با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب چه کسی قشقرهها را میکشد؟
۵٫۰
(۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب چه کسی قشقرهها را میکشد؟
زمانی که تجاوز عراق به خاک ایران آغاز شد سورن هاکوپیان، یکی از جوانان اقلیت مذهبی کشور بود که به چشم خود اولین اقدامات متجاوزانه نیروهای صدام را دید.
هاکوپیان که به همراه خانواده خود در خرمشهر زندگی میکرد در همان دوران نوجوانی که طعم جنگ را در شهر خود چشید به خوبی ماهیت راستین آن را شناخت.
هرچند خانواده این رزمنده مسیحی در نهایت مجبور به ترک خرمشهر و نقل مکان به اصفهان میشوند اما او و برادرانش تجاوز به شهرشان را تاب نیاورده و داوطلبانه پای به جبهه نبرد میگذارند.
سورن هاکوپیان در لشکر 84 خرم آباد در برابر تهاجم دشمن بعثی به ایستادگی پرداخت. وی تیر ماه سال 67 در حالی که در حال دفاع از خاک کشور در برابر یکی از حملههای گسترده عراقیها بود از ناحیه پا مجروح شده و به محاصره نیروهای عراقی در آمد.
خاطره هاکوپیان از لحظه اسارتش حاوی صحنههای تکان دهندهای چون رد شدن تانک از روی مجروحان ایرانی است اما سرنوشت برای این رزمنده ارمنی آینده متفاوتی را رقم زد. او در حالی که مجروح بود توسط نیروهای عراقی به اسارت در آمده و مدت دو سال را در اردوگاه اسیران ایرانی در کشور عراق گذراند. سالهای اسارت این رزمنده سرشار از خاطرات غمانگیز و بعضا حیرت آور است. این رزمنده مسیحی، نمای متفاوت و روایت بکری را از هشت سال پایمردی مردان خدا در دفاع مقدس بیان میکند.
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
محمود نجیمی
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراقمهناز فتاحی
زندگی در مه؛ خاطرات اسیر آزاد شده ایرانیداوود بختیاری دانشور
سنگریزههایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)فاطیما فاطری
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزادشده ایرانی شریف صابریمحسن سنچولی پردل
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستارهدانساسان ناطق
جنگ قبل از جنگزینب عرفانیان
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچیعبدالعظیم الشکرچی
یک وجب و چهار انگشت: خاطرات شفاهی عظیم حقیمحمد پرحلم
شبهای بیمهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهابالدین شهبازیمحسن کاظمی
قلهی فریادمحمدعلی آقامیرزایی
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانیاسماعیل امامی
جنگ به روایت فرماندهمحسن رضایی میر قائد
نام: سیدرضارضا جمشیدی
من از سی و سه نفرمصطفی محمدی
با چشمهایم جنگیدم؛ خاطرات دیدبان و دیدهور هرمزگانی جانباز شهید مراد هنرمندزهرا اسپید
روطه؛ جبههای به عرض ۱۰ متراحمد رضا طاووسی
بچههای کفیشهسیدقاسم یاحسینی
دشت شقایق هامحمدرضا بایرامی
رملهای تشنهجعفر ربیعی
جنگ خیابانی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
سیدنظام مولاهویزه
تپه های لاله سرخغلامرضا نباتی
پرواز شماره ۲۲عصام عبدالوهاب الزبیدی
والعصر بخوانالهام طاوسی
میرزا صادق مجتهد تبریزیجعفر مرادحاصلی
فرهنگ عبدالقادر مراغیطغرل طهماسبی مراغی
فخرالدین حجازیسیدمحمدجواد قربی
هناسهراضیه بهرامی راد
داستان های کارگاهی؛ سه شنبه های عزیزراضیه تجار
دعوت به کرکوکحسن شیردل
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
سورن هاکوپیان💗 با وجود اینکه قرار بود همان روز ترخیص شود اما نتوانست از دوستانش جدا شود که همین اقدامش منجر به مجروحیت و اسارتش شد سورن هاکوپیان رنجهای فراوانی متحمل شد رنج وی از زمان آوارگی از شهر خرمشهر