کتاب چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟ حجت شاه‌محمدی + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟

کتاب چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟

دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟

زمانی که تجاوز عراق به خاک ایران آغاز شد سورن هاکوپیان، یکی از جوانان اقلیت‌ مذهبی کشور بود که به چشم خود اولین اقدامات متجاوزانه نیروهای صدام را دید. هاکوپیان که به همراه خانواده خود در خرمشهر زندگی‌ می‌کرد در همان دوران نوجوانی که طعم جنگ را در شهر خود چشید به خوبی ماهیت راستین آن را شناخت. هرچند خانواده‌ این رزمنده مسیحی در نهایت مجبور به ترک خرمشهر و نقل مکان به اصفهان می‌شوند اما او و برادرانش تجاوز به شهرشان را تاب نیاورده و داوطلبانه پای به جبهه نبرد می‌گذارند. سورن هاکوپیان در لشکر 84 خرم آباد در برابر تهاجم دشمن بعثی به ایستادگی پرداخت. وی تیر ماه سال 67 در حالی که در حال دفاع از خاک کشور در برابر یکی از حمله‌های گسترده عراقی‌ها بود از ناحیه پا مجروح شده و به محاصره نیروهای عراقی در آمد. خاطره هاکوپیان از لحظه اسارتش حاوی صحنه‌های تکان دهنده‌ای چون رد شدن تانک از روی مجروحان ایرانی است اما سرنوشت برای این رزمنده ارمنی آینده متفاوتی را رقم زد. او در حالی که مجروح بود توسط نیروهای عراقی به اسارت در آمده و مدت دو سال را در اردوگاه اسیران ایرانی در کشور عراق گذراند. سال‌های اسارت این رزمنده سرشار از خاطرات غم‌انگیز و بعضا حیرت آور است. این رزمنده مسیحی، نمای متفاوت و روایت بکری را از هشت سال پایمردی مردان خدا در دفاع مقدس بیان می‌کند.

نظرات کاربران

S
۱۳۹۵/۱۰/۱۲

سورن هاکوپیان💗 با وجود اینکه قرار بود همان روز ترخیص شود اما نتوانست از دوستانش جدا شود که همین اقدامش منجر به مجروحیت و اسارتش شد سورن هاکوپیان رنجهای فراوانی متحمل شد رنج وی از زمان آوارگی از شهر خرمشهر

- بیشتر

بریده‌هایی از کتاب

شهدای ارامنه اصفهان در جنگ تحمیلی   ۱- شهید ورژ باغومیان ۲- شهید رایموند باغرامیان ۳- شهید وارتان آبراهامیان خود را با تمام سلاح‌های خدا مجهز کنید تا بتوانید در برابر وسوسه‌ها و نیرنگ‌های شیطان ایستادگی نمایید. از یک‌یک سلاح‌های خدا به هنگام حمله دشمن‌تان، شیطان، استفاده کنید تا بتوانید حمله‌های او را دفع نمایید و در آخر، پیروز بر پای‌های خود بایستید. کتاب مقدس، نامه پولس به مسیحیان افسس، باب ۶، آیه‌های ۱۲ و ۱۳
S
«تو مگه مسیحی نیستی. چرا به خمینی فحش نمی‌دی؟ اگه هر چی گفتم انجام بدی، بهت قول می‌دم جات رو عوض کنم و به یک بازداشتگاه بهتر بفرستمت. اصلاً شاید رفتی خونه. اینا آدمای کثیفی هستن. مجوسن، نجسن. تو یه مسیحی پاکی و نباید بین اینا باشی.»
عبدالرضا
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم
محمود نجیمی
با چشم‌هایم جنگیدم؛ خاطرات دیدبان و دیده‌ور هرمزگانی جانباز شهید مراد هنرمند
زهرا اسپید
هم مرز با آتش
حمید قبادی
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراق
مهناز فتاحی
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
احمد عبدالرحمن
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانی
اسماعیل امامی
گوهر
مهدی جعفری‌نسب اشکذری
تشنگان قله‌های برفگیر؛ خاطرات بخشعلی ثابتی
ساسان ناطق
آخرین شلیک
کاظم فرامرزی
رمل‌های تشنه
جعفر ربیعی
زمین ناله می کند: خاطرات محمود شیرافکن
حسن شیردل
حاج عمران؛ خاطرات اولین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا سردار حاج عبدالعلی عمرانی
سیدولی هاشمی
تاکسی سرویسی برای فاو؛ خاطرات خودنوشت محمد بلوری
محمد بلوری
پرواز روی خاک: خاطرات سرهنگ خلبان منوچهر شیرآقایی
سیدقاسم یاحسینی
با تو می مانم
رضا قلی‌زاده علیار
نبرد در الوک
محمود جوانبخت
دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات
اصغر کاظمی
شب‌های بی‌مهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهاب‌الدین شهبازی
محسن کاظمی

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۱۵۷,۰۰۰
۷۸,۵۰۰
۵۰%
تومان