دانلود و خرید کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا حسین الهی قمشه‌ای
تصویر جلد کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا

کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا

انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۸از ۴۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا

کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا نوشتهٔ حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای است. نشر سخن این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. در این اثر، ابیات «مثنوی معنوی»، یک به یک شرح و تفسیر شده و در جای لازم، مفاهیم عرفانی آنها نیز بازگو شده است. یکی از فواید خواندن نثرهای نویسندهٔ یادشده آن است که زبانی ساده و روان دارد و درک مفاهیم بلند عرفانی را برای هر مخاطبی، چه دانشگاهی و چه غیر از آن، آسان می‌کند.

درباره کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا

کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا یکی از آثار حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای و سومین دفتر از مجموعهٔ «جوانان و فرهنگ جهانی» است. دفترهای دیگر این مجموعه تحت عناوینِ دیگری، چاپ و منتشر شده‌اند.

الهی قمشه‌ای در این کتاب در کنار اشعار مثنوی معنوی و تشریح و تفسیر آنها، مثال‌های خواندنی و جذابی هم می‌آورد که خواننده را به ادامهٔ پیگیریِ بحث مصمم و مشتاق می‌کند.

خواندن کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات عرفانی و مولانا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره حسین الهی قمشه ای

حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۱۸ به دنیا آمد. وی نویسنده، مدرس، مفسر قرآن، مترجم و سخنران ایرانی در زمینهٔ عرفان، ادبیات و فلسفهٔ هنر است. او در نقاشی و خوش‌نویسی نیز آثاری دارد.

تا‌‌ٔلیفات و ترجمه‌های فراوان این شخصیت ایرانی، در زمینهٔ عرفان و ادبیات، شهرت بسیار دارد.

سخنرانی‌های او به‌صورت لوح فشرده و فایل صوتی در دسترس است؛ جاذبهٔ کلام او همواره بسیار و مشهور بوده و بر طیف گسترده‌ای از مخاطبان داخل و خارج از کشور اثرگذار بوده است.

برخی از مکتوبات الهی قمشه‌ای عبارت‌اند از:

گزیده فیه مافیه (مقالات مولانا) تلخیص و شرح،

کیمیا (مجموعه مقالات، ترجمه‌ها و مقدمه‌ها) جلدهای ۱ تا ۵، ۸ تا ۱۲،

گزیده منطق‌الطیر (عطار

یاد یار مهربان (ستایش و نیایش در ادب پارسی)،

مائده‌های فرهنگی،

ترانه‌های باباطاهر عریان،

دیوان حافظ (تصحیح پیشگفتار و تصویرگذاری) و... .

بخش‌هایی از کتاب سیصد و شصت و پنج روز در صحبت مولانا

«بیان آنکه تنِ خاکی آدمی، همچون آهنِ نیکوجوهر، قابلِ آیینه شدن است تا در او هم در دنیا بهشت و دوزخ و قیامت و غیر آن معاینه بنماید نه برطریق خیال.

پس چو آهن، گرچه تیره‌هیکلی،

صیقلی کن، صیقلی کن، صیقلی

تا دلت آیینه گردد پُرصُوَر

اندر او هر سو ملیحی سیم‌بَر

آهن ارچه تیره و بی‌نور بود

صیقلی آن تیرگی از وی زدود

صیقلی دید آهن و خوش کرد رو

تا که صورتها توان دید اندر او

گر تن خاکی غلیظ و تیره است

صیقلش کن زانکه صیقل‌گیره است

تا در او انوار قدسی رو نهد

عکس حوری و مَلَک در وی جهد

آهنی کآیینه غیبی بُدی

جمله صورتها در او مُرسَل شدی

تیره کردی، زنگ دادی در نهاد

این بُوَد یسعَوْنَ فِی الأرضِ الفَساد

تا کنون کردی چنین اکنون مکن

تیره کردی آب ازین افزون مکن

بر مشوران تا شود این آب صاف

وندر او بین ماه و اختر در طواف

زان که مردم هست همچون آبِ جو

چون شود تیره نبینی قعرِ او

قعرِ جو پُرگوهر است و پُر ز دُر

هین مکن تیره که هست آن صافِ حُر

جانِ مردم هست مانندِ هوا

چون به گرد آمیخت شد پرده سما

مانع آید او ز دید آفتاب

چون‌که گَردش رفت شد صافی و ناب

حاصل آن‌که کم مکن ای بی‌سرور

صیقلی، و اللهُ أعْلَمْ بِالصُّدور»

✨💫CEEPORT🌻💧
۱۳۹۸/۱۰/۱۷

چند مشکل اساسی وجود داره: ۱- چرا در نسخه دیجیتالش فهرست نداره؟!😡😡 ۲- خدمت ناشر محترم و نویسنده بزرگوار: این کتاب در مقایسه با کتاب در صحبت حافظ مثل مقایسهٔ تیم فوتبال ایران با برزیله!!! کتاب در صحبت حافظ با اختلاف فاحشی باکیفیت‌تره.

- بیشتر
hossein gh13
۱۳۹۹/۰۹/۰۹

هرچه از نور بیاید بر دل نشنید و دل را نورانی خواهد کرد...با تشکر از استاد قمشه ای

Sssajad
۱۳۹۸/۰۶/۱۹

لطفا سایر کتابهای ایشان را هم‌موجود بفرمایید

حدیث
۱۳۹۹/۰۸/۰۱

کتاب خیلی خوبیه

fateme
۱۳۹۹/۰۶/۳۱

عالی عالی عالی خدا به استاد بزرگوارمون دکتر الهی قمشه ای طول عمر با عزت عنایت فرماید. این کتاب پر از عشق و نور است.

Alivi
۱۴۰۱/۰۸/۲۲

درود به دوستان اهل ادب و شعر. در جواب دوستانی که از کم بودن تفاسیر و توضیحات خرده گرفتند و بعضا با کتاب در صحبت حافظ استاد مقایسه کردند بگم که غزلیات مولانا غالبا بسیار روان و ساده سروده شده

- بیشتر
کاربر 623047
۱۴۰۱/۰۵/۲۰

ای کاش نسخه صوتی داشت

Meysam
۱۴۰۱/۰۱/۰۲

کتاب تفسیر بسیار کمی داره و بیشتر حجم کتاب مربوط به خود اشعاره! واقعا به کامنت ها و نظرات هم دیگه نمیشه هیچ اعتمادی کرد چون مشخصه صرفا برای تحریک مشتری برای خرید نوشته شده.

ک
۱۳۹۹/۰۵/۲۷

عالییییی

حسین
۱۳۹۹/۰۱/۱۰

پی دی اف این را می خواهم نه ایپاب

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مهدی فیروزان
در آدمی عشقی و دردی و خارخاری و تقاضایی هست که اگر صدهزار عالم ملک او شود، که نیاساید و آرام نیابد. این خلق به‌تفصیل در هرپیشه‌ای و صنعتی و منصبی (می‌کوشند) و تحصیل نجوم و طب و غیرذلک می‌کنند و هیچ آرام نمی‌گیرند، زیرا آنچه مقصود است به‌دست نیامده است. آخر معشوق را «دلارام» می‌گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد. پس به غیر، چون آرام و قرار گیرد؟ این جمله خوشی‌ها و مقصودها چون نردبانی است. و چون پایه‌های نردبان جای اقامت و باش نیست، از بهر گذشتن است، خنک او را که زودتر بیدار و واقف گردد تا راه دراز بر او کوته شود و در این پایه‌های نردبان عمر خود را ضایع نکند.
مهدی فیروزان
هر دکانی راست بازاری دگر مثنوی دکان عشق است ای پسر عشق بحری آسمان در وی کفی چون زلیخایی اسیرِ یوسفی دورِ گردون را ز جذبِ عشق دان گر نبودی عشق کی گشتی جهان جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد
حسین شیرمحمدی
چو رازها طلبی در میان مستان رو که راز را سرِ سرمستِ بی‌حیا گوید
shfmohsen
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد که می حرام ولی بهْ ز مالِ اوقاف است
shfmohsen
هر دکانی راست بازاری دگر مثنوی دکان عشق است ای پسر عشق بحری آسمان در وی کفی چون زلیخایی اسیرِ یوسفی دورِ گردون را ز جذبِ عشق دان گر نبودی عشق کی گشتی جهان جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد
miladtj90
اللَّه اللَّه با چنـین کفر دوتو چون قبولت می‌کند اکرام او؟ عقل، اندر لطفِ او گم می‌شود که‌اسْفَ لی بر چرخ هفتم می‌رود
Ali
یکی خرده بر شاه غزنین گرفت که حسنی ندارد ایاز، ای شگفت گلی را که نه رنگ باشد نه بو دریغ است سودای بلبل بر او به محمود گفت این حکایت کسی بپیچید از اندیشه بر خود بسی که عشق من ای خواجه بر خوی اوست نه بر قد و بالای نیکوی اوست سعدی
مهدی فیروزان
از ره و منزل ز کوتاه و دراز دل چه داند کاوست مستِ دلنواز این دراز و کوته اوصاف تن است رفتن ارواح، دیگر رفتن است تو سفر کردی ز نطفه تا به عقل نی به گامی بود، نی منزل نه نقل سَیرِ جان بی‌چون بوَد در دَوْر و دَیر جسم ما از جان بیاموزید سَیر
مهدی فیروزان
حفظ تناسبات که دائمآ مورد نظر مولاناست،
danesh
- استفت قلبک و ان افتاک المفتون: حدیث نبوی است بدین مضمون که تو از قلب خود سؤال کن و از او فتوا گیر و اگر دیگران نیز تو را فتوا دهند و رای‌ها زنند آن نیز تو را سودمند است. تو در آن فتواها نظر کن و هرچه را موافق با طبع و قلب خویش یافتی برگزین. در مثنوی نیز مولانا این حدیث را نقل کرده و باز توصیه کرده است که فتوا را از قلب خود بگیر اگرچه مفتی بیرون نیز نظری دهد: گفته است استفت قلبک آن رسول گرچه مفتی برون گوید فضول
مهدی فیروزان
و عشق تمام ادب و رعایت است از آنکه عاشق لحظه به لحظه پاسِ خاطرِ معشوق می‌دارد و رضایت او می‌طلبد و آنجا که با وی می‌گوید چرا نافرمانی کردی و از آن میوه خوردی در کمال ادب گناه را به خود منسوب می‌کند زیرا به معرفتِ عشق می‌داند که وجهِ انتساب عملْ به اوست، که نامش گناه است، و چون شیطان گستاخی نمی‌کند که تو خودت مرا اغوا کردی و البته آدم نیک می‌دانست که کارها همه به دست اوست اما وقتی کاری به او منسوب می‌شود تمام خیر و رحمت است و آن عصیان که آدم کرد خال سیاهی بود که نقاشِ ازل بر چهره آدم نهاد تا به جمالِ او بیفزاید زیرا کمال آدمیتِ او در داشتنِ اختیار و توانایی بر عصیان و طاعت است.
M..J..A
هر خوشی کان فوت شد از تو، مباش اندوهگین کان به نقش دیگر آید پیش تو، می‌دان یقین نی خوشی مر طفل را از دایگان و شیر بود چون برید از شیر آید آن ز شهد و انگبین این خوشی چیزی است بیچون کاید اندر نقشها آید از حقه به حقه در جهانِ ماء و طین دیوان شمس
dmmzn58
همه رنجها از آن میخیزد که چیزی خواهی و آن میسّر نشود چون نخواهی رنج نماند.
صادق قدم خیر
ای عاشقان، ای عاشقان، من خاک را گوهر کنم ای مطربان، ای مطربان، دفّ شما پر زر کنم ای کیمیا، ای کیمیا، در من نگر! زیرا که من صد دیر را مسجد کنم، صد دار را منبر کنم تو نطفه بودی، خون شدی، آنگه چنین موزون شدی نزد من آی، ای آدمی، تا زینْت موزون‌تر کنم دیوان شمس
تاسیـآن
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام مُهری‌ست بر دهانم و افغانم آرزوست پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست آن آشکارصنعتِ پنهانم آرزوست گوشم شنید قصه ایمان و مست شد کو قسم چشم؟ صورت ایمانم آرزوست
kordelia
چیزها به ضد خود آشکار می‌شوند. آنکس که احساس پستی می‌کند معنیش آن است که چشمش به بلندی افتاده است وگرنه چه بسیارند مردمی که در قعر دره سقوط کرده‌اند و همچنان دلخوشند.
kordelia
دلا نزد کسی بنشین/که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو / که او گلهای تر دارد در این بازار عطّاران / مرو هر سو چو بی‌کاران به دکانِ کسی بنشین / که در دکان شکر دارد ترازو گر نداری / پس تو را زو رَه زند هرکس یکی قلبی بیاراید، / تو پنداری که زر دارد تو را بر در نشاند او/ به طرّاری که می‌آیم تو منشین منتظر بر در، / که آن خانه دو در دارد به هر دیگی که می‌جوشد / میاور کاسه و منشین که هر دیگی که می‌جوشد / درونْ چیزی دگر دارد نه هر کلکی شکر دارد،/نه هر زیری زبر دارد نه هر چشمی نظر دارد، / نه هر بحری گهر دارد بنال ای بُلبل دستان، / ازیرا ناله مستان میان صخره و خارا/ اثر دارد، اثر دارد
کاربر ۱۸۰۶۰۵۷
- استفت قلبک و ان افتاک المفتون: حدیث نبوی است بدین مضمون که تو از قلب خود سؤال کن و از او فتوا گیر و اگر دیگران نیز تو را فتوا دهند و رای‌ها زنند آن نیز تو را سودمند است. تو در آن فتواها نظر کن و هرچه را موافق با طبع و قلب خویش یافتی برگزین. در مثنوی نیز مولانا این حدیث را نقل کرده و باز توصیه کرده است که فتوا را از قلب خود بگیر اگرچه مفتی بیرون نیز نظری دهد: گفته است استفت قلبک آن رسول گرچه مفتی برون گوید فضول
مهدی فیروزان
چون هر شیءْ مرکب از وجود و ماهیت است و ماهیتْ جهتِ محدودیت و حدِّ وجود است پس آن جزءْ از شیء که وجود است بر کلِّ آن فزونی دارد زیرا آن جزءِ وجود مایه اصالت و تحقق و منشأِ آثارِ شیء است و اگر ماهیت را از شیء کم کنند و تنها وجود مانَد وجود بدون محدودیت خواهد بود که از کلِ شیء که وجودِ بامحدودیت است بیشتر است.
M..J..A

حجم

۸۸۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۸۸۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۷۰%
تومان