دانلود و خرید کتاب شمس و طغرا محمّدباقر میرزا خسروی
تصویر جلد کتاب شمس و طغرا

کتاب شمس و طغرا

معرفی کتاب شمس و طغرا

محمّدباقر میرزا خسروی(۱۲۵۱-۱۳۱۶) نویسنده و از نوادگان فتحعلی شاه قاجار است. برخی کتاب شمس و طغرا را نخستین‌ رمان‌ تاریخی‌ فارسی‌ می‌دانند. نثر این‌ کتاب‌، از سویی ادامه‌ی داستان عیّاری فارسی مانند سمک عیّار و امیر ارسلان است و از سوی دیگر، از رمان‌های الکساندر دوما و جرجی زیدان متأثر شده است. هم از اغراق‌های آن قصّه‌ها نشان دارد و هم از حادثه‌پردازی‌های محصور در چارچوب طرحِ این رمان. موضوع‌ کتاب‌ مربوط‌ به‌ دوران‌ بیست‌ و چهار ساله‌ای‌ از قرن‌ هفتم‌ و مصادف‌ با دوران‌ پرآشوب‌ مغول‌ و حکومت‌ مهدعلیا آبش‌ خاتون‌ است‌، و با اینکه زمینه‌ی اثر، تاریخی است، مؤلف آن را با روایت داستانی عاشقانه و گیرا، که سرشار از ماجراهای هیجان‌آفرین است همراه کرده است. قهرمان‌ اصلی‌ این‌ رمان‌، شمس‌ یا شمس‌الدین‌ یکی‌ از شاهزادگان‌ خاندان‌ اتابکان‌ فارس‌ است‌ که‌ دلدادگی شورانگیز او به دختر امیر مغول، التاجو بهادر، و مخالفتش با سلطه‌ی‌ مغول‌ بر ایران‌ باعث ایجاد صحنه‌های‌ پرهیجان‌ احساسی واجتماعی شده است. خسروی در بیان کیفیت تصنیف این داستان می‌گوید: «این کتاب، تاریخ مجملی است از وقایع بیست و چهار ساله‌ی فارس در زمان پادشاهی آبش خاتون، آخر اتابک از سلسه‌ی سلغریان...».
مشکات ۱۳۱۴
۱۴۰۱/۰۳/۱۰

من به خاطر اینکه دبیر ادبیات هستم ،خواستم کتاب را مطالعه کنم تا چیزی را درس بدهم که خود از محتوای آن مطلع باشم ،دیگر خیلی جذابیت کتاب مهم نبود اما وقتی شروع به خواندن کردم به خصوص از بخش

- بیشتر
هستی
۱۳۹۸/۰۶/۱۲

جالب بود،فقط خیلی داستان های عاشقانه پشت سرهم که تکراری بودفقط دیالوگاتغییرمیکردولی شهرهاروقشنگ توصیف کرده.

مهشید
۱۳۹۸/۰۷/۱۹

پیشنهاد میکنم وقتتون رو ذخیره کنید و برای این کتاب هدر ندید. خوندن این کتاب هیچ نکته مثبتی نداره.

شیراز شهری است اسلامی، مرکز استان فارس، که در سال هفتاد و چهار هجری، محمدبن یوسف ثقفی برادر حجاج معروف والی عراق، بر آن فرمانروایی کرد و شیراز را در نه فرسنگی شهر استخر، پایتخت فارس آن‌زمان، بنا کرد. او آن‌جا را آباد و دایر کرد و اندک اندک استخر خراب و شیراز آباد شد.
MOHAMMAD
دل من به جز هوایت، به جهان هوس ندارد نه به یادت ار برآید سر یک نفس ندارد نه دراین جهان که فردا به مقام عرض حاجت چوتو در میان جانی سر پیش و پس ندارد به فزونی کسان مرد به دشمنان باد چه کندکسی که جز تو به زمانه کس ندارد ‌‌دل من که بحر عشقت، صدفی است پُر ز گوهر چه غم از نمایش این‌جابر خار و خس ندارد تن شمس بهر آن است که خاک پات گردد بپذیر عذرش امروز که دسترس ندارد
مهشید
در آن ساعت با خدا عهد کردم که اگر زنده ماند به علاج مشکل او بکوشم، نباید محض توهم بی‌ماخذ شما که مبادا من دلتنگ شوم، بگذارم او بسوزد و من خوش باشم. از این ساعت دیگر شما بر من حرام خواهید بود جز این‌که او هم بر شما حلال شود.
مهشید

حجم

۸۲۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸۰ صفحه

حجم

۸۲۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان