دانلود و خرید کتاب منطقی بودن دی. کیو. مک‌اینرنی ترجمه رحیم کوشش
تصویر جلد کتاب منطقی بودن

کتاب منطقی بودن

انتشارات:سبزان
امتیاز:
۳.۴از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب منطقی بودن

منطقی بودن نوشته دی. کیو. مک‌اینرنی کتاب راهنمایی برای منطقی اندیشیدن است. منطق به تفکر روشن و مؤثر مربوط می‌شود. هم یک علم است و هم یک هنر. این کتاب قصد دارد خوانندگان را با مقدمات این علم و مهارت‌های پایه مربوط به این هنر آشنا سازد.

درباره کتاب منطقی بودن

همه ما مردمانی را که به ظاهر بسیار تیزهوش‌اند، اما زمانی که معیارهای منطقی بودن به میان می‌آید، چندان برجسته به نظر نمی‌آیند، می‌شناسیم. آنها توانایی دارند که منطقی ـ یعنی روشن و مؤثر ـ بیندیشند، اما آن توانایی در حالت عادی آشکار نمی‌شود. احتمال دارد که آن قابلیت هیچ‌وقت به درستی گسترش نیابد و این می‌تواند نشانه نوعی کمبود و کاستی در آموزش آنها باشد. 

منطقی بودن موجب می‌شود ما نسبت به زبان و توانایی در کاربرد مؤثر آن حساس‌تر باشیم، برای آن که منطق و زبان از یکدیگر جداناشدنی‌اند. این امر همچنین باعث می‌شود همواره به واقعی بودن جهانی که در آن زندگی می‌کنیم توجه بیشتری داشته باشیم؛ برای آن که منطق به واقعیت مربوط می‌شود. در نهایت، منطقی بودن موجب می‌شود در باب فهم کیفیت پیوند واقعیت‌های موجود در جهان با آنچه ما واقعیت می‌پنداریم، از آگاهی و هوشیاری قابل توجهی برخوردار باشیم، برای آن که منطق به حقیقت و درستی مربوط می‌شود.

مک‌اینرنی در بخش اول کتابش درباره آن دسته از گرایش‌ها، دیدگاه‌ها و شیوه‌های عملی صحبت کرده که ذهن را برای کاربرد موفقیت آمیز منطق آماده می‌کنند، در بخش دوم کتاب به اصول و قواعد منطق به عنوان یک علم پرداخته است، در بخش سوم کتاب تمام استدلال‌هایی را که موجب شکل‌گیری یک قضیهٔ سالم و مؤثر می‌شوند بررسی کرده است، در بخش چهارم بعضی از گرایش‌ها و دیدگاه‌هایی را که مانع توانایی ما در منطقی اندیشیدن می‌شوند و باید از آنها پرهیز کرد، توضیح می دهد و در آخرین بخش کتاب  اشکال عمده تفکر غیرمنطقی را برمی‌شمارد و انها را توضیح می‌دهد.

درباره دی. کیو. مک‌اینرنی

دی. کیو. مک‌اینرنی که متولد مینِسوتا است، استاد فلسفه و منطق مدرسهٔ علوم دینی گوادالوپ است و پیش از این نیز چندین دهه برای دانشجویان مدرسهٔ عالی «نوتردام»، دانشگاه «کنتاکی» منطق تدریس کرده است. وی کتابی در باب «توماس مِرتون» و سه کتاب درسی نیز در زمینهٔ فلسفه نوشته است. پروفسور مک‌اینرنی در شهر لینکلن ایالت نِبراسکا زندگی می‌کند.

 بخشی از کتاب منطقی بودن

همچنان که دیده‌ایم، یک استدلال دارای دو بخش اساسی است: مقدمه‌ها و نتیجه. به عنوان نمونه، اگر یک اقتصاددان بگوید که تورم در شش ماه آینده به‌شدت کاهش خواهد یافت و بدون آن که اطلاعات بیشتری در مورد این موضوع بدهد، انتظار داشته باشد ما آن را به عنوان یک واقعیت بپذیریم، ارزش گفتهٔ او تنها به اعتبار خود وی بستگی خواهد داشت. این که تنها به علت اعتبار کسانی که گزاره‌ای را بیان می‌کنند، گزاره‌ای را به عنوان قضیهٔ درست بپذیریم، نامعتبر نیست. ما این کار را همیشه انجام می‌دهیم. اگر کسی یک متخصص واقعی باشد، ما می‌توانیم به صورت معقول انتظار داشته باشیم که آنچه او می‌گوید، تا آنگاه که او آن را در محدودهٔ تخصص خویش نگاه می‌دارد، ارزش گوش سپردن دارد. اما نوع آگاهیی که یک استدلال می‌تواند برای ما تأمین کند، از آنچه بر اعتبار تکیه دارد، اطمینان‌بخش‌تر است. این بدان علت است که وقتی ما یک استدلال درست می‌سازیم، می‌توانیم در عمل تصور کنیم که چیزی درست است و «چراها» یی را که در پشت آگاهی ما جای دارند، می‌شناسیم.

یک استدلال، برای آن که درست باشد، ماده (محتوا) و شکل (ساختار) آن باید درست باشد. ما پیش از این تا اندازه‌ای به نخستین الزامات آن توجه داشته‌ایم. محتوای یک استدلال در صورتی درست است که تمام گزاره‌های تشکیل‌دهندهٔ آن درست باشند. اهمیت آن معیار به اندازهٔ کافی آشکار است؛ شرط دوم به اعتبار یک استدلال مربوط می‌شود. یک استدلال زمانی معتبر خواهد بود که ساختاری سالم داشته باشد و این بدان معناست که ساختار آن به گونه‌ای باشد که مقدمه‌های درست، ما را با اطمینان به نتایج درست برسانند. ماهیت اعتبار، همیشه به صورتی کاملاً آشکار تنها با نیروی توصیف زبانی از آن انتقال نمی‌یابد؛ گاهی بیان در همان دم چراغ‌ها را برای شما روشن نمی‌گرداند. اعتبار یک استدلال، مستقیماً به ساختار آن مربوط می‌شود؛ از این رو با مثال‌هایی می‌خواهم بحث در این باب را کامل گردانم.

ر.د.ب
۱۴۰۰/۰۷/۰۱

کتاب بسیار عالی و با ترجمه خیلی دقیق و عالی. واقعا دست مترجم درد نکنه. این کتاب برای شروع منطق خیلی مفیده. نگید چرا مسائل ساده را توضیح میده، در اصل منطق از همین مسائل ساده شروع میشه.

alimoradi
۱۴۰۳/۰۱/۲۴

حقیقتا من با کتاب ارتباط نگرفتم

کاربر ۲۸۸۲۱۵۸
۱۳۹۹/۱۲/۱۰

تا صفحه ۷۰ کتاب رو خوندم . مواردی رو بصورت پیچیده توضیح میداد که یه بچه دبستانی هم بلده

اگر ما تنها با سخن متخصصان متقاعد شویم، یقیناً به ما خواهند گفت: هیچ سؤالی مپرس، تنها آن‌گونه که ما می‌گوییم، عمل کن.
مجتبی
پروفسور جونز می‌گوید برنامهٔ اوج خوب است. پروفسور داو می‌گوید برنامهٔ اوج خوب است. بنابراین، ما برنامهٔ اوج را خواهیم پذیرفت. فرض کنیم سه پروفسوری که در اینجا از آنها نام برده شد، همه در زمینه‌ای که برنامهٔ اوج به آن مربوط می‌شود، واقعاً متخصص‌اند. این بدان معناست که گواهی دادن آنها در این مورد معتبر شمرده می‌شود. اما هیچیک از این سه پروفسور هیچ دلیلی در این مورد به ما ارائه نمی‌دهند که چرا این برنامه خوب است. این سه پروفسور به هیچ استدلالی نمی‌پردازند. این برنامه صرفاً به این علت پذیرفته می‌شود که آنها آن را خوب می‌دانند.
مجتبی
اگر وسوسه می‌شویم که سیاه را سفید یا سفید را سیاه بنامیم، این به آن دلیل است که گاهی پیچیدگی زندگی، ما را در خود غرق می‌کند و در تنگنا قرار می‌دهد. اما ساده کردن آن با چنین شیوه‌ای، یک واکنش معقول به یک واقعیت پیچیده نیست و موجب تحریف و تخریب آن می‌گردد. نتیجهٔ استدلال ساده‌انگارانه همیشه تحریف است.
مجتبی
کلمهٔ «dilemma» (برهان ذوحدین) در زبان انگلیسی از دو کلمهٔ یونانی می‌آید که در مجموع، تقریباً به معنی «دو امکان» و «دو احتمال» است. در زندگی دو حالت «این» یا «آن» وجود دارد؛ دو وضعیت که در آنها تنها دو امکان و دو احتمال وجود دارد. همچنین وضعیت‌هایی نیز وجود دارند که در آنها چند امکان و چند احتمال پیش روی ما موجود است. من زمانی که در وضعیتی قرار می‌گیرم که متضمن چند امکان و احتمال است و تلاش می‌کنم شما را متقاعد کنم که تنها دو احتمال وجود دارد، مرتکب مغالطهٔ برهان ذوحدین می‌شوم. برهان ذوحدین به این علت اشتباه است که انحراف از حالت واقعی امور را نمایش می‌دهد. این مغالطه در پی آن است که یک مفهوم نادرست از ضرورت را در شنوندگان بیافریند تا آنها را وادارد یکی از دو احتمالی را که به‌کاربرندهٔ این مغالطه با دقت انتخاب کرده است، انتخاب کنند
محمد طاهر پسران افشاریان
اصطلاحی که در زبان لاتین برای این مغالطه وضع کرده‌اند، ‫«post hoc ergo propter hoc» به زبان ساده، به معنی «پس از آن، بنابراین به سبب آن» است. (این عبارت، خود یک استدلال کوچک است.) این مغالطه با اصل علیت در ارتباط است. در یک رابطهٔ علت و معلولی، علت همیشه بر معلول مقدم است؛ به این معنی که علت باید قبل از معلول، وجود داشته باشد تا آن بتواند تحقق بیابد. اما اغلب یک تقدم زمانی قابل کشف در مورد علت وجود دارد. من نخست باید فتیلهٔ دینامیت را روشن کنم (علت)؛ فتیله می‌سوزد و پس از زمان معینی، انفجار بزرگی اتفاق می‌افتد (معلول). مغالطهٔ سوء تألیف زمانی اتفاق می‌افتد که در واکنش به یک موقعیت که در آن رویداد خاص «الف» اتفاق می‌افتد و در پی آن یک رویداد دیگر، «ب»، اتفاق می‌افتد، ما نتیجه می‌گیریم که تنها بر این اساس که «الف» قبل از «ب» روی می‌دهد، «الف»، علت «ب» است
محمد طاهر پسران افشاریان
در استدلال درست، جایی برای شک‌گرایی وجود دارد، اما از آن باید به صورت انتخابی استفاده کرد. باید میان شک‌گرایی به عنوان یک حالت پایدار و دائمی که در هر حالت باید از آن پرهیز کرد و شک‌گرایی به عنوان واکنش مناسب، حتی ضروری در یک موقعیت مناسب، تمایز نهاد. در موقعیت‌هایی که به صورت موثق تردیدآمیزند، ما باید با تردید پاسخ دهیم.
مجتبی
دستیابی به احساس ضرورت، بخصوص زمانی مهم است که هیچیک از دو احتمال مطرح شده جذاب نباشند. فرض کنیم من دو احتمال «الف» و «ب» را به شما عرضه می‌کنم و از شما می‌خواهم «الف» را انتخاب کنید. استدلالی که من به شما ارائه می‌دهم، این‌گونه است: «الف»، مسلماً تمام آن چیزی نیست که یک انتخاب خوشایند دارد، اما تنها انتخاب دیگری که شما دارید، «ب» است که وحشتناک است و مطمئناً شما آن را نمی‌خواهید.
محمد طاهر پسران افشاریان
شک‌گرایی به عنوان یک گرایش پایدار و دائمی و یک دیدگاه فلسفی، مهلک است. این نوع شک‌گرایی فرایند استدلال را، حتی پیش از آن که آغاز شود، مختل می‌کند و آن را به یک فرایند مغالطه‌گری تبدیل می‌کند.
مجتبی
زبان خود را برای مخاطبان خود آمادهٔ کار کنید. اگر شما یک فیزیک‌دان هستید که دربارهٔ اصل نامعلومی با فیزیک‌دان دیگری در یک کنفرانس تخصصی بحث می‌کند، باید بتوانید زبان فنی خاص حرفهٔ خود را آزادانه به کار ببرید؛ اما اگر از شما خواسته‌اند آن اصل را برای گروهی که فیزیک‌دان نیستند، توضیح دهید، شما باید واژگان مورد استفادهٔ خود را تنظیم کنید و موضوع مورد نظر خود را با زبان معمولی ارائه دهید. زبان فنی یا خاص را صرفاً برای تحت تأثیر قرار دادن مردم به کار نبرید. آنچه اهمیت دارد، ایجاد ارتباط است. در هر دو مورد باید از زیاده‌روی بپرهیزید؛ پایین‌تر از حد فهم مردمان و بالاتر از حد فهم آنان سخن نگویید.
احسان رضاپور

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۱ صفحه

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۱ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان