کتاب شکارچی ایده
معرفی کتاب شکارچی ایده
در کتاب شکارچی ایده نوشته اندی بوینتن و بیل فیشر یاد میگیرید که چطور بهترین ایدهها را بیابید و آنها را عملی کنید.
خیلی وقتها از شبکههای مجازی، تلویزیون، دوستان و آشنایان میشنویم که فلان شخص توانست با کشف یک ایده برای خودش کسبوکاری راه بیندازد و بهقولمعروف راه صدساله را یکشبه برود. اما این ایدههای فوقالعادهای که همه راجع به آن حرف میزنیم از کجا پیدا میشود؟
آیا اگر ما خلاقیت ذاتی و یا تحصیلات عالی دانشگاهی نداشته باشیم، پس نمیتوانیم ایدهای کشف کنیم و مجبوریم که باقی عمرمان را در خدمت ایدههای دیگران تلف کنیم؟
درباره کتاب شکارچی ایده
در این کتاب که یک کتاب مرجع برای ایده یابی است و توسط بسیاری از چهرههای مشهور ستایششده است و سرلوحه کارآفرینان بزرگی بوده است، نویسندگان برای ما فاش میکنند که ایدههای بزرگ کسبوکار حاصل خلاقیت ذاتی افراد نیست، بلکه حاصل عادات آنها در جستجوی ایدههای عالی پیرامون خودشان است.
این افراد شکارچی ایده هستند. آنها میدانند که ایدههای ارزشمند در حال حاضر در جهان وجود دارد و تنها منتظرند که شکار شوند.
این کتاب در خلال گزارشهایی از شکارچیان ایده موفق همچون وارن بافت، مری. کی اَش، والت دیزنی، فورد، ادیسون و ... به ما چگونگی جستجو و انتخاب ایدههایی که به بهترین وجه در راستای اهداف ما باشند را میآموزند.
خواندن کتاب شکارچی ایده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمامی علاقهمندان به کتابهای موفقیت در کسب و کار را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب شکارچی ایده
نیازی به استعداد ندارید!
ایدههای عالی بهطرف کسانی میآیند که آنها را جستوجو میکنند. شما باید بتوانید این ایدهها را پیدا کنید و با اجرای آنها تغییراتی بزرگ به وجود آورید. در حقیقت شما ایدهها را شکار میکنید و در مسیر این شکار باید به دنبال ایدههایی بگردید که سازنده و شخصیسازیشده باشند، یعنی باشخصیت، سیاستها و اهداف کارتان همسو باشند. در این مسیر شما نیازی به استعداد ندارید، تنها چیزی که نیاز دارید مهارت است؛ مهارتهایی که آموختنی هستند و توسط انسانهای موفق هرروز به کار گرفته میشوند.
داستان دندانهای ناندا
شما میتوانید ایدههای عالی را در هرجایی پیدا کنید. پانیت ناندا (Puneet Nanda) با دقت کردن به حرفهای دختر ۴ سالهاش، ایدهٔ بزرگ خود را پیدا کرد.
مثل خیلی از بچهها، دختر ناندا علاقهای به مسواک زدن نداشت و پانیت هم مثل هر پدر مسئول دیگری، دخترش را تشویق به داشتن عادات سالمی همچون مسواک زدن میکرد.
یک روز هنگامیکه ناندا از دخترش خواست که تکالیفش را انجام دهد، دخترش گفت: «بهمحض اینکه کفشهای مخصوص خودم را که در زیرش چراغهای چشمکزن رنگی است را پیدا کنم، سراغ تکالیفم میروم.»
حجم
۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب نکات خوبی داره ولی کاربردی نیست
کتاب به شدت کم حجم است و در این حجم کم هم باز مطالب آنچنان مهم و حساسی وجود ندارد . ارزش خریدن که ندارد, اما شاید مطالعه کردید و به نتیجه ای رسیدید. اما با این حال واقعا کتاب ضعیفیست
اصلا کاربردی(به درد بخور) نیست. هم خیلی خلاصه است و هم نکته جدیدی به دست مخاطب نمی دهد.
نکات بی استفاده
مفید
خیلی خیلی خوب بود