دست دادن می‌نویسد، از درد جانکاه فراق، از روزهایی که امید و یأس به هم گره خورده‌اند و زندگی بوی برگ‌های خشکیده را می‌دهد. کتاب حاضر، یادداشت‌های نینا سنکویچ از خاطرات «یک سال هر روز یک کتاب‌» اوست. این اثر در سال ۲۰۱۱ از طرف سایت گودریدز نامزد بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی شد.

زمانی که انسان کسی یا چیزی را از دست‌ می‌دهد، دچار اندوه می‌شود. این اندوه، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما نحوهٔ رویایی با این اندوه یا غم جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق می‌بخشد.

نینا سنکویچ (Nina Sankovitch) هم این اندوه تلخ را تجربه کرده و در بین روزمرگی و خو گرفتن به ملال و اندوه از دست‌ دادن شریک تجربه‌های کودکی‌اش، یعنی خواهر بزرگ‌ترش آن‌ ماری، راه و روشی خاص پیش می‌گیرد. تا بدین ترتیب در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غم‌ ازدست‌ دادن مواجه هستند، رقم بزند.

در این کتاب نینا علاوه‌ بر اینکه از برنامه کتاب‌خوانی‌اش روی مبل بنفش اتاق مطالعه‌اش می‌گوید، به کودکی‌اش سفر می‌کند، از رنج پدرش در زمان جنگ می‌گوید و تصویری دقیق از آن‌ماری، خواهری که مرگش برای او جانکاه است، ارائه می‌هد.

اما یک سال، هر روز یک کتاب! این نسخه‌ٔ به نظر پیچیده‌ که نینا برای خودش و برای تمام لحظه‌هایی که ناتوان از تحمل و صبوری در برابر رنج و اندوه است، پیچیده است، تا چه اندازه می‌تواند کارساز باشد؟ او برای کنار آمدن با غم، برای خودش فراموشی را تجویز نمی‌کند. او برای کنار آمدن با غم، مواجه با غم را تجویز می‌کند. برای همین است که به کتاب‌ها روی می‌آورد تا همچون راهنمایانی فانوس‌ به‌ دست، در غم او شریک باشند و همراه با شخصیت داستان‌ها، هزار زندگی نازیسته را زندگی کند و هزار غم تجربه‌ نکرده را به جان بخرد.

کتاب تولستوی و مبل بنفش (Tolstoy and the purple chair) بیشتر از اینکه روایت برنامه کتاب‌خوانی یک زن در دهه چهل یا پنجاه زندگی‌اش باشد، همانند رساله‌ای‌ است در باب اخلاق، مهربانی، انتخاب کتاب، ارزشمندی خانواده، تجربه اندوه و... آنگونه که نینا از روزهای کتاب‌خوانی و یادآوری خاطرات، توجه به جزئیات، نتیجه‌گیری‌ها و... در این اثر می‌گوید، این کتاب را به کتابی با روایتی داستانی تبدیل کرده که صرفاً حالتی گزارش‌‌گونه ندارد که مخاطب مشتاق را خسته و ناامید کند.

جملات برگزیده کتاب تولستوی و مبل بنفش:

همه‌جا به جست‌و‌جوی آرامش برآمد‌م و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک‌ و تنها با کتابی کوچک.

کلمه‌ها زنده‌اند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی‌، که به‌ سوی آن.

دنیای عجیب به راه خود می‌رود.

حال، با جای‌ گرفتن در جسم فردی زنده، توانستم هر ‌چیزی، هر‌ جایی و هر زمانی را به ‌خاطر آورم. انگار که داشتم باز‌ می‌گشتم؛ در سفر بازگشت.

هنگامی که روی شانۀ کسی بنشیند، احساس گناه به راحتی قابل‌ چشم‌ پوشی نیست.

زمانی که با ذهن و روح‌تان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید، سه‌ برابر ثروتمندید.

آیا تا به‌ حال قلبت به‌ خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدت‌ها بعد از تمام کردن کتابی نویسنده‌اش همچنان در گوشت نجوا کند؟

خواندن کتاب تولستوی و مبل بنفش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تولستوی و مبل بنفش

«مردم کتاب‌هایی را که دوست دارند به اشتراک می‌گذارند. آن‌ها می‌خواهند حس خوبی که موقع خواندن کتاب‌ها احساس کرده‌اند یا ایده‌هایی را که در صفحات کتاب‌ها یافته‌اند، با دوستان و خانواده سهیم شوند. خوانندۀ کتاب با به ‌اشتراک گذاشتن یک کتاب محبوب سعی می‌کند همان شور، شادی، لذت و هیجانی را که خودش تجربه کرده است با دیگران سهیم شود. چرا؟ سهیم شدن عشق به کتاب‌ها و یک کتاب بخصوص با دیگران کار خوبی است.

اما از طرفی، برای هر دو طرف تمرین دشواری است. درست است که اهدا کنندۀ کتاب روحش را برای نگاهی رایگان آشکار نمی‌کند، اما وقتی کتابی را با این اعتراف که یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌اش است هدیه می‌کند، انگار که روحش را عریان کرده است. ما همان چیزی هستیم که دوست داریم بخوانیم. وقتی اعتراف می‌کنیم کتابی را دوست داریم، انگار داریم اعتراف می‌کنیم که آن کتاب جنبه‌هایی از وجودمان را به‌ خوبی نشان می‌دهد؛ حتی اگر آن جنبه‌ها معلوم کند که ما هلاک خواندن رمان‌های عاشقانه‌ایم، یا دلمان لک زده برای داستان‌های ماجراجویانه، یا اینکه در خفا عاشق کتاب‌های جنایی هستیم.

آن طرف قضیۀ پیشنهاد کتاب، گیرندۀ آن است. اگر آدم حساسی باشد، می‌داند که روح آن دوستی که کتاب را پیشنهاد کرده کاملاً گشوده شده است و او، گیرندۀ کتاب، بهتر است روح دوستش را نرنجاند. باور کنید اصلاً غلو نمی‌کنم. شانزده سال پیش، دوستی در محل کارم کتاب پل‌های مدیسون کانتی، نوشتۀ رابرت جیمز والر را به من امانت داد. کتاب را یک‌شبه خواندم و وقتی درباره‌اش با دوستم، مری، صحبت کردم گفتم که از نظر من آن کتاب غیر‌واقعی و عوام‌فریبانه است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
تومان