کتاب ایلیدن
معرفی کتاب ایلیدن
کتاب ایلیدن نوشته ویلیام کینگ است که افشین اردشیری آن را ترجمه کرده است. این کتاب یکی از مجموعه کتابهای وارکرفت است. این کتاب که با نام هنر جنگ بازی و فیلم آن هم هست در دنیا به شدت پر طرفدار.
درباره کتاب ایلیدن
ایلیدن الف شبی قدرتمند، جنگجو و جادوگری توانا و برادر ملفاریون استورم ریج است که در مثلث عشقی همراه با تیرانده ویسپرویند و برادرش گرفتار میشود. اما این کتاب ماجرای یک داستان عاشقانه نیست. ماجرای ایلیدن خیانت میکند با شیاطین همدست شده و هیبت و ظاهرش تغییر میکند و لقب خیانتکار تا ابد با نامش پیوند میخورد اما این خیانت رازی عظیم را با خودش دارد رازی که شاید هرکسی را دیوانه کند. شاید ایلیدین قرار است جنگجوی آخرالزمان باشد.
خواندن کتاب ایلیدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به دنیای وارکرافت و داستانهای تخیلی و پر از حادثه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب ایلیدن
شهابسنگهای سبزمایل به زرد، ابرهای سیاهی را که همواره بر درهٔ شادومون سایه میانداخت، شکافته و فرود میآمدند؛ زمین از آتش سنگین دژکوبهای شیطانی به لرزه درآمده بود؛ دستگاههای پیچیدهای که بر دیوارهای معبد سیاه قرار داشتند، مشغول ریختن آتش بر سر نیروهای شاهزاده کیلتاس بودند؛ جسد الفها در همه جای خاک سرخ این سرزمین دیده میشد اما الفهای خون با وجود تلفات فزاینده در حال پیشروی بهسمت پایگاه لژیون سوزان در اوتلند و فرماندهٔ آن، مگتِرِدِن بودند.
ایلیدن بیرون از معبد سیاه ایستاد و برای لحظاتی به آن نگاه کرد. هر چشم کارآزمودهای میتوانست ببیند که دفاع این معبدِ دژمانند بسیار نیرومند است اما اکثر توپها و ماشین جنگی کمتعداد معبد به حال خود رها شده بودند. تعداد نگهبانان کم، وردهای محافظ در حال درهم شکستن و دروازههای زنگزده در حال سقوط بود. مدافعان بهکندی پاسخ حملات را میدادند، گویا نمیتوانستند باور کنند نیرویی که بسیار کمشمارتر از آنان است، جرأت کرده تا اینچنین به آنها حمله کند. شاید هم منتظر رسیدن نیروهای کمکی از جانب شیاطین لژیون سوزان بودند. اگر چنین توقعی داشتند، محکوم به یأس و ناامیدی بودند زیرا ایلیدن و یارانش وقت بسیار زیادی را صرف بستن تمام دروازههایی کرده بودند که شیاطین از طریق آن به اوتلند احضار میشدند. قرار نبود از منشأ لژیون سوزان کمکی به آنان برسد.
ایلیدن نگاهی به شاهزاده کیلتاس انداخت و گفت: «مگتِرِدِن طی سالها نبرد، آبدیده و نیرومند شده است اما مدت درازی است که با دشمنی حقیقی روبهرو نشده و فاسد و راحتطلب شده است و حالا شبیه سگ هار و بیفکریست که قدرت رویارویی با هوش یا ارادهٔ ما را ندارد.»
شاهزادهٔ موطلایی و بلندقد الف خون سرش را بالا گرفت و با چشمانی که از شوق آتشین نبرد برق میزد، به مهترش نگاه کرد:
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
نظرات کاربران
بدک نیست ارزشش رو داره
خوب بود
به نظرم محتوا و داستان خیلی خوبی داره. من به شخصه بعد از کتاب ظهور لیچ کینگ این رو بیشتر دوست دارم. این داستان میتونه بخشی از داستانtbc که اکثر وارکرافت باز ها میدونن رو از دید ایلیدن بازگو کنه. اگر
خیلی خوبه داستان پچ جهاد سوزان رو از دید ایلیدن به ما نشون میده میتونست بهتر باشه ولی بازم قشنگه
ایلیدن محبوب ترین شخصیت من در سری وارکرافت هست و خب این هم یک کتاب ویژه خودش. وارکرافت یک کتاب بدهکار بود به ایلیدن که این هست. ما داستان ایلیدن رو اینجا داریم از دیدگاه خودش. دیدگاهی که عقل هرکسی