کتاب رسم حضور
معرفی کتاب رسم حضور
در کتاب رسم حضور نوشته مسلم گریوانی با سیره زیارتی علما و بزرگان در حرم رضوی آشنا میشوید.
درباره کتاب رسم حضور
گر ما «آب زلال» را با «لیوانی کثیف» و با سر و وضعی آلوده به «فرد تشنه» عرضه کنیم، شخص تشنه، میلی به گرفتن آب از ما و خوردن آن نخواهد داشت. حکایت دینداری و عرضه آن به دیگران نیز همین است. اگر ما دین یا چهره پیشوایان معصوم دینی را (آب زلال) با آفات و خرافات آغشته کنیم و به همان شکل (آلوده) به تشنگان معنویت عرضه کنیم، این معرفی نهتنها خریداری نخواهد داشت، بلکه مایه دلزدگی دیگران از دین و ائمه (ع) نیز خواهد بود. عمده پیرایههایی که متوجه یک دین میشود، از ناحیه ظواهر (آداب و مناسک) آن آیین است. خرافات از آداب و ظواهر آغاز میشود و سرانجام به باطن آن سرایت میکند. «زیارت» یکی از همین آداب دینی است که دچار آسیب و گاهی کجفهمی شده است. اکنون باید پرسید: چگونه میتوان زیارت سره را از زیارت ناسره تشخیص داد؟ به نظر نگارنده، مطالعه سیره عینی و عملی بزرگان و مراجع دینیِ مردم، بیشترین تأثیر را در بازسازی و اصلاح رفتار دینیِ وارونهشده دارد. نگارنده با این انگیزه و دغدغه روانه زندگی عملی بزرگان دین شد و در میان سیره زیارتی حدود ۲۰ نفر از علما و مراجع محبوب شیعه، آنچه نیاز جامعه دینی ما بود، صید کرد تا در اختیار مردمی قرار گیرد که همواره در لحظات انحراف، نگاهشان به رفتار علمای ربانی بوده است.
هدف کتاب رسم حضور ارائه رفتار صحیح دینی درباره زیارت بهگونهای عینی و ملموس در قالب سیره زیارتی علمای دین، با رویکردی آسیبشناسانه است. با مطالعه این اثر، افقی تازه و بینشی عمیق از زیارت برای خواننده فهیم گشوده خواهد شد.
خواندن کتاب رسم حضور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به زیرات حرم رضوی و به طور کلی مشتاقان زیارت حرمهای ائمه (علیهم السلام)
بخشی از کتاب رسم حضور
تازه وارد قم شده بودم به امید اینکه آیتالله بهاءالدینی را ببینم و چه زود امیدم شکفت! روزی از کوچهای میگذشت، پیاش را گرفتم تا اینکه مرا دید. به جوی آب که رسید، لب جوی رو به شرق نشست و من به احترام نشستنش برخاستم. فرمود: بنشین! و من باز به احترام در مقابل ایشان نشستم. گفت: «پسرم! بیا اینجا بنشین (اشاره به کنار دست خود)؛ پشت به حضرت رضا (ع) نکن!» تازه فهمیدم چرا در شهر قم رو به شرق نشست.
زود برخاستم و تغییر مکان دادم. آقا درحال تفکر بود و ناگهان رو به من کرد و سرشار از اندرزم کرد:
«سفارش فلانی و فلانی برای ما فایدهای ندارد!»
تازه یادم آمد قرار بود به آقای امجد بگویم، به آقا سفارش کنند تا کمی هم به ما عنایت معنوی داشته باشند!
«سفارش فلانی و فلانی برای ما فایدهای ندارد. ببین پسرم! شما باید کاری کنی که حضرت رضا (ع) سفارشت را بکند! و من راه سفارش حضرت رضا (ع) را به تو میگویم و آن این است که دست از «زرنگبازی» برداری (مشغله زیاد را بهانه نکنی و تن و دل به ولایت بدهی) اگر دست از زرنگی برداشتی، حضرت رضا (ع) خود میفرماید: «فلانی را داشته باش!»۴
با این حرف آقا، دلم خراسانی شد و هوای مشهد هواییام کرد.
حجم
۹۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۹۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه