کتاب پیشگویی پدر پولدار
معرفی کتاب پیشگویی پدر پولدار
رابرت کیوساکی، کارآفرین و سخنران مشهور حوزه موفقیت در کسبوکار، در کتاب پیشگویی پدر پولدار، درباره نکته مهمی در اقتصاد صحبت میکند، به دست گرفتن کنترل مالی زندگی. او این کتاب را برای هشدار به کسانی نوشته که فکر می کنند آیندهشان مثل همین امروز است. چون کسانی که این طور فکر میکنند ممکن است در نهایت سابقه کاری خود را بدون هیچ پشتوانهای برای بازنشستگی به پایان برسانند چون آینده قطعا تغییر میکند و باید برای تغییراتش آماده شد.
درباره کتاب پیشگویی پدر پولدار
رابرت کیوساکی در کتاب پیشگویی پدر پولدار به شش نکته اصلی مالی اشاره میکند. او شما را با قانون اریسا و عیب و نقص آن آشنا میکند. اریسا یک قانون فدرال مختص بازنشستگان است که به بسیاری از کارفرمایان خصوصی اعمال می شود، این قانون حداقل استانداردهای بازنشستگی، بهداشت و دیگر برنامههای کمکهای اجتماعی (شامل بیمههای زندگی، بیمههای معلولیت و برنامههای کارآموزی) را برای محافظت از کارکنان و کارفرمایان ایجاد میکند. او شما را متوجه آمادگیتان برای اتفاقات بد مالی در آینده میکند. مثلا سقوط بزرگ بازار سهام و...، ایدههایی درباره آمادگی برای آینده به شما میدهد، فرصت های خوب اقتصادی دنیا را با دلایل قانعکننده به شما یادآوری میکند و در نهایت به شما کمک می کند که دنیای اقتصادی امروز را با چشمانداز مالی واقعی ببینید.
خواندن کتاب پیشگویی پدر پولدار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب در حقیقت یک راهنمای مالی برای اداره زندگی اقتصادی در آینده است و خواندنش را به همه کسانی که مسئول اقتصاد خانواده یا نهادی هستند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پیشگویی پدر پولدار
مهمترین کنترل در بین همه موارد، کنترل خود و نحوه مدیریت پول خودتان است. اگر بتوانید چنین کاری را انجام دهید، میتوانید یک کشتی باشکوه بسازید و آن را عاقلانه هدایت کنید.
در سال ۱۹۹۶ میلادی، من در پرو به دنبال یک معدن طلا برای خرید بودم. به دلیل نابسامانی اقتصادی و حملات تروریستی، بسیاری از معادن طلا رها شده بودند یا به دست مدیران ضعیف افتاده بودند. یک دلال در ارتفاع پانزده هزار پایی، در ارتفاعات کوههای آند، یک معدن به من نشان داد که فکر میکرد میتوانم آن را بخرم. به دلیل ارتفاع، بهترین کاری که میتوانستم بکنم این بود که سه قدم بردارم، بایستم و کنترل سرگیجه و تنفس خود را به دست بیاورم.
در نهایت، آن دلال که از طریق سلب حق مالکیت معدن را در اختیار داشت، در پایین محور کوچک و تاریک معدن، به رگهای از کوارتز که از میان صخرهها میگذشت اشاره کرد. او گفت: «اینجاست» «نگاه کن چقدر رگه پرمغزی است.»
تلوتلوخوران به جایی که او در آنجا ایستاده بود رفتم، و به نقطهای نگاه کردم که چراغقوه را روی آن گرفته شده بود. گفتم: «وای» «این همه طلا، نگاه کن.» من نمیتوانستم تلالو درخشان طلا را در نور منعکسشده باور کنم.
دلال لبخندی زد و گفت: «بله، قربان، من به شما گفتم که این یک معدن خوب است.»
حجم
۸۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۸۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه