کتاب کلکسیونر عطر
معرفی کتاب کلکسیونر عطر
کتاب کلکسیونر عطر رمانی تاریخی از کتلین تسارو با ترجمه فروغ مهرزاد است. این کتاب داستان زندگی گریس است؛ دختر جوانی که با افکار و اعتقاداتی متفاوت از اطرافیانش زندگی میکند و مسیر زندگیاش پس از دریافت یک ارثیه ارزشمند، از سوی فردی ناشناس، تغییر میکند.
کتاب کلکسیونر عطر در سال ۲۰۱۳ نامزد بهترین رمان تاریخی سایت گودریدز (Goodreads) اعلام شد.
درباره کتاب کلکسیونر عطر
کتلین تسارو در کتاب کلکسیونر عطر (The Perfume Collector)، داستان زندگی دو زن را به هم پیوند زده است؛ گریس مونرو و اوا دورسی. گریس مونرو به تازگی ازدواج کرده است و درگیر چالشهای جدیدی است که زندگی زناشویی پیش پای او قرار داده است. او زندگی متفاوتی از اطرافیانش دارد. طرز فکری متفاوت دارد و اصلا نمیتوان گفت که او در معیارهایی میگنجد که از یک زن موفق، در دهههای ۵۰ قرن بیست انتظار میرود. بههرحال، زندگی او ناگهان تغییر میکند. زنی به نام اوا دورسی، ارثیهای برای او بهجا میگذارد. اوا دورسی را به دلیل عطرهای خوشبو و خاطرهانگیزی میشناسند که به نامش وجود دارد. او الهامبخش یکی از عطرسازان مشهور پاریس بوده است.
گریس با دریافت این ارثیه به دنبال اوا دورسی میرود. او دوست دارد بداند چرا این زن او را انتخاب کرده است تا ارثیه ارزشمندش را برای او بگذارد. او جستجویش را آغاز میکند و پاریس و لندن را زیرپا میگذارد. داستان کتاب کلکسیونر عطر با زندگی اوا دورسی آغاز میشود و در ادامه به زندگی گریس مونرو میرسد. نقطه تقابل این دو زندگی، آغاز اوج و لحظهای بینظیر از شروع ماجراهای جذابی است که در داستان پیشرو داریم. آیا گریس مونرو در نهایت میتواند تصمیم بگیرد که چه زندگی را پیش بگیرد؟ زنی باشد که همیشه قرار است انتظارات دیگران را برآورده کند یا زنی باشد که خودش دلش میخواهد؟
چرا باید کتاب کلکسیونر عطر را بخوانیم؟
کتلین تسارو در کلکسیونر عطر داستانی را روایت کرده است که در اوایل و اواسط قرن بیستم میلادی رخ میدهد. اما راوی زنی است که در دنیای مدرن زندگی میکند. همین موضوع سبب شده تا تجربه خواندن/شنیدن این رمان، از رمانهای دیگر متفاوت باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر از طرفداران داستانهای تاریخی هستید و دوست دارید از خواندن/شنیدن یک رمان خارجی لذت ببرید، کتاب کلکسیونر عطر انتخاب مناسبی برای شما است.
درباره کتلین تسارو
کتلین تسارو (Kathleen Tessaro) رماننویس اهل آمریکا، نویسنده کتابهای کلکسیونر عطر و اشیاء کمیاب، اول ژوئن ۱۹۶۵ در پنسیلوانیا متولد شد. او در دو دانشگاه معتبر آمریکایی، دانشگاه پیتسبرگ و دانشگاه کارنگی ملون تحصیل کرد. او در دانشگاه کارنگی ملون، به عضویت گروه نمایش درآمد. این عضویت به آشنایی او با هنرمندانی مانند کتی هولمز (Kate Holmes)، هنرپیشه، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی آشنا شد. او تصمیم گرفت تا ششمین اثر تسارو، کتاب اشیای کمیاب (Rare Objects) را به روی صحنه ببرد و فیلمی نیز از روی آن بسازد.
از کتلین تسارو تا به حال شش اثر منتشر شده است. او از سال ۲۰۰۳ شروع به انتشار آثارش کرد و تا سال ۲۰۱۶ شش کتاب منتشر کرد. اولین کتاب او با نام ظرافت (Elegance) در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. او در سال ۲۰۰۵ کتاب بیگناهی (Innocence) را چاپ کرد. کتاب معاشقه (The Flirt) در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و کتاب بعدی او (The Debutante) در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید. او کلکسیونر عطر را در سال ۲۰۱۳ و اشیاء کمیاب را در سال ۲۰۱۶ منتشر کرد. از میان آثار او تنها همین دو کتاب به فارسی ترجمه شده است.
بخشی از کتاب کلکسیونر عطر
ونسا مکسول میدانست چگونه یک جشن بهراه بیندازد. این برجستهترین استعدادش بود و بدونِ شک، مدتهای طولانی پساز مرگش، برای آنهایی که او را میشناختند، اگرچه دوستش نداشتند، میراث بادوامی بود.
قانون اول این بود که تقریباً همیشه بدون برنامهریزی قبلی برگزار میشدند؛ برخلاف بعضی میزبانها که دعوتنامهها را یک ماه زودتر میفرستادند، ونسا میدانست موفقیت برنامه، بستگی به رابطۀ ظریف بین آیندهنگری و اجرا دارد. انتظار طولانیمدت بین آنها نتیجهاش فقط بیعلاقگی و خستگی است و مهمانیای که خواستار تجدیدنظر درمورد تعهدات قبلی نباشد و ردی از دروغهای مصلحتی نداشته و وفاداریهای بلندمدت را موردمحک قرار ندهد، ارزش شرکت ندارد.
دوم اینکه، او درمورد کسانی که دعوتشان میکرد، بیباک بود. تقریباً هیچ دعوتی را با یکی از دعوتهای خودش پاسخ نمیگفت. درحقیقت، به این مشهور بود که افرادی را که تازه ملاقات کرده بود به مهمانی دعوت میکرد؛ به شیوهای غیرمعمول و احتمالاً فتنهانگیز، مهمانها را باهم جفت میکرد. سیاستمداران بزرگ را کنار ستارههای کوچک میگذاشت و سلطنتیها را روبهروی نمایشنامهنویسان طبقۀ کارگر مینشاند؛ یکبار رانندهاش را به باشگاه فلوریدا فرستاد تا با گروه کامل جاز که از صحنه گلچین کرده بود و نیمدوجین رقصنده در سوهو برگردد تا شرایط را کمی هیجانانگیزتر کند.
مراسم در اتاقهای بیشازحد کوچک و بسیار روشن برگزار میشد. افراد به همدیگر چسبیده بودند. برای گرفتن فضا تنه میزدند و بعضیاوقات روی پاهای دیگری پا میگذاشتند. درحالیکه میزبانان دیگر با نور ملایم و مبلهای راحتی بزرگ مهمانانشان را آرام میکردند، ونسا تقاضا میکرد هرکسی، صرفِنظر از سن یا موقعیت، خودش را درون باری شلوغ در بازار شپرد یا اطراف لبۀ لغزندۀ یک استخر مشغول کند یا در بالکن باشگاه خصوصی راه برود.
مردم برای اینکه صحبتهایشان شنیده شود فریاد میزدند، نوشیدنیهای روی سینیهای نقره را میقاپیدند، گفتوگوهای محرمانه را بیشرمانه استراقسمع میکردند و اجازه میدادند دستانشان بیهدف حرکت کرده و به دستان گرم غریبهها برخورد کند.
حالوهوای خطرناکی در مهمانیهای او وجود داشت؛ هیجانی از شرارت! در مشهورترین مهمانیاش، تعدادی بازیگر استخدام کرد که نقش کارکنان و مهمان شوربختی را بازی کنند که بهطور دراماتیکی در سرو اولین پرس غذا مسموم شد، سپس آن به باقی مهمانان بستگی داشت که معما را پیشاز رسیدن پلیس حل کنند یا خودشان با پایانی شوم یا طوری دیگر حذف شوند.
حجم
۳۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۳۵۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
نظرات کاربران
داستان به شدت جذاب و گیراست ولی ترجمه به شدت افتضاحه. یعنی انگار مترجم متن انگلیسی رو با گوگل به فارسی برگردونده و فقط کمی مرتب کرده. چطور انتشارات اجازه میده چنین ترجمه ای چاپ بشه؟ چرا کتاب رو خراب
یک داستان جالب با ترجمه افتضاحی که این حس رو می داد که توسط گوگل ترنسلیت ترجمه شده! واقعا چه طور همچین ترجمه هایی چاپ می شن؟؟؟
کتابی زیبا با ترجمه ای زشت
نسخه چاپی رو خوندم و اونقدر دوسش داشتم که به نظر فیلم قشنگی از توش در بیاد! در مورد ترجمه من مشکلی نداشتم. به نظرم مترجم سعی کرده بود بیشتر اصطلاحات رو به شکل اصلیش در متن حفظ کنه و در
در تعجبم از انتشارات کوله پشتی که داستان به این زیبایی رو با این ترجمه بد حیف کرد، داستان زیبا و پر کشش بود اما ترجمه در قسمت هایی که داستان نقل میشد کمی قابل تحمل تر بود، اما در قسمت
داستان درباره خانم جوان انگلیسی هست که از یک زن ناشناس فرانسوی ارثیه ای قابل توجه می رسد و سفر خانم جوان به فرانسه تحولی بزرگ در زندگی گذشته و آینده اون بوجود میاره. در نقطه هایی از داستان نویسنده به
بذاریدش توی بی نهایت
ترجمه خیلی بد و سکته داره. ترجمه بد داستان خوب رو نابود کرده. ارزش خوندن نداره
من این کتاب رو با ترجمه آقای اختری زاده و نشر انتیسا خوندم. فوق العاده بود. فکر میکنم تا مدت ها تو فکرش باشم.
بذارین تو بینهایت لطفاً 😍