کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی
معرفی کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی
کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی نوشته مت اولدفیلد با ترجمه ماشااله صفری منتشر شده است این کتاب روایت سرنوشت مانوئل نویر بازیکن آلمانی فوتبال است او را یکی از کاملترین دروازهبانهای تاریخ فوتبال میدانند.
درباره کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی
مانوئل نویر یکی از بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال جهان است که از سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶، چهار بار پشت سرهم جایزهی بهترین دروازهبان جهان را گرفته است و همچنین یکی از کاملترین دروازهبانان در تمام تاریخ فوتبال است. او به واکنشهای سریع، پرتابهای بلند و شروع مجدد عالی، کنترل دقیق توپ، و رهبری کردن تیم در محوطه جریمه مشهور است. او در ۲۰۱۱ به عنوان بهترین بازی بوندسلیگا شناخته شد و مدتها دروازهبان بایرن مونیخ بود.
خواندن کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فوتبال مخصوصا فوتبال آلمان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب مانوئل نویر؛ دستکش طلایی
به محض اینکه ماشین متوقف شد، مانوئل در را باز کرد و سمت زمین فوتبال دوید. پدرش پنجره را پایین داد و فریاد زد: «مراقب باش... خدا به همراهت!»
چه مصیبتی. مانوئل برای اولین جلسهٔ تمرینیاش با تیم زیر ۵ سالههای شالکه دیر رسیده بود. تمرین هنوز شروع نشده بود، اما بچهها در گروهی جمع شده و به مربی گوش میدادند. دیر رسیدن واقعا خجالت آور بود.
مانوئل درحالی که به دیگران اضافه میشد گفت: «متاسفم»
مربی لبخندی زد و گفت: «خوش اومدی! اسمت چیه؟»
- مانوئل
-به موقع رسیدی، پرسیدم کسی دروازهبان هست، و هیچ کس دستش رو بالا نبرد، چه سورپرایزی! وقتی این اتفاق میافتد، ما در شالکه یک قانون داریم: آخرین بازیکنی که سر تمرین برسه، دروازهبان میشه.
مانوئل سرش را تکان داد. با وجود اینکه کوچکترین پسر آنجا بود، با مربی جدیدش بحث نکرد. میخواست نشان دهد که بازیکنی تیمی است، علاوه بر این، شاید روش خوبی بود که مستقیم در تیم اصلی قرار بگیرد. شاید یک روز دیگر به عنوان مهاجم بازی میکرد.
مربی با خوشحالی گفت: «پسر خوب!» و یک جفت دستکش به او داد که زیادی بزرگ بودند.
مانوئل همیشه با برادرش روی چمن فوتبال بازی میکرد. در پارک محله یا باغ پشت خانه و وقتی زمین میخوردند دردشان نمیگرفت. اگر برای مهار توپی شیرجه میرفت، معمولا روی زمینی نرم فرود میآمد.
اما زمین شالکه متفاوت بود. سطح زمین به جای چمن خاک قرمز بود. در طول زمستان مرطوب، کمی نرمتر میشد اما الان تابستان بود. هفتهها باران نباریده بود. مانوئل که خودش را برای دفع توپی روی زمین پرت میکرد نالهاش بلند میشد. مانند سنگ سفت بود.
- چه مهاری! فکر کنم دروازهبانمون رو پیدا کردیم!
حجم
۶۵۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۶۵۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
نظرات کاربران
واقعا حرف نداشت هر چی بگم کمه🍺🍺🍺
خیلی کتاب عالیی بود توصیه میشه برای گلرهای تازه کار
بهترین کتاب زندگیم بود فوق العاده بود خیلیخوب بود حتما بخونید
کتاب بسیار جذابی بود به شخصه فردی هستم که بیشتر زمانم رو صرف فهمیدن فلسفه و درک فوتبال میکنم و با این کتاب همراه دیدن هنر نمایی های نویر در مستطیل سبز درک خوبی ازاو پیدا کردم /
عالی بود واقعا از خوندنش لذت بردم
سلام ببخشید بصورت کتاب میاد در خونه یا پی دی اف هست؟؟؟؟
به کسایی که انگیزه شون کمه خیلی توصیه میشه واقعا طرز تفکر رو کاملا تغییر میده ممنون از نویسنده کتاب🙏🙏
این کتاب عالیه اگه دروازهبان باشی دیگه مخصوص خودته پس زود باش همین الان بخر من که پشیمون نشدم ونمیشم🤩🥰😍🥰😍🥰🥰😍🥰😍😍🥰🥰😍😍🥰🥰😍😍🥰😍🥰😍🥰
بدک نیست