کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول
معرفی کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول
کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول نوشته ریچارد ای ناک است که با ترجمه افشین اردشیری منتشر شده است. این کتا اولین جلد از کتاب سهگانهی نبرد باستانیان است که روایتی سرشار از هیجان است.
درباره کتاب چشمه جاودانگی
سهگانهی نبرد باستانیان، شامل چشمهی جاودانگی و روانِ اهریمن و شکافت، از مهمترین و کلیدیترین مجموعه در وارکرفت است. هر جلد از این سهگانه شامل اتفاقاتی است که کتاب و داستانی کامل را روایت میکند و فصلی از داستان به پایان میرسد و داستان نیمهکاره باقی نمیماند، درعینحال با هر کتاب فصلی جدید پیش روی خواننده باز میشود و داستانی که در ارتباط با اتفاقات کتابهای دیگر است روایت میشود. در این کتاب یعنی نبرد باستانیان، شما به سرزمین مرموز و اسرارآمیز الفهای شب میروید و با شخصیتهای بسیار محبوب آشنا میشوید و میبینید که در این داستان نهتنها زیربنای کل داستانهای وارکرفت که شالودهی شخصیتهای آن نیز شکل میگیرد، خواهید دید طمع و قدرتطلبی فرصتطلبان چگونه مسبب ویرانی عظیمی میشود که تاریخ را در آزراث به لرزه خواهد انداخت و جهان بهسمت فاجعهای میرود که مردمش از عظمت آن بیخبرند.
خواندن کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به دنیای وارکرافت پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول
تنها چهار اژدهای بزرگ وجود داشتند. چهار سیمای بزرگ، یکی از آنها ملکهٔ محبوبش الکسترزا بانو و سیمای حیات بود. مالیگوس۲۰ دیوانه سیمای جادو بود و ایزیرا بانوی رؤیاهای زمردین بود. این سه اژدها همراه با نوزدراموی غمگین چهار سیمای بزرگ را تشکیل میدادند.
کراسوس اخم کرد. درواقع پنج سیما وجود داشت. پنجمین سیما را نلثاریون نگهبان زمین مینامیدند. اما مدتها قبل، بسیار پیشتر از اینکه حتی کراسوس به یاد بیاورد، نلثاریون به دوستانش خیانت کرد. نگهبان زمین به برضد دیگران اقدام کرد و لقبی بسیار شایستهتر برای خود دستوپا کرد.
مرگبال نابودگر!
فکر به مرگبال بود که سرانجام کراسوس را از گیجی و آشفتگی بیرون آورد. بیاراده دستش را روی جای سه زخمی که روی گونهاش بود کشید. آیا مرگبال بازگشته بود تا جهان را به طاعونی تازه مبتلا کند؟ آیا دلیل اضطراب و نومیدی سیمای زمین همین بود؟
صدایت را میشنوم. کراسوس فریاد ذهنیش را تکرار کرد، حالا بیش از قبل از علت این فراخوانی وحشتزده بود. صدایت را میشنوم. آیا موضوع مرگبال... در میان است؟
اما بهجای پاسخ بار دیگر موجی از تصاویر حیرتآور ذهنش را پر کرد. این تصاویر همچون داغی در ذهن کراسوس حک میشد و دیگر هرگز قادر به فراموشکردنشان نبود.
باوجوداینکه کراسوس جادوگری بسیار توانمند بود و قوای ذهنی فراوانی داشت، اما یارای برابری با قدرت لجام گسیختهٔ یک سیما را نداشت. نیروی ارادهٔ ذهن اژدها سیما جادوگر را بلند کرد و به یکی از دیوارههای دهلیز کوبید و بر زمین انداخت.
چند دقیقه طول کشید تا کراسوس بتواند روی پا بایستد و سرش هنوز گیج میرفت. تصاویر درهمی به ذهنش رسوخ کرده بود که از آنِ خودش نبود. تنها کاری که در برابر این هجوم ذهنی از او برآمد این بود که مقاومت کند تا بیهوش نشود.
حجم
۳۴۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
حجم
۳۴۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
نظرات کاربران
سلام این کتاب جزو بهترین کتاب های سری وارکرافت است البته همه کتاب های سری وارکرافت عالی هستند مخصوصا کتاب طلوع هورد. سری وارکرافت بازی هایی دارد.لطفا نسخه های دیگر سری مجموعه ی کتاب های وارکرافت را نیز قرار دهید
خیلی خوب بود.